۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

تاکتیک های جانبی برای «روز رستاخیز ملی، اول مهر» (6)

برخی از ایرانیانی که به تلویزیونهای پشتیبان روز رستاخیز زنگ میزنند میگویند مردم در این روز درب خانه هایشان را باز بگذارند تا کسانی که در حال فرار هستند برای اجتناب از دستگیر شدن بتوانند به این خانه ها پناه ببرند. در اینجا باید گفته شود اگر دیدگاه افراد به موضوع اینجور باشد که از همان اول کار قافیه را باخته ایم. در این روز مردم باید با این اراده به خیابان بیایند که با حرکت سیل اسای خود تمام نیروهای انتظامی را همراه و تسلیم خود کرده و دیرتر و زودتر کل قدرت انتظامی را به دست بگیرند. بنابراین ان نیروی انتظامی است که باید از دستگیر شدن بترسد ونه مردم به پا خاسته. در عمل همانگونه که در پست های قبلی پیشنهاد شد اولین تکیه روی حرکت سونامی گونه وامید به تسلیم نیروهای نظامی و در مرحله دوم محاصره هوشمندانه پادگان ها و قرارگاه های انان و مجبور به همراهی کردنشان و سوم کم کم خود مردم مسلح شدن با همراهی نیروهای انتظامی همراه شده فشار بیشتر روی نیروهای باقیمانده نظام اوردن است البته تا حد امکان بدون تیراندازی و کشت وکشتار. همانگونه که سونامی در ابتدا مانع های ضعیف تر را بر میدارد مردم هم باید به همین روش عمل کنند.
در تظاهرات همه تعجب میکردند که چرا مردم برای غلبه، خیلی ساده فقط یک هجوم به سوی این نیروی سرکوبگر نمیاورند. دلیلش هم این بود که مردم البته میدانستند غلبه کردن بر اینها با همین هجوم ساده بسیار کار ساده ای میباشد اما چون هدف و برنامه روی سرنگونی رژیم نبود، همه میترسیدند که حالا اینها را تار ومار کردیم دنبالش مسلما نیرو های مسلحشان میایند و یک عده ای را کشته و عده ای دیگر را دستگیر و به عنوان محارب میبرند. اما حرکت رستاخیز بسیار فرق میکند. اولا حرکت سونامی وار اجازه سرکوب با برنامه بدون اسلحه گرم را به انها نمیدهد زیرا مردم مسلما میدانند که سیل جمعیت اجازه برنامه ریزی و انسجام به انها را نمیدهد واگر حماقت کنند وبخواهند نیروی سرکوبگر بگذارند یک هجوم ساده مردم همه انها را تار ومار میکند. نیروهای سرکوبگر هم دیگر روحیه ندارند و  میدانند که ایستادنشان در برابر مردم برایشان گران تمام میشود و دیگر اصلا همه نیروهایشان میدانند که راه ساده تر برایشان پیوستن به مردم است زیرا دیگر حکومتی نمیماند که بخواهد از انها استفاده کند و  نانشان به او وصل باشد. پس همه این عوامل دست به دست هم میدهد و کار را برای مردم بسیار ساده میکند. "اما" یک شرط بزرگ علاوه بر حضور میلیونی مردم وجود دارد وان اینکه مردم باید امدن به خیابان را به عنوان یک کار برنامه دار ببینند ونه همینجوری راه رفتن. یعنی مثلا اگر جایی نیروی سرکوبگر غیرمسلح به سلاح گرم را دیدند بدون معطلی هجوم برده وانها راخنثی کنند. توجه کنید که به هیج وجه کتک زدن و و این جور کارها نباید در برنامه باشد. کافی است از انها بخواهید همراه شوند و بیندازید شان جلوی صف و اگر هم نخواستند کارت هایشانن را ازشان گرفته و برای مشخص شدنشان یونیفورمشان را دراورده و رهایشان کنید. جایی هم که مسلح به سلاح گرم صف کشیده اند باید سبک وسنگین کرد ودید که ایا با فریاد و درخواست تسلیم میشوند و یا احتمالا اگر فرمانده شان خواست فرمان تیر بدهد ،که البته احتمالش بسیار کم است، اسلحه را به جای سمت مردم سوی فرمانده شان خواهند گرفت؟ این حالات ایده الی است ولی اگر خواستند تیراندازی کنند دو راه چاره دارید یا عده ای شجاعت داشته باشند و به سوی انها بدوند که به احتمال زیاد همین حرکت زهره شان را اب میکند و پا به فرار میگذارند و یا اگر مزدور واقعی پست فطرت باشند باید دیگر تلفات را به جان خرید و حرکت را به طرفشان ادامه داد تا به انها رسیده و تکه پاره شان کرد. البته اگر که شرایط جوری باشد که عجله لازم نباشد میتوان در یک فاصله  کم خطر تر از انها ایستاده و محاصرشان کرده تا یک زمانی دیگر خسته شده و تسلیم شوند. در این جور مواقع فرار کردن بدترین کار است و باعث میشود که مردم  حتی زیر دست و پای هم له شوند. اگر که خیابان ها همه پر باشد همین محاصره کافی است. خودتان فکرش را بکنید به همین نتیجه میرسید. البته دستورهای زمان به زمان سازمان عقاب ایران را باید همواره گوش کرد و اجرا کرد. خلاصه هر چه با فکر متمرکزتر و فعالانه تر کار کنید احتمال موفقیتتان زیادتر است تا اینکه احساساتی شده و یا با کوچکترین اتفاقی داد وفریاد کنید که روحیه بقیه هم خراب شود.  

۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

در روز رستاخیز اول مهر واقعا چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ + تاکتیک های جانبی (5)

محتمل ترین سناریو این میباشد:  مسلما تا کنون در تهران و شهرهای بزرگ وکوچک دیگر20 تا 80 درصد از شهروندان کمابیش میدانند که روز اول مهر قرار است چه اتفاقی بیافتد. راس ساعت 7 بعد از ظهر هم که  بسیاری از شهروندان از خانه هایشان بیرون میزنند چنان این حرکت چشمگیر خواهد بود که بقیه مردم هم مطلع شده و بسیاری هم مدت کوتاهی پس از ساعت 7  لباس ها را پوشیده و از خانه ها بیرون امده وهمراه میشوند. به احتمال بسیار زیاد در مسیر هایی که مردم حرکت میکنند هیچ نیروی سرکوبی دیده نخواهد شد. دولت بخوبی میداند که هر مکانی بخواهد نیروهای سرکوبگر غیر مسلح به سلاح گرم را مستقر کند، این نیروها به اسانی اب خوردن بوسیله مردم مغلوب وتارو مار خواهند شد. اگر هم در جای جای شهر بخواهد نیروهای مسلح بگذارد میداند که کافی است که یک دسته از این گروهای مسلح به مردم تسلیم شود، انگاه یک بهمنی (منظور گلوله برفی است که دائم بزرگتر میشود) از نیروهای مسلح ملحق شده به مردم بوجود میاید که کارش را سریعا یکسره خواهد کرد. بنابراین تنها کاری که میکند یک مقدار نیروهای مسلح دور و بر ساختمانهای دولتی و اقامت گاه های سردمداران نظام مستقر میکند. بنابر این سیل جمعیت مردم تا مقابل این اماکن و ساختمانها به راحتی خواهد رسید. در اینجا پرسش اینست که مردم که در تاریکی شب میخواهند دقیقا همین مکان ها را تصرف کنند ایا با مقاومت وتیراندازی این نیرو های مسلح مواجه خواهند شد یا نه؟ در اینجا مسلما مردم باید خود موقعیت را سبک وسنگین کنند و مسلما سازمان عقاب ایران هم در جریان لحظه به لحظه رویدادها قرار میگیرد و بهترین دستورات را به وسیله هزاران عواملی که دارد به مردم ابلاغ خواهد کرد. اما در مقابل این نیروها مردم نباید بهیچ وجه نافعال بمانند و بهترین کار ان است که با فریاد های دائم مانند تسلیم شو و همراه شو انگاه در امان هستی، روحیه انها را خراب کنند واحتمالا انها را به بر زمین گذاشتن اسلحه شان وادارند. اما امکان این هم هست که یک گروه از اینها که جلو شما هستند مزدوران لبنانی و فلسطینی باشند که مردم باید یک شعار عربی را هم فریاد بزنند تا شاید از روی عکس العملشان ببینند که ایا اینها مزدورعرب هستند یا نه؟ شعار میتواند به عربی مثلا به این مفهوم باشد: ای لبنانی و فلسطینی حرامزاده برو گورت راگم کن.   چیزی که مسلم است با حضور دائم مردم و مسدود بودن کلیه خیابانها به وسیله مردم رسیدن اذوقه و نیروی تازه نفس به این نیرو ها در این مکانها غیر ممکن میشود و اینها خودشان دیر یا زود خسته شده و اسلحه ها را بر زمین میگذارند. بعید است که این نیروهای مستقر از جایی که هستند تکان بخورند و بخواهند با تیراندازی راهشان را از میان مردم باز کنند. در همین هنگام بخش دیگری از مردم باید بسیار فعال باشند. بدین ترتیب که در وهله اول به سوی ضعیف ترین نقاط نظامی حکومت یعنی پاسگاه های پلیس بروند و در صدد تسلیم وهمراه کردن انها برایند. ما میتوانیم تصور کنیم که در این پاسگاه ها حدودا یک چند نفری از جمله فرمانده ارشدشان ذوب در ولایت فقیه میباشند و به همراهی انها امیدی نیست. اما حداقل 30 درصدشان خود با مردم هستند و مثلا 60 در صد شان هم همراه باد هستند. مسلما در شرایط عادی این دو دسته نمیتوانند به سوی مردم بیایند زیرا اولا از نان خوردن میافتند دوما برایشان اگر نظام سرنگون نشود از سوی نظام دادگاه جنگی و شکنجه و این قبیل در نظر گرفته شده. اما به محض اینکه این دو دسته بدانند که حکومت سرنگون شدنی است فورا به سوی مردم میایند. در عمل میتوان اینجوری تصور کرد که مثلا سیل مردم به یک پاسگاه نزدیک میشوند و مثلا فریاد میزنند "نیروی انتظامی همراه شو، در امان هستی". مسلما این دو انتخاب پیش روی انها خواهد بود که یا بیرون بیایند و به مردم تیراندازی کنند و یا تسلیم شوند. در اینجا باید متذکر شد که عقاب ایران حتما مخفیانه افرادی را در بین پرسنل هر پاسگاهی وهر پاد گان بسیج وسپاه دارد. چنانچه پشتیبانی مردم دور پاسگاه را داشته باشند مسلما درون پاسگاه دست به کار شده و اغلب پرسنل هم قطعا با این افراد عقاب ایران همراه شده و ان چند نفر ذوب در ولایت را دستگیر کرده و با فرماندهی جدید فرد سازمان عقاب به مردم میپیوندند. در چنین لحظاتی این بهمن شروع به شکل گیری میکند. این پاسگاه همراه شده با تمام اسلحه و خودرو های خود با مردم حرکت کرده و به سوی پاسگاه های دیگر میروند و با وجود این گروه همراه و مسلح،  پاسگاه های دیگر که وضع مشابهی دارند همراه شدنشان بسیار اسانتر میشود. (البته باید توجه داشت که مردم نمیروند که با گلوله و جنگ پاسگاه های دیگر را بگیرند و استراتژی همان دعوت به تسلیم وامید به فروپاشی  از درون اکثر انها  میباشد، اما مسلح بودن مردم با همراهی نیروهای انتظامی ملحق شده به مردم تصمیم به این تسلیم را برای انها ساده تر میکند.)  به همین ترتیب دیر یا زود پایگاه ها و پادگان های بسیج و سپاه هم یک پس از دیگری تسلیم و همراه شده و فرماندهی شان به دست فرماندهان تعیین شده از سوی سازمان عقاب میافتد. مسلما سازمان عقاب با بررسی اوضاع  و شرایط اسامی این افراد خود را به مرور زمان برای اگاهی مردم  از طریق مثلا رادیو اعلام میکند. حتی ممکن است این افراد از پرسنل اخراجی این پاسگاه ها بوده باشند و از میان خود مردم  یکهو خودشان را شناس دهند. حتی خود مردم عادی هم میتوانند فرماندهی این پاسگاه های همراه شده را موقتا به عهده بگیرند. باید توجه داشت که ممکن است سازمان عقاب ایران الویت را روی دستگیری سران نظام بگذارد که در این صورت بخشی از مردم باید فعالیتشان را روی ان متمرکز کنند. خانواده های اینها هم میتوانند برای فشار اوردن روی این سران دستگیر شوند. مسلما همه اینها خودشان کما بیش مسلح هستند و یا مسلحانه حفاظت میشوند. البته پس از زمان کوتاهی اسلحه به دست مردم هم خواهد افتاد و مردم با محاصره کردن خانواده  های اینها با زحمت کمی میتوانند خانواده های اینها را دستگیر کنند. اگر هم که هنوز اسلحه دست مردم نیافتاده باشد برای دستگیری چنین کسانی که اسلحه دارند اما از انها حفاظت نظامی سنگین انجام نمیشود باید از خورو به عنوان سپر و وسیله حفاظ استفاده کرد. همچنین در مواقعی که وضع بحرانی شود مردم تنها وسیله دفاعی که دارند همین خورو از هر نوعش میباشد. دو نوع استفاده دفاعی هم میتوان از خودرو کرد: یکی اینکه افرادی از جان گذشته سوار خورو شده و با سرعت تمام به سوی نیروهای مسلح حرکت کنند و انها را زیر بگیرند. دوم اینکه  از خودرو ها به عنوان سد وسپر اهنی برای راه بندان و یا سنگر گرفتن استفاده شود. چند ردیف خودرو پشت سر هم مسلما راه نیروهای مسلح مهاجم را مسدود میکنند و هر نوع خودرویی بویژه خودروهایی مانند مینی بوس و ون سپر خوبی برای جلوگیری از اصابت گلوله خواهند بود. باید توجه داشت که گلوله های نیرو های مسلح هم چنانچه در محاصره باشند دیر یا زود تمام میشوند.  استفاده های استراتژیک دیگری هم از خودروها برای روز رستاخیز وجود دارد که  به دلیل اطلاع نیافتن نظام از انها ، راس ساعت 6:30 بعد از ظهر روز جمعه اعلام خواهند شد.
اگر سازمان عقاب ایران دستوری به غیر از این ندهد در روز رساخیز بهتر است که مردم ابتدا وقت خود را برای تصرف بیت خامنه ای تلف نکنند. خامنه ای  و خانواده اش احتمال همین چند روزها به یک مخفی گاهی در شمال کشور برده شده اند و هواپیماها برای انتقالشان به روسیه و یا اکرایین و یا بیلو روس اماده شده اند. بنابر این مردم شمال کشور باید مراقب فرودگاه های مخفی و غیرمخفی در این مناطق کشور باشند. 

۱۳۹۰ شهریور ۲۲, سه‌شنبه

13 روز در پیش رو، میتوانند روزهای بسیار مهمی در تاریخ ایران باشند!

ـ/ رفتن ا.ن  به سازمان ملل که امسال ممکن است در انجا یکراست بگوید: این حق مسلم ماست که ما برای محو اسرائیل بخواهیم بمب اتمی بسازیم.( چون امسال دیگر سوگلی خامنه ای هم  نیست حتما در انجا باید دلقک بازی و افتضاحات بیشتری به بار بیاورد تا شاید مورد توجه دوباره ملوکانه قرار بگیرد)!  / قبل یا بعد از ان احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی بسیار زیاد است. بویژه قبل از اجلاس  مجمع عمومی سازمان ملل که در ان موضوع به رسمیت شناختن دولت فلسطین بررسی میشود. زیرا با این حمله اسرائیل میتواند با انحراف افکار جهانی، این موضوع را از دستور کار سازمان ملل خارج کند.
./از همه مهمتر اما "قیام روز رستاخیز ملی اول مهر" میباشد که حتما چنانچه این حمله اسرائیل صورت نگیرد، انجام خواهد شد و به عمر ننگین جمهوری اسلامی پایان خواهد داد.

۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

امادگی اجتماعی برای «روز رستاخیز ملی، اول مهر». (2)

این امادگی ها و تدارکات را برای روز رستاخیز ملی میتوان داشت: /هر چند که اکثر مردم از این روز خبر دارند، اما با نوشتن «روز رستاخیز اول مهر» روی کاغذ های یادداشت و پخش محتاطانه ان در سطح شهر و بویژه مناطق فقیر نشین میتوان سطح اگاهی مردم را از این موضوع بالاتر برد. /حداقل روز 31 شهریور و ترجیحا 3 روز متوالی قبل از 1 مهر، از ساعت 8:30 تا 9 تمام لامپ های  روشن در خانه تان را خاموش کنید. این کار حتما یک محک برای این است که اولا چه تعدادی از شهروندان از این موضوع اگاهی دارند و دوما کسانی که اگاه نیستند این خاموشی باعث میشود که پرس و جو کنند که چه خبر است و خود را اگاه میکنند و سوما وقتی که همه شهر در خاموشی فرو رود مسلما قوت قلبی است برای همه که بله همه اگاهند و در این قیام شرکت خواهند کرد. / هم چنین حداقل روز 31 شهرویور وبهتر مثلا یک هفته تمام نباید اخبار صدا و سیما را نگاه کرد. مردم که میخواهند قیام کنند اخبار صدا و سیما فقط انها را منحرف میکند و میترساند. روز قیام ملی رستاخیز وظیفه ما فقط رفتن به خیابان ها و قاطع جلو رفتن و گوش دادن به فرمان های «سازمان عقاب ایران» میباشد.

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

امادگی اجتماعی برای «روز رستاخیز ملی، اول مهر». (1)

عجیب است که دولت کوچکترین اشاره ای  به این روز نمیکند. مثلا هیچ خط و نشانی نمیکشد و تهدیدی نمیکند. اما دلیل این رفتار مسلما در این است که دولت فهمیده است که این بار دیگر دارد حرکت جدی  و اساسی  یی صورت میگیرد که ناقوس مرگش را حتما به صدا در خواهد اورد. اما اینکه دولت قصد دارد که چند روز اول مهر ماه را تعطیل اعلام کند نشانه انست که این قیام را کاملا جدی گرفته است و میخواهد با این ترفند ها مردم را به گردش گری بفرستد و به خیال خودش دوباره این قیام را متفرق و مهار کند ، غافل از اینکه مردم دیگر این بار هدف  و نهاد فرماندهی (کروه عقاب ایران) خود را دارند و قیام در همه شهرستان ها هم صورت میگیرد و بسیاری مردم شهرستان ها حتی از «اخرین مرخصی در حکومت اسلامی»  استفاده کرده و به طرف تهران برای انجام کمک اصلی به قیام  حرکت خواهند کرد.

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

امادگی روحی و جسمی برای روز «رستاخیز ملی، اول مهر».

ترس را باید از خود دور کرد. باید دانست که چاره ای غیر از این قیام نیست. هر چه ان را به عقب بیاندازیم انجام ان مشکل تر میشود. چون این بار هدف یعنی با نیروی قهری حکومت را سرنگون کردن کاملا مشخص است، همه وظیفه خود را  میدانند و دیگرسرگردانی و بی تکلیفی در کار نیست.  مهمترین لازمه پیروزی یعنی یک ارگان فرماندهی به نام سازمان عقاب ایران هم موجود است  و ارزیابی موقعیت و فرماندهی میکند. این سازمان در این زمینه  دارای تخصص هم است یعنی کار به کاردان سپرده شده است. اگر همه از خانه بیرون ایند وگوشه ای از کار را بر عهده بگیرند پیروزی اسان خواهد بود. خطر صدمه رسیدن به هر فرد هم بسیار پایین میاید. فکر و ترس تظاهرات گذشته را از سر خو باید بیرون کرد. در این قیام، مردم نباید از دستگیر شدن وکتک خوردن واعدام وغیره بترسند بلکه این مزدوران رژیم هستند که چون میدانند این بار مردم برای مبارزه امده اند با روحیه ای کاملا ضعیف به خیابان ها خواهند امد. از طرفی، هم سردمداران رژیم  وهم مزدورانشان وضع لیبی و سوریه را دیده اند و میدانند که این بار دیگر جامعه جهانی هیچ جنایتی را از جانب رژیم تحمل نکرده و در صورت وقوع جنایت با زور (حمایت نظامی)  وارد عمل شده و از مردم حمایت میکند. بنابراین مسلما دیگر بسیجی و پلیس را برای دستگیری و کتک زدن با چماق به میدان نخواهند فرستاد. بلکه برای حفاظت خود و مراکز حکومتیشان نیروی مسلح به سلاح گرم مستقر خواهند کرد. به دلایل بالا و در صورت هوشمندی مردم و رعایت دستورات عقاب ایران  بیشتر این نیروها هم بدون تیراندازی  به مردم میپیوندند و فقط احتمالا معدود نیروهای مزدور مطلق  مثلا برای حفاظت خامنه ای دور و بر بیتش اقدام به عملیات مسلحانه میکنند که انهم فایده ای ندارد زیرا اکثر نیرو های نظامی به مردم پیوسته و انها با پشتیبانی مردم حریف این نیروهای معدود هم خواهند شد. اگر که مردم تا چندی پیش فکر میکردند که غلبه قهریه بر رژیم ناممکن است اکنون نمونه انجام شده ان را در لیبی دیده اند ومی دانند که بسیار هم شدنی است بویژه در ایران که  شرایطی بسیار مناسب تر برای پیروزی مردم موجود است. بنابر این دلیل زیادی برای ترس وجود ندارد و هر چه هم ترس کمتر باشد مردم بیشتر خواهند امد و تعداد بیشتر مردم هم  دوباره به کمتر شدن خطر کمک میکند.  پس از نظر روحی باید به خود تلقین کنیم که بدون تردید ما موفق میشویم و هر چند که دستمان خالی است و اموزش نظامی نداریم اما با اراده محکم و فقط با بدون ترس به جلو رفتن حریف را مرعوب کرده و اولا از نظر روحی برنده هستیم و دوما تعداد بیشمار ما از نظر فیزیکی هم قویترین نیروها را زیر قدرت خود له میکند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

تاکتیک های جانبی برای «روز رستاخیز ملی، اول مهر» (4)

در اینجا باید به نقش کارگران و مهندسین و تکنسین های صنایع کلیدی که شغلشان نقش بلا فاصله و تاثیر گذاری روی موفقیت قیام رستاخیز ملی میتواند داشته باشد اشاره کرد.در این راستا دو صنعت برق و مخابرات قطعا تاثیر بزرگی میتوانند داشته باشند. تکنسین های برق باید گوش به دستور سازمان عقاب ایران باشند . زیرا ممکن است شرایط جوری بشود که قطع برق وخاموشی بتواند به تصرف مراکز دولتی از سوی مردم کمک شایانی بکند. پس چنانچه چنین دستوری امد، تکنسین های برق در نیروگاه ها و پست های دیگر انتقال برق باید سریعا اقدام به قطع سراسری و یا منطقه ای برق  کنند. هم چنین مخابرات میتواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. یعنی مهندسین مخابرات بدون توجه به دستور مقامات حکومت، به دستور های سازمان عقاب ایران توجه کنند و بر حسب شرایط ایجاد شده ارتباطات مخابراتی را قطع و وصل کنند با این هدف که به اطلاع رسانی بین مردم کمک شود و ارتباطات بین ارگان های حکومتی قطع شود. البته در هر کدام از این صنایع حتما مزدوران دولت هستند که سعی میکنند  با ایجاد ترس از این گونه اقدامات مهندسین و کارگران این صنعتها جلوگیری کرده و همان دستورات دولت را تحمیل کنند. اما کارگران ومهندسان میهن پرست که مسلما اکثریت قاطع هستند باید حتی با برخورد فیزیکی انها را سر جای خود بنشانند وبدانند که چنانچه قاطع باشند دولت قطعا سریعا سرنگون میشود و شغلشان هم با روی کار امدن دولت ملی محفوظ مانده واینده درخشانی را مانند دیگر مردم ایران پیش روی خود خواهند داشت.

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

تاکتیک های جانبی برای «روز رستاخیز ملی، اول مهر» (3)

یکی دیگر از اقداماتی که میتواند به موفقیت رستاخیز اول مهر کمک کند، روانه شدن مردم همه شهرستا نها و دهات ایران به سوی تهران میباشد. ما میدانیم که در ایران فقط زمانی که تهران دست مردم بیافتد میتوان قطعا گفت که یک رژیم عوض شده است. گروه طراح و فرمانده روز رستاخیز عقاب ایران گفته است که در این روز در شهرستا نها هم همه مردم از خانه هایشان بیرون بریزند. این دستور باید اجرا شود اما در کنار ان مفید است که بخش بزرگی از مردم شهرستان ها هم به سوی تهران به حرکت در ایند. این حرکت باعث میشود که ج.ا مجبور شود یک مقدار نیروهایش را بیاورد توی جاده ها. در اینجا مردم میتوانند بویژه نیروهای ارتشی را که در جاده ها مستقر شده اند با خود همراه کنند و با همراهی انان به کمک مردم قیام گر در تهران بشتابند. یک عده ای هم مسلما میتوانند به راه خودشان به سوی تهران ادامه دهند و در روز اول مهر، حال یک روز پس وپیش چندان مهم نیست؛ به مردم تهران پیوسته و یاری برسانند. اگر مثلا یک روز قبل از اول مهر کاروان های عظیم خودروهای شهرستانی ها به سوی تهران روانه شوند این یک سیگنال و قوت قلب برای مردم تهران خواهد بود که قیام شروع شده و شهرستانی ها هم میتوانند و شروع کرده اند که عملا به یاری انان بشتابند. بنابر این همه شهرستانی ها باک های خودرو های خور را پر کرده و بر حسب مسافت یک روز قبل از اول مهر یک کمی دیرتر وزودتر به سوی تهران حرکت کنند. برای مثال میتوان یک خانواده 6 نفره شهرستانی را در نظر گرفت که مثلا پدر وپسر اذوقه با خود بر داشته و با خودرو خود به سوی تهران حرکت میکنند وبقیه اعضای خانواده در شهرستان مانده و روز رستاخیز انها هم در شهرستان خود از خانه بیرون میایند.
هم میهنان ترک و کرد و لر ودیگر اقوام واقلیت ها توجه داشته باشند که حرکت شان به سوی تهران برای کمک به قیام مردمی دو برابر لازم و واجب میباشد.