ما مشاهده میکنیم که مردم برای توجیه کم کاری خود برای برکناری رژیم ج.ا، گاهی دلیل میاورند که ما نمیدانیم کسانی که بعد از اینها میخواهند بیایند چه نقشه ای برای ما دارند. البته مشخص است که بخشی از این توجیه نادرست است. زیرا ما همه با این موافقیم که ج.ا بدترین حکومت تاریخ ایران بوده است و هر چه که بعد از ان بیاید بهتر خواهد بود. حداقل رژیم بعدی هر چه که باشد با فرهنگ و تاریخ ایران ضدیتی نخواهد داشت و تمامیت ارضی ایران را برای حفظ حکومت خود به خطر نخواهد افکند. فقط یک نوع حکومت طالبان سنی مثلا مانند ان چیزی که گروه بلوچ ریگی میخواهند، میتواند بدتر از این حکومت مذهبی شیعه مافیایی اخوندی باشد.
اما قاعدتا اینکه مردم نمیخواهند از چاه در بیایند و به چاله بیافتند قابل درک است وباید به ان توجه شده و چاره ای برای ان اندیشیده شود. صد در صد این احتمال وجود دارد که یک گروه دیگری پس از نابودی ج.ا بیایند و کم کم و یا سریعا یک نوع دیکتاتوری دیگر بوجود اورند. ما میدانیم که خمینی ملعون زمانی که دید اسلحه افتاده دست این گدا گشنه های حریص باصطلاح مستضعف طرفدارش و میتواند با چشم انداز مال و غارت اینها را متحد کرده و به جان مردم بیاندازد، ناگهان رویش زیاد شد و گفت چوبه های دار برپا کنید وبکشید و بخورید و غارت کنید. وگرنه که در ابتدا به حساب خودش خدعه میکرد و همان چیزهایی را که دور وبری هایش در پاریس در مورد دمکراسی و ازادی میگفتند میگفت. حالا اگر پول نفت نمی بود مسلما او نمیتوانست این قشر را دور خودش جمع کند و این بلا را خودش و دارو دسته ای که دور خودش درست کرد 33 سال سر مردم بیاورند.
درامد نفت اگر چه یک عامل بدبختی و سرکوب دمکراسی در ایران در تاریخ معاصر ایران شده است اما میتواند پس از حذف جمهوری اسلامی نقش برعکس یعنی جلوگیری از دیکتاتوری مجدد را بازی کند. بدین ترتیب که: مردم ایران یک هیئت از ایرانیان مورد اعتمادشان در خارج را انتخاب کنند و درامد کل نفت کشور را قانونا به انان بسپارند. هر گروه سیاسی ای که در ایران سر کار امد، انگاه گلوگاه مالیش در دست این هیئت معتمدان امانتدار مردم ایران میباشد. اگر که شیطان انگولکشان کرد که بیاند و دوباره بساط دیکتاتوری راه بیاندازند، فوری این هیئت معتمدان بودجه شان را قطع میکند. یعنی مردم ایران توسط این هیئت در خارج فورا منابع مالی هر گروه سیاسی بر سر قدرت را که خواستند از قدرت پایین بکشند قطع میکنند. واصولا تا پول مفت نفت نباشد کمتر سیاستمداری به فکر این میافتد که دیکتاتوری کند، زیرا دیکتاتوری ها معمولا برای انباشته کردن ثروت برای دیکتاتور و خودی ها تشکیل میشوند.
و اما در وضعیت فعلی که مردم ایران از فرط سرکوب حکومت و گرفتاریهای زندگی و بی خیالی و نامتحد بودن و همچنین شکل نگرفتن یک اپوزیسیون ملی و قدرتمند در خارج از کشور، نه امکان به زیر کشیدن حکومت اسلامی را چندان دارند ونه در این راه تلاش یکپارچه و ایثارگرانه ای مانند مردم سوریه میکنند؛ انتخاب یک هیئت امانتدار صندوقدار ملی ومیهنی مقیم در خارج، میتواند برایشان به منزله یک تیرو چند نشان باشد. از سویی در صورت تحریم بانک مرکزی، اگر فروش نفتی انجام شود میتوان در صورت موافقت بین المللی این پول را در امانت این هیئت گذاشت. این هیئت میتواند این پول را برای اینده ایرانیان پس از سقوط ج.ا پس انداز کند و یا مهمتر از ان این پول را صرف خرید اذوقه و دارو ولوازم پزشکی کند وبه ایران بفرستد تا حداقل مردم دسته دسته به دنبال تحریم در اثر کمبود اذوقه و دارو و تجهیزات بیمارستانی تلف نشوند. اثر سودمند دوم تشکیل هرچه زودتر این هیئت این میتواند باشد که: گروه های اپوزیسیونی که نقشه برای به قدرت رسیدن و ایجاد دیکتاتور دوباره و تاراج درامد نفت کشیده اند، همین حالا خیالشان راحت شود که خبری نیست و پول مردم ایران دست امانتداران شان میباشد. در نتیجه فقط گروه های برانداز ج.ا در خارج که واقعا خواهان دمکراسی و خدمت به مردم ایران هستند پا جلو خواهند گذاشت و شاید تشکیل یک اپوزیسیون قدرتمند خارج از کشور خیلی راحت تر انجام شود.
البته این هیئت امانتداران باید اولا دارای سابقه امانت داری و خوشنامی باشند و دوما باید در همان اول تعهد کنند که تمام جریان پول را علنی و شفاف انجام خواهند داد و سوما کارشان صد در صد افتخاری خواهد بود . در ضمن باید خود را با قوانین مالی و مقررات کشور اقامتشان که این امانت مردم ایران در انجا نگهداری میشود، تطبیق دهند و موافقت مقامات این کشورها را در این مورد جلب کنند. البته واقعا تصور نمیشود که کسانی که این وظیفه را تقبل میکنند، تحت این شرایط واقعا قصد اختلاس و دستبرد به امانت این مردم زیر غارت ج.ا را داشته باشند. و اگر هم بخواهند چون در کشورهایی دمکرات و دارای قانون و حساب و کتاب مقیم هستند، میتوانند در همین کشورها با قوانین همین کشورها به جرم مثلا شکستن تعهدشان مورد تعقیب قانونی قرار بگیرند. بنابراین این موضوع ریسک بزرگی برای مردم ایران به هیجوجه نمیتواند باشد و فقط باید افرادی پیدا شوند که این کار را قبول کنند والبته اگر داوطلب زیاد بود باید مردم ایران مثلا از طریق رای گیری اینترنتی اشخاص مورد اعتمادشان را انتخاب کنند.
برای جلوگیری از دیکتاتوری، مردم ایران میتوانند ماموریت این هیئت را دائما تمدید کنند تا مثلا پس از چند سال یک قانون اساسی خوب و یک دمکراسی کاملا نهادینه شده و اقتصادی خوب بر مبنای تولید و دولتی محتاج به مالیات مردم، شکل گیرد؛ انگاه میتوان در امد نفت را در اختیار این دولت گذاشت.
اما قاعدتا اینکه مردم نمیخواهند از چاه در بیایند و به چاله بیافتند قابل درک است وباید به ان توجه شده و چاره ای برای ان اندیشیده شود. صد در صد این احتمال وجود دارد که یک گروه دیگری پس از نابودی ج.ا بیایند و کم کم و یا سریعا یک نوع دیکتاتوری دیگر بوجود اورند. ما میدانیم که خمینی ملعون زمانی که دید اسلحه افتاده دست این گدا گشنه های حریص باصطلاح مستضعف طرفدارش و میتواند با چشم انداز مال و غارت اینها را متحد کرده و به جان مردم بیاندازد، ناگهان رویش زیاد شد و گفت چوبه های دار برپا کنید وبکشید و بخورید و غارت کنید. وگرنه که در ابتدا به حساب خودش خدعه میکرد و همان چیزهایی را که دور وبری هایش در پاریس در مورد دمکراسی و ازادی میگفتند میگفت. حالا اگر پول نفت نمی بود مسلما او نمیتوانست این قشر را دور خودش جمع کند و این بلا را خودش و دارو دسته ای که دور خودش درست کرد 33 سال سر مردم بیاورند.
درامد نفت اگر چه یک عامل بدبختی و سرکوب دمکراسی در ایران در تاریخ معاصر ایران شده است اما میتواند پس از حذف جمهوری اسلامی نقش برعکس یعنی جلوگیری از دیکتاتوری مجدد را بازی کند. بدین ترتیب که: مردم ایران یک هیئت از ایرانیان مورد اعتمادشان در خارج را انتخاب کنند و درامد کل نفت کشور را قانونا به انان بسپارند. هر گروه سیاسی ای که در ایران سر کار امد، انگاه گلوگاه مالیش در دست این هیئت معتمدان امانتدار مردم ایران میباشد. اگر که شیطان انگولکشان کرد که بیاند و دوباره بساط دیکتاتوری راه بیاندازند، فوری این هیئت معتمدان بودجه شان را قطع میکند. یعنی مردم ایران توسط این هیئت در خارج فورا منابع مالی هر گروه سیاسی بر سر قدرت را که خواستند از قدرت پایین بکشند قطع میکنند. واصولا تا پول مفت نفت نباشد کمتر سیاستمداری به فکر این میافتد که دیکتاتوری کند، زیرا دیکتاتوری ها معمولا برای انباشته کردن ثروت برای دیکتاتور و خودی ها تشکیل میشوند.
و اما در وضعیت فعلی که مردم ایران از فرط سرکوب حکومت و گرفتاریهای زندگی و بی خیالی و نامتحد بودن و همچنین شکل نگرفتن یک اپوزیسیون ملی و قدرتمند در خارج از کشور، نه امکان به زیر کشیدن حکومت اسلامی را چندان دارند ونه در این راه تلاش یکپارچه و ایثارگرانه ای مانند مردم سوریه میکنند؛ انتخاب یک هیئت امانتدار صندوقدار ملی ومیهنی مقیم در خارج، میتواند برایشان به منزله یک تیرو چند نشان باشد. از سویی در صورت تحریم بانک مرکزی، اگر فروش نفتی انجام شود میتوان در صورت موافقت بین المللی این پول را در امانت این هیئت گذاشت. این هیئت میتواند این پول را برای اینده ایرانیان پس از سقوط ج.ا پس انداز کند و یا مهمتر از ان این پول را صرف خرید اذوقه و دارو ولوازم پزشکی کند وبه ایران بفرستد تا حداقل مردم دسته دسته به دنبال تحریم در اثر کمبود اذوقه و دارو و تجهیزات بیمارستانی تلف نشوند. اثر سودمند دوم تشکیل هرچه زودتر این هیئت این میتواند باشد که: گروه های اپوزیسیونی که نقشه برای به قدرت رسیدن و ایجاد دیکتاتور دوباره و تاراج درامد نفت کشیده اند، همین حالا خیالشان راحت شود که خبری نیست و پول مردم ایران دست امانتداران شان میباشد. در نتیجه فقط گروه های برانداز ج.ا در خارج که واقعا خواهان دمکراسی و خدمت به مردم ایران هستند پا جلو خواهند گذاشت و شاید تشکیل یک اپوزیسیون قدرتمند خارج از کشور خیلی راحت تر انجام شود.
البته این هیئت امانتداران باید اولا دارای سابقه امانت داری و خوشنامی باشند و دوما باید در همان اول تعهد کنند که تمام جریان پول را علنی و شفاف انجام خواهند داد و سوما کارشان صد در صد افتخاری خواهد بود . در ضمن باید خود را با قوانین مالی و مقررات کشور اقامتشان که این امانت مردم ایران در انجا نگهداری میشود، تطبیق دهند و موافقت مقامات این کشورها را در این مورد جلب کنند. البته واقعا تصور نمیشود که کسانی که این وظیفه را تقبل میکنند، تحت این شرایط واقعا قصد اختلاس و دستبرد به امانت این مردم زیر غارت ج.ا را داشته باشند. و اگر هم بخواهند چون در کشورهایی دمکرات و دارای قانون و حساب و کتاب مقیم هستند، میتوانند در همین کشورها با قوانین همین کشورها به جرم مثلا شکستن تعهدشان مورد تعقیب قانونی قرار بگیرند. بنابراین این موضوع ریسک بزرگی برای مردم ایران به هیجوجه نمیتواند باشد و فقط باید افرادی پیدا شوند که این کار را قبول کنند والبته اگر داوطلب زیاد بود باید مردم ایران مثلا از طریق رای گیری اینترنتی اشخاص مورد اعتمادشان را انتخاب کنند.
برای جلوگیری از دیکتاتوری، مردم ایران میتوانند ماموریت این هیئت را دائما تمدید کنند تا مثلا پس از چند سال یک قانون اساسی خوب و یک دمکراسی کاملا نهادینه شده و اقتصادی خوب بر مبنای تولید و دولتی محتاج به مالیات مردم، شکل گیرد؛ انگاه میتوان در امد نفت را در اختیار این دولت گذاشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر