۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

نامه ای به اقای بنی صدر

اقای بنی صدر در مصاحبه اخیرشان در رادیو عصر جدید میگویند: احتیاجی به این وجود ندارد که ما در خارج رفراندوم را در باره جمهوری اسلامی برگزار کنیم زیرا انتخابات صحیح را در خارج نمیتوان برگزار کرد مثلا احراز هویت ممکن نیست وحاضر هم نیستند به پیشنهاداتی برای روش های ممکن برای برگزاری این رفراندوم  نظری بیافکنند زیرا میگویند مردم باید جنبش کنند تا بتوانند پیروز شوند. منظور از جنبش هم اینجوری که ایشان نظرشان است تظاهرات بی خشونت در ایران و در خارج از ایران است و مثال بارزشان هم میدان تحریر مصر است و با هر گونه پشتیبانی نظامی کشور های غربی از جنبش مردم ایران مخالفند.
جناب اقای بنی صدر از تاریخ درس گرفتن خوب است اما در دنیای امروزی نه شرایط مانند زمان های دیگر است و نه سیاست کشورهای جهان ثابت باقی ماننده است. بنابر این باید انعطاف پذیر باشیم و با پرهیز از هر گونه دگمی در هر برهه از زمان بر طبق شرایط ان زمان عمل کنیم. مثلا اینکه کشورهای غربی بدخواه مردم ایران هستند و به فکر نفت ومنافع خودشان هستند در یک زمانی صدق میکرده ولی تحول بزرگی که در افکار جهانی ا ز10 سال پیش تا به حال بوجود امده باعث تغییر سیاست کشورهای غربی به سیاستی انسانی تر شده است. مثلا کشور های غربی دیگر بدون چون و چرا از دیکتاتور ها حمایت نمیکنند.
تظاهرات مردم در ایران مانند مردم مصر ممکن نیست زیرا تظاهرات انها به براورده شدن نسبی خواسته هایشان منجر شد، به این دلیل که ارتش مصر وابسته به امریکا بود و با دستور امریکا مبارک را شوت کرد. اینجا ما میبینیم که اولا: سیاست امریکا در حمایت از دیکتاتور ها تغییر کرده است و دوما بدون چراع سبز امریکا پیروزی مردم مصر که شما ان را دائم میخواهید الگوی مردم ما قرار بدهید، ممکن نمیبود. مثال دوم لیبی میباشد. مردم این کشور هم میخواستند با تظاهرات رژیم قذافی را سر نگون کنند. اما مردم لیبی دیدند که با تظاهرات این دیکتاتور دیوانه که خیلی هم شبیه دیکتاتور ایران میباشد نه تنها سرنگون نمیشود بلکه قصد دارد که پس از سرکوب تطاهرات کشتار بزرگی راه بیاندازد. بنابر این با پیوستن ارتش در برخی از شهر ها به قیام مسلحانه پرداختند. ولی اینجا قذافی که ارتش وابسته به امریکا نبود توانست قسمت مجهز ان را دوباره به سوی خود جذب کند و میرفت که ازادیخواهان را شکست بدهد و قتل عام تاریخی ای راه بیاندازد. در اینجا کشور های غربی میدانستند که با پیروزی قذافی دوباره یک دیوانه تروریست را باید سال ها تحمل کنند که قدرت اخاذی اش هم بیشتر خواهد شد و در ضمن باید شاهد قتل عام مردم لیبی هم باشند. در اینجا کشور های غربی تصمیم درست را گرفتند و اگر هم که این تصمیمشان فقط برای ادب کردن قذافی بوده باشد اثر جانبی ان که جلوگیری از کشتار مردم لیبی بوده بسیار اثر خوبی بوده است. از این واقعه منطقه ما نتیجه میگیریم که اولا جلوگیری از قتل عام مردم یک کشوری حداقل برای کشور های غربی مطرح شده ودر برنامه سیاسیشان قرار گرفته است و دوما کشور های غربی دیگر از دیکتاتورهای ماجرا جو و یاغی مانند قذافی هر چند هم که نفت داشته باشند  حمایت نمیکنند وحتی حاضرند با زور انها را سرنگون کنند و سوما تظا هرات در کشورهای زیر یوغ اینگونه دیکتاتوری ها جواب نمیدهد و به پیروزی نمی انجامد و چهارم اینکه حمایت محدود نظامی خارجی نه تنها ضرری ندارد بلکه شاید تنها راه پیروزی ازادی خواهان در برابر این گونه رژیمها باشد.(لیبی ازاین  لحاظات تشابه بسیار بزرگی با ج.ا دارد.)
حالا اگر مردم لیبی یک دولت منتخبی از اپوزیسیون در خارج میداشتند شاید این دولت بسیار جلوتر در مجامع بین المللی مقدمات حمله هوایی را به قذافی فراهم میکرد وکار نمیباید به این جای حساس میکشید. دیدید که دولتهای غربی حتی به یک شورای نامنتخب اپوزیسیون لیبی روی اوردند وان را به رسمیت شناختند. مردم لیبی حداقل این جوری که پیداست مثل ما سازمان مجاهدین خلقی نداشتند که سر بزنگاه خودرا نماینده مردم ایران معرفی کند بلکه شورای شان از افراد ملی بودند. بنابر این ما میبینیم که برای نمایندگی کردن مردم ایران و سهیم شدن در تصمیم گیری های جهانی برای کشور ایران و هم چنین جلوگیری از سوء استفاده سازمان مجاهدین خلق ایران در چنین مواقع حساسی، بر میهن پرستان ایرانی مقیم خارج واجب است که هر چه زودتر خود را به معرض انتخاب مردم بگذارند و یک چنین شورای منتخبی را تشکیل دهند و به جهان نشان دهند.
همزمان با ان ویا قبل از ان هم میتوان یک رفراندوم در باره ج.ا برگزار کرد. جناب بنی صدر این مسئله شوخی نیست. شما اگر یک رفراندوم ناموفق را هم برگزار کنید اولا با رای بالای نود درصد ایرانیان مقیم خارج بر ضد جمهوری اسلامی این رای گیری از نظر اماری دیگر بحثی برجای نمی گذارد واثر خود  را خواهد داشت زیرا علاوه بر ان روی کاغذ است وثبت شده است ومدرک است. دوما ج.ا یا به مردم ایران اجازه میدهد که با فرستادن پستی رای خود با احراز هویت با مدارک همراه نامه حاوی رای ، در این رفراندوم شرکت کنند و یا نه، که در ان صورت نامشروعیت خود را با نشان دادن ترس خود از ارسال شدن رای ایرانیان درون مرزی، به طور منطقی برای جهانیان اثبات میکند. البته شما هزاران راه دیگر برای اثبات کامل رای مردم درون ایران را هم دارید اما باید این رفراندوم کلی را از یک رفراندوم جزء در خارج شروع کنیم تا قدمهای بعدی ممکن شود. شما یک صندوق رای بگذارید وسط پاریس ببینید که ایا اکثریت قاطع ایرانیان مقیم پاریس برای رای دادن نمیایند؟ احراز هویت هم میتوانید بکنید و ناظر از مردم ودولت فرانسه و غیره هم میتوانید بیاورید. اخر چرا فکر میکنید که تظاهرات در خارج می تواند موثرتر باشد. مگر نه انست که بسیاری در تظاهرات شرکت نمیکنند زیرا میدانند که در اخر نتیجه ای از ان گرفته نمیشود و یا بسیاری میترسند که اگر بخواهند بیایند ایران شرکت در تظاهرات خارج برایشان دردسر درست میکند واصلا مگر کشورهای خارجی میایند هر روز مفتکی به ایرانیان اجازه تظاهرات بدهند؟ بنابراین اقای بنی صدر قدری عملی تر فکر کنید. ایرانیان مقیم خارج راحت ترین کار برایشان شرکت در انتخابات و رفراندوم در خارج می باشد. از قضا این بهترین وسیله برای نشان دادن خواسته مردم ایرانیان به جهان است هر چند که خودشان میدانند که خواسته مردم ایران سرنگونی  ج.ا میباشد. ولی رای گیری به این خواسته شکل رسمی ومستند میدهد.
تظاهرات داخل هم فرستادن مردم به مسلخ است. حتی اگر مردم هم بخواهند در راه کشورشان جان فشانی کنند وقتی که نیرو های طرف مقابل انچنان پرقدرت وسازمان دهی شده و مزدور وبی وجدانند که میتوانند هر نوع تظاهرات خیابانی را بطور کامل سرکوب کنند و هر روز هم موفقتر از روز قبلش، اصلا تقاضا کردن از مردم برای چنبش در شکل تظاهرات خیابانی بسیار نا مسئولانه میباشد.
رژیم ج.ا  درس سرکوب را بخوبی از مغولان و ک.ج.بی. و طالبان وغیره گرفته است. مردم ایران هم جانشان را دوست دارند. همین به عنوان یک عامل اصلی، باعث میشود که مردم بی تفاوت شوند و ج.ا هم به چپاولگری و تاراج و حراج ایران ادامه میدهد. اما بزرگترین خطر انست که با این روند حتما دیر یا زود ان فاجعه بمباران اتمی از راه خواهد رسید. ما دوانتخاب داریم. یکی اینکه به همین روش کنونی ادامه دهیم ومنتظر بمباران اتمی بشویم که با ان به احتمال زیاد رژیم اسلامی هم اجازه میابد به حیات خود ادامه دهد. دوم انکه با انتخاب کنگره و شورایی ملی در خارج و اعمال نفوذ این نهاد سیاست جهانی را به نفع خود هدایت کنیم و مثلا باعث قطع در امد نفت ج.ا شویم و یا به جهت علاقه مشترک مردم ما وجامعه جهانی به سرنگونی ج.ا ، کشورهای غربی را وادار کنیم به عنوان دینی که در برابر مردم ایران دارند با نشان دادن حمایت نظامی خود از مردم برای قیام در مقابل جمهوری اسلامی، باعث تسلیم شدن این حکومت به مردم ایران شوند. با بمباران یکی دو پادگان سپاه و بسیج، قیام مردم بسیار ساده میشود.

۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

نامه به پرزیدنت اباما (انگلیسی)

ایرانیان گرامی؛ اگر با نامه زیر موافق هستید ان را «کپی» و «پیست» کرده به نشانی ایمیل کاخ سفید امریکا بفرستید ویا ان را فکس کنید.
در این نامه از پرزیدنت اباما درخواست میشود که از طریق زیر فشار گذاشتن کشور های خریدار نفت ایران، انها را ترغیب ومجبور کند که پول پرداختی برای نفت خریداری شده را به حساب جمهوری اسلامی واریز نکنند بلکه این پول را  به یک حساب بانکی ملی ای که از طرف ایرانیان معتمد میهن دوست در امریکا افتتاح میشود واریز کنند تا این پول بوسیله این ایرانیان معتمد صرفا برای صاحبان اصلی ان یعنی مردم رنج دیده درون ایران خرج شود. مثلا از طریق خرید وارسال اذوقه و دارو و لوازم بیمارستانی و پزشکی.


To: president of the united states of America: Mr. Barack Obama




Dear Mr. president



The iranian people want democracy and freedom. As long as the islamic regime of iran has oil-sell-receipts, it can finance its repression forces and there's no chances for iranian pepole to overturn the islamic regime.

If you intend to help us for achiving freedom here are our suggestions to you: let to the anti-islamic-regime trustful Iranians open an general national account at one of the US banks. Ask and then force the countries which buy oil from Iran to transfer the money not to accounts of islamic regime but to that national account. the money will then spends only for civil purposes for iranian citizens who lives inside Iran. this is surely the request of the very big majority of iranian people to you.



sincerely yours





http://www.whitehouse.gov/contact

FAX
2024562461





















۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

مهمترین اقدام فعلا «انتخاب» کنگره (شورای) ملی میباشد؟

چرا مردم ایران بی خیال این موضوع هستند؟ این شورا اگر که سودی هم نداشته باشد ضرری هم ندارد. اگر هم بخواهیم به انتظار دیگران بمانیم که برای ما این انتخابات را راه بیاندازند حالاحالاها ول معطلیم. اگر که قدرت رای خود را بدانیم و «گسترده» در هر نوع انتخاباتی شرکت کنیم، مسلما صدایمان شنیده خواهد شد. یک کلیک کردن به عنوان بیان اراده که این همه این پا وان پا کردن نمیخواهد.  ایا بد است که این کنگره بتواند در اینده پول نفت را از چنگ ج. ا خارج کند و برای مردم ایران خرج کند . نه ابنکه این پول خرج بسیجی و حماس و لبنان شود. اگر که یک قدم حتی لرزان در این راه برداریم که بهتر از ان است سر جایمان خشک بایستیم. با شرکت گسترده و اتحاد مطمئن باشید که این قدم کوتاه ولرزان به قدمی بزرگ وتاریخی تبدیل میشود.
با مراجعه به صفحه فیسبوک در لینک زیر به کاندید خود رای دهید و اگر کاندیدی هم برای اضافه کردن به لیست دارید معرفی کنید:
صفحه فیسبوک برای انتخابات کنگره ملی منتخب ایرانیان در خارج

اگر کسی وارد است ما را راهنمایی کند، چگونه میشود ایرانیان را «انبوه گونه» از وجود این انتخابات اگاه کرد. هر چه تعداد شرکت کننده بیشتر باشد، مسلما اعتبار این انتخابات بیشتر میشود و احتمال تشکیل این کنگره هم بیشتر.
اگر که این کنگره ملی انتخاب و تشکیل نشود در اینده ممکن است اتفاقات بسیار بدی برای کشورمان بیافتد که افسوس بخوریم که چرا این کنگره را انتخاب نکردیم.

۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه

موسوی دیگر نمیتواند کاری بکند. کنگره ملی منتخب کلید پیروزی میباشد.

موسوی هرگز نمیتوانسته و نخواهد توانست که حکومت اسلامی را سرنگون کند هر چند که خواسته اصلی وقلبی او هم به احتمال زیاد همین می باشد. اصلا هر کسی (به عنوان اپوزیسیون) که در داخل ایران باشد هیچ امکانی برای سرنگونی این رژیم ندارد. فقط میتواند بازیچه این رژیم قرار گیرد و به بقای ان خواسته یا نا خواسته کمک کند. فرض کنید الان به موسوی اجازه داده شود دوباره اعلامیه بدهد. ایا مردم ما هر چه خوشبین و یا ساده دل، نباید دو زاریشان بیافتد که این یک فریبی بزرگتر و دوباره از سوی رژیم است؟ ایا ما باید باز هم برای عمل کردن منتظر اعلامیه های موسوی شویم و دلمان را به دستورهای  او خوش کنیم که رژیم فقط  در صورتی دوباره اجازه انتشار انها را میدهد که در جهت منافع و بقای خودش باشد. پس اگر هدفتان سرنگونی رژیم اسلامی است باید بعد از این همه شکست و سرخوردگی دنبال اعلامیه دهنده و هماهنگ کننده ایرانی مقیم خارج باشید که اسیر چنگال رژیم نیست وازادی عمل دارد. اقای موسوی چه چیزی دارد که مثلا فلان ایرانی میهن پرست دلسوز مقیم خارج و احتمالا فراری از دست رژیم اخوندی ندارد؟ کم اثر بودن افراد و یا گروه های نامنتخب مقیم خارج مانند شورای هماهنگی راه سبز امید را هم دیدید. پس دنبال «انتخاب» یک گروهی هماهنگ کننده درخارج از کشور باشید.
وضعیت ما به وضعیت مردم لیبی از دیگر انقلاب های اخیر منطقه شبیه تر است. دولت های غربی الان به این نتیجه رسیده اند که دیکتاتورهای دیوانه منطقه مانند قذافی، دیگر فایده ای برایشان ندارند و برای خلاص شدن از شر اینچنین دیکتاتور هایی حاضرند که از مردم این کشور ها بدون هیچ چشمداشتی حتی از راه پشتیبانی نظامی کمک بکنند. نمونه بارزش هم اعلام به رسمیت شناختن شورای انقلاب لیبی از طرف اتحادیه اروپا بود.
البته از مردم ایران انتظار نمیرود که قیام مسلحانه ای مانند مردم لیبی کنند. اما چنانچه مردم ایران یک کنگره وشورای ملی را انتخاب بکنند، دیر یا زود کشورهای غربی ان را به رسمیت میشناسند. از ان موقع دیگر سقوط ج.ا دیگر حتمی است. فقط تصورش را بکنید که دولت های غربی ا.ن را دیگر به شورای امنیت راه ندهند وبه جای او نماینده منتخب مردم ایران در شورای امنیت سخنرانی کند. هزاران سود بالقوه دیگر هم انتخاب کنگره ویا شورای ملی خواهد داشت که بر شمردن انها بسیار طولانی میشود.
پس بیایید از همین امروز دنبال راهکارهایی برای انتخاب این کنگره و شورای ملی با شرکت هر چه بیشتر مردم ایران چه درون وچه برون مرزی باشیم.

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

اقداماتی که ایرانیان مقیم خارج میتوانند انجام دهند.

% تشکیل کنگره ملی از طریق انتخابات. ( قدم اول میتواند برگزاری انتخابات از طریق صفحه ای در شبکه های عمومی اینترنتی مانند فیسبوک باشد)
% باز کردن حساب بانکی ملی در یک کشور مطمئن خارجی تا ایرانیان درون مرزی بتوانند پول خود را از بانک های اخوندی بیرون کشیده و با این کار اقتصاد ج.ا را فلج کنند.
% تلاش کردن برای مسدود کردن صادرات نفت ج.ا از طریق فشار اوردن بر روی قدرتهای جهانی و یا بهتر از ان مجبور کردن خریداران نفت ایران به حواله کردن پول خرید نفت به حساب بانکی ملی ایرانیان و خرج ان برای ایرانیان درون مرزی و قطع کردن درامد اصلی رژیم برای تامین هزینه نیروهای سرکوبگرش. ( مهمترین کار برای شکست دادنن رژیم)
% ترتیب دادن تظاهرات در کشورهای خارجی جلوی سفارت های  کشورهای حامی ج.ا بویژه سفارت چین در کشور های اروپایی وامریکایی ودر خواست از این کشور ها برای توقف خرید نفت از ج.ا ( سفارت های ژاپن وکره جنوبی هم باید به گونه محترمانه ای به عنوان کشور های دوست مردم ایران مورد تماس قرار بگیرند و ترغیب به توقف خرید نفت از ج.ا شوند).
% ارسال فکس و ایمیل وتلفن به خبرگزاری ها و ایستگاهای تلویزیونی و روزنا مه های مهم کشور های خارجی به همراه کلیپ های جنبش سبز و عیره و درخواست از این رسانه ها برای محکوم کردن سران جمهوری اسلامی و به چالش کشیدن انها در صورت دعوتشان به برنامه های این رسانه ها.