با وضعیتی که کشور ما هم اکنون دارد اتفاقات زیر ممکن است در انتظارش باشد: 1ـ مورد حمله هوایی نابودگر قرار گیرد و بر اثر ان صدها هزار نفر کشته شده و همه زیر بناهای نظامی واقتصادی هم از بین رفته و احتمالا کشور ما تجزیه هم بشود و یا قستمتهای از خاکمان به اشغال کشورهای همسایه در امده و در نهایت ضمیمه این کشورها شود. 2ـ ج.ا با غرب کنار بیاید و خواسته های امنیتی انها را بپذیرد. در ان حالت به احتمال زیاد پس از گذشت زمانی، به جهت ماهیت ج.ا زیر قرارداد امنیتی اش با غرب میزند و دوباره همین دور باطل اغاز میشود و مسلما برگشت ماجرا به همان حالت اول خواهد بود.
مردم ما چه میتوانند بکنند؟ 1. مانند مردم سوریه قیام کرده و بخواهند با دست خالی رژیم را سرنگون کنند. در اینجا شانس ملت ما میتواند حتی کمتر از مردم سوریه باشد. زیرا حداقل انها یک کشور همسایه دوست قیام گران برای فرار و پناه اوردن دارند وان ترکیه میباشد. هم چنین کشورهای عربی از قیام گران حمایت میکنند و میتوانند در سازمان ملل برای انها کاری بکنند. از سویی امریکا هم اعلام کرده است که حکومت اسد باید برود و مردم سوریه میتوانند امید به حمایت نظامی غرب داشته باشند. ما فعلا هیچکدام از اینها رانداریم. بنابراین مردم ما باید قیامشان متفاوت باشد. مثلا اعتصابات گسترده دراز مدت و یا یک قیام سیل اسای رستاخیزی. موفقیت این روشها هم در حال حاضر بسیار کم است. زیرا برای این جور برنامه ها باید یک نیروی هماهنگ کننده پیروی شونده از سوی اکثریت مردم، مستقر در خارج از کشور وجود داشته باشد. در ضمن در دنیای امروزی مردم باید مطمئن باشند که اگر رژیم اقدام به قتل عام کرد، جامعه بین المللی بدون درنگ به پشتیبانی نظامی از مردم اقدام خواهد کرد.
ما واقعا نمیدانیم چرا غرب با وجود این همه مشکلاتی که ج.ا در جهان ایجاد کرده است هنوز بدنبال مماشات با ان است. اما فعلا این یک حقیقت است و سیاست دیگری ما فعلا از غرب نمیبینیم. اما ما مردم ایران امیدواریم که یک زمانی سیاست غرب در این مورد تغییر کند و به سوی تغییر رژیم چرخش پیدا کند. البته نه تغییر رژیم با بمباران های نابود گر بلکه با روش پشتیبانی نظامی کم تلفات از قیام مردم ایران برای سرنگونی رژیم.
از انجایی که ملت ایران با این وضع بی پناهانه ای که در جهان دارد گزینه های زیادی پیش رو ندارد ما باید گزینه هایی که زیاد رایج نیستند پیشنهاد کنیم وامید داشته باشیم که اوضاع یک جوری پیش برود که یا این گزینه ها از سوی جامعه جهانی مورد توجه و بررسی قرار گیرد و یا مردم ما خود این گزینه ها را بپسندند و مجدانه ومتحدانه انها را از جامعه جهانی درخواست کنند و امید داشته باشند که جامعه جهانی به خاطر این درخواست مجبور به اجرای ان شود.
مردم ما باید به این توجه داشته باشند که در جامعه جهانی کنونی، کشوری در موقعیت کشور ما مجبور است برای امنیت جهانی با جامعه بین المللی همکاری امنیتی نظامی بکند. ج.ا با تروریست پروری و بمب اتمی سازی مجبور به انتخاب این راه شده است که با به حراج گذاشتن ثروتهای کشور و باج دادن به کشورهای باج گیر و سودجو مانند چین و روسیه و حتی برباد دادن اب وخاک ایران، بقای خود را تضمین کند. دولت اینده ایران یا باید به سوی کشورهای روسیه و چین برود التبه با وجود دمکرات و مردمی بودن مجبور نیست که دیگر چنین باج هایی مانند ج.ا به انها بدهد؛ اما خیری هم از این دو به ما نخواهد رسید؛؛ و یا باید به سوی همکاری با غرب و پیمان " ناتو" باشد و مانند ترکیه و بسیاری کشورهای دیگر هم امنتیش حفظ شود وهم راه سرمایه وتکنولوژی وپیشرفت برایش باز شود. تصور میشود که اکثریت مردم ما موافق با گزینه دوم میباشند.
خوب چرا حالا که ما و کشورمان در معرض نابودی کامل هستیم این پیشنهاد را به کشورهای غربی ندهیم؟ البته بدیهی است که منظور از ما در اینجا مردم ایران چه در داخل و چه در خارج که خواهان سرنگونی ج.ا هستنیم میباشند. میتوانیم در نظر بگیریم که جامعه برانداز ایرانی در خارج از کشور دولتی به نمایندگی از خودش انتخاب میکند واین دولت از جامعه جهانی این درخواست را میکند. درخواست هم میتواند یک شکل عملی پیشنهاد کند به ترتیب زیر: ایرانیان خارج از کشور در ضمن انتخاب یک دولت اعلام میکنند که ما خواهان براندازی ج.ا هستیم و چون از نظر قوانین ج.ا این هدف مجازات اعدام دارد، بدیهی است که این عده از ایرانیان دیگر نمیتوانند به کشور خود برگردند و چون بر طبق مفاد حقوق بشر این حق هر کسی است، کشورهای غربی میتوانند به این دسته از ایرانیان کمک کنند که به نسبت جمعیتشان بخشی از خاک زادگاهشان یعنی ایران را زیر کنترل سیاسی و نظامی خود داشته باشند و در انجا حکومت خود را تشکیل داده و ازادانه زندگی کنند. فرض کنیم اگر 70000 ایرانی هم چنین خواسته ای را داشته باشند، یک هزارم از خاک ایران میتواند برای انها در نظر گرفته شود که تقریبا مساحت تمام جزیره های ایرانی خلیج فارس از جمله قشم و کیش میشود. ایا به خودی خود این خواسته خواسته ای غیر منطقی است؟ پاسخ "نه" میباشد. پس بنابراین کافی است که این تعداد از ایرانیان مقیم خارج یک چنین خواسته ای را مطرح کنند و یک دولت هم انتخاب کرده و ان را به جامعه جهانی معرفی کنند و خواستار حمایت از ان شوند. سپس از ج.ا خواسته میشود که یک هزارم خاک ایران را از نظر سیاسی و نظامی در اختیار این گروه از ایرانیان قرار دهد و حاکمیت انان را بر ان محدوده به رسمیت بشناسد. این موضوعی مسلم است که جمهوری اسلامی با ان خواسته موافقت نمیکند اما این را ما فعلا به عنوان یک فرضیه در نظر میگیریم که قبول نخواهد کرد. در چنین حالتی ما به سازمان ملل و کشورهای غربی میگوییم که دوستان، ما گروهی از مردمان ایران با دولتی دمکرات ومتعهد به منشور حقوق بشر این پیشنهاد را داریم و روی میز گذاشته ایم و میخواهیم یک کشور "ایران ازاد" در بخشی از محدوده خاک کنونی ایران تشکیل دهیم و از همین الان هم میخواهیم وارد پیمان ناتو بشویم. ایا حاضرید به ما کمک نظامی بکنید تا ما بخشی از کشور خود را در اختیار بگیریم و در انجا حکومت دمکرات خود را تشکیل دهیم؟ فرض کنیم که در این زمان کار به جایی رسیده باشد که ناتو تصمیم قطعی گرفته باشد که تاسیسات اتمی را از بین ببرد با همه ان تبعاتش برای مردم ما و جامعه بین المللی. از طرفی غرب این پیشنهاد را هم میبیند که میتواند به این صورت اجرا شود که تمام جزیره های خلیج فارس را با قدرت نظامی خود محاصره کرده و در اختیار این دولت موسوم به ایران ازاد بگذارد. غرب میداند که اگر این کار را بکند این دولت میتواند مثلا فوری یک نیروی هوایی و دریایی درجه یک تشکیل دهد و با پشتیبانی ناتو تمام نیروی دریایی ج.ا مثلا به این دولت جدید در جزیره ها پناهنده میشوند و خود ج.ا اسلامی ممکن است از ترس همه انها را جمع کند. در اینجا یک خلیج فارس خالی از وجود کلیه نیروهای پشه مزاحم ج.ا ایجاد خواهد شد و یک دولت ایران ازاد متحد ناتو حقوق دریایی ایران را در خلیج فارس و دریای عمان اعمال میکند و پس از مدت کوتاهی خود این دولت وظیفه نابودی ج.ا در بقیه خاک ایران را بر عهده میگیرد. در اختیار گرفتن جزیره های ایرانی خلیج فارس و تحویل انها به دولت ازاد ایران، که واقعا به قول ان سردار حلبی به دوش برای نیروهای ناتو مانند "اب خوردن" میباشد. کافی است که ناوگان ناتو این جزیره ها را محاصره کرده و اعضای دولت ازاد ایران همراه با فرماندهان ملی ومیهنی ارتشی و انتظامی در این جزیره ها پیاده شوند و تمام نیروهای انتظامی و ارتشی وسپاهی مستقر در این جزیره ها و هم چنین ساکنان ایرانی این جزیره ها با اغوش باز این دولت و فرماندهان نظامی جدید را پذیرفته و به احتمال بسیار زیاد حتی یک قطره خون هم در کل این عملیات ریخته نخواهد شد. ایا در چنین عملیاتی ج.ا یک گلوله و یا یک موشک به سوی نیرو های ناتو شلیک خواهد کرد؟ پاسخ قطعا نه میباشد. اولا یک مشت پاسدار دزد که تمام دغدغه شان پول است و یا یک اخوند مفلوک که میگوید ایران اصلا مهم نیست و اسلام ولایت فقیهی مهم است و یا ا.ن که میگوید اگر تمام خاک ما را اشغال کنند ما میرویم به اذربایجان و از انجا میجنگیم ، میایند برای نگهداری چند جزیره ریسک نابودی کامل خود رابکنند؟ دوما این مفلوکان حیله گر به خوبی میدانند اگر که یک گلوله شلیک کنند طومارشان به طور کامل در طی 2 روز در هم پیچیده خواهد شد اما اگر دمشان را روی کولشان بگذارند و بچه های خوبی باشند ممکن است بتوانند چند صباحی به عمرشان ادامه دهند. بنابراین بدون شک راه دوم را انتخاب خواهند کرد. البته نیروهای ناتو که خود هم این را میدانند باید اینگونه تصمیمی را بگیرند. چون هدف تشکیل دولت ازاد ایران با این طرح و برنامه جلوگیری از بمباران ویرانگرانه خاک ایران و حفظ حتمی مهمترین بخش خاک ایران در این شرایط موجود و ازاد کردن بقیه خاک ایران بعدا میباشد. (توجه داشته باشید که همسایگان عربی که اینقدر مشتاق حمله ناتو به ایران هستند قطعا دندان را برای گرفتن سهمی تیز کرده اند و ان سهم علاوه بر امکانات دزدی هایی از منابع انرژی مشترک که فعلا برایشان مهیا شده است، تصاحب بخشی از خاک ایران هم میباشد.) ما به نیروهای ناتو پیشنهاد میکنیم که قبل از اعلام انجام این عملیات دریایی صریحا اعلام کنند که در صورت مشاهده کوچکترین عکس العملی در برابر این عملیات سریعا خانه های سرداران پاسداران و بیت خامنه ای و مجلس شورای اسلامی بمباران خواهند شد. مردم تهران هم روز انجام این عملیات باید از شهر خارج شده تا اسیبی بهشان نرسد. البته پیش بینی میشود که ج.ا با اعلام این اخطارها کوچکترین حرکتی از خود نشان ندهد.
با استقرار دولت ازاد ایران در این جزیره ها یک حکومت دمکرات مورد قبول جهانیان بوجود امده و شروع به کارهای سیاسی بین المللی برای ازاد کردن بقیه خاک ایران میکند. از جمله ج.ا را حکومت اشغالگر ایران اعلام کرده و تقاضای اخراج ان را از سازمان ملل خواهد کرد. اثبات اشغاگر بودن این حکومت هم از راه های بسیاری میتواند انجام شود. مثلا از طریق سازمان ملل به ان ابلاغ شود که باید سریعا اجازه انجام یک رفراندوم به وسیله خود سازمان ملل را بدهد و در غیر این صورت حکومت نامشروع اعلام خواهد شد. چون ج.ا این اجازه را نخواهد داد، رسما در جهان مشروعیت خود را از دست میدهد و به دولت ازاد ایران حق براندازی ان داده خواهد شد. اگر مسئله اتمی فرصت بدهد، دولت ازاد میتواند سریعا شروع به استخراج گسترده نفت وگاز در فلات قاره ایران کرده و با ان درامد سریعا مدرنترین نیروی هوایی را از ناتو خریداری کرده و انگاه با حمله بسیار محدود و کم خسارت به یکی دو تا پادگان سرکوبگر سپاه انها را وادار به تسلیم به قیام هماهنگ شده مردم بکند و طومار ج.ا را به این طریق در هم بپیچد. این علیات میتواند تلفاتی در حد انگشت شمار داشته باشد. البته با قطع در امد نفت و پشت گرمی به حمایت نظامی دولت ازاد ممکن است خود ارتش و بخشی از سپاه بخش وفادار سپاه را پس زده و خود را همراه با مردم و دولت ازاد اعلام کنند و ج.ا اینگونه خیلی زودتر از این حرف ها سرنگون شود.
توجه داشته باشید که در تاریخ جهان چند موردی وجود داشته است که یک بخشی از یک کشور توانسته است با حمایت دیگر کشورها حکومت بخش دیگر ان کشور را سرنگون کرده و کشور واحدی را تشکیل دهد. نمونه بارز ان جنگ ویتنام است که البته متاسفانه در ان جنگ بخش کمونیستی ان کشور بخش غیرکمونیستی را تسخیر کرد. البته در شرایط بسیار متفاوت کشور ما، ایجاد حکومتی دمکرات و ازاد در بخشی از خاک ایران و تلاش برای رهایی تمام ایران با شرح بالا؛ هیچگونه جنگ خونینی را ایجاد نخواهد کرد و یکی از معدود راهکارهایی است که در شرایط فعلی میتواند از بر باد رفتن خاک ایران ونابودی کامل اقتصادی وسیاسی ایران جلوگیری کند.
البته باید توجه داشت که این طرح یک مدل نمونه میباشد و در عمل بر حسب شرایط مسلما تغییراتی باید در ان ایجاد شود که انهم با تشکیل ابتدایی این دولت ازاد با انتخاب مردم و یا وارد عمل شدن یک شورای اپوزیسیون کارامد مورد اعتماد مردم ایران و مایل به همکاری با غرب و هماهنگی و بررسی همه برنامه ها با غرب ؛ این تغییرات میتواند انجام شده و این طرح به اجرا گذاشته شود. با توجه به اینکه طرح هایی که تا کنون غرب ارائه داده است، هیچکدام کارامدی نداشته است و طرح نهایی غرب هم منجر به نسل کشی مردم اسیر و بی گناه ایران خواهد شد وحتی در ظاهر هم به اقتصاد غرب وجهان لطمه میزند و شاید بنا به برخی از تفسیرها منجر به جنگ جهانی شود؛ شایسته است که این طرح و یا طرح های دیگری که اهداف این طرح را براورده میکنند مورد توجه جدی همه ایرانیان و کشورهای غربی قرار بگیرد.
چنانچه خوانندگان گرامی ایراداتی به این طرح دارند و یا پرسش هایی دارند، در بخش نظرات مطرح بفرمایند. بزودی در مقاله ای جداگانه به انها پاسخ داده خواهد شد.
مردم ما چه میتوانند بکنند؟ 1. مانند مردم سوریه قیام کرده و بخواهند با دست خالی رژیم را سرنگون کنند. در اینجا شانس ملت ما میتواند حتی کمتر از مردم سوریه باشد. زیرا حداقل انها یک کشور همسایه دوست قیام گران برای فرار و پناه اوردن دارند وان ترکیه میباشد. هم چنین کشورهای عربی از قیام گران حمایت میکنند و میتوانند در سازمان ملل برای انها کاری بکنند. از سویی امریکا هم اعلام کرده است که حکومت اسد باید برود و مردم سوریه میتوانند امید به حمایت نظامی غرب داشته باشند. ما فعلا هیچکدام از اینها رانداریم. بنابراین مردم ما باید قیامشان متفاوت باشد. مثلا اعتصابات گسترده دراز مدت و یا یک قیام سیل اسای رستاخیزی. موفقیت این روشها هم در حال حاضر بسیار کم است. زیرا برای این جور برنامه ها باید یک نیروی هماهنگ کننده پیروی شونده از سوی اکثریت مردم، مستقر در خارج از کشور وجود داشته باشد. در ضمن در دنیای امروزی مردم باید مطمئن باشند که اگر رژیم اقدام به قتل عام کرد، جامعه بین المللی بدون درنگ به پشتیبانی نظامی از مردم اقدام خواهد کرد.
ما واقعا نمیدانیم چرا غرب با وجود این همه مشکلاتی که ج.ا در جهان ایجاد کرده است هنوز بدنبال مماشات با ان است. اما فعلا این یک حقیقت است و سیاست دیگری ما فعلا از غرب نمیبینیم. اما ما مردم ایران امیدواریم که یک زمانی سیاست غرب در این مورد تغییر کند و به سوی تغییر رژیم چرخش پیدا کند. البته نه تغییر رژیم با بمباران های نابود گر بلکه با روش پشتیبانی نظامی کم تلفات از قیام مردم ایران برای سرنگونی رژیم.
از انجایی که ملت ایران با این وضع بی پناهانه ای که در جهان دارد گزینه های زیادی پیش رو ندارد ما باید گزینه هایی که زیاد رایج نیستند پیشنهاد کنیم وامید داشته باشیم که اوضاع یک جوری پیش برود که یا این گزینه ها از سوی جامعه جهانی مورد توجه و بررسی قرار گیرد و یا مردم ما خود این گزینه ها را بپسندند و مجدانه ومتحدانه انها را از جامعه جهانی درخواست کنند و امید داشته باشند که جامعه جهانی به خاطر این درخواست مجبور به اجرای ان شود.
مردم ما باید به این توجه داشته باشند که در جامعه جهانی کنونی، کشوری در موقعیت کشور ما مجبور است برای امنیت جهانی با جامعه بین المللی همکاری امنیتی نظامی بکند. ج.ا با تروریست پروری و بمب اتمی سازی مجبور به انتخاب این راه شده است که با به حراج گذاشتن ثروتهای کشور و باج دادن به کشورهای باج گیر و سودجو مانند چین و روسیه و حتی برباد دادن اب وخاک ایران، بقای خود را تضمین کند. دولت اینده ایران یا باید به سوی کشورهای روسیه و چین برود التبه با وجود دمکرات و مردمی بودن مجبور نیست که دیگر چنین باج هایی مانند ج.ا به انها بدهد؛ اما خیری هم از این دو به ما نخواهد رسید؛؛ و یا باید به سوی همکاری با غرب و پیمان " ناتو" باشد و مانند ترکیه و بسیاری کشورهای دیگر هم امنتیش حفظ شود وهم راه سرمایه وتکنولوژی وپیشرفت برایش باز شود. تصور میشود که اکثریت مردم ما موافق با گزینه دوم میباشند.
خوب چرا حالا که ما و کشورمان در معرض نابودی کامل هستیم این پیشنهاد را به کشورهای غربی ندهیم؟ البته بدیهی است که منظور از ما در اینجا مردم ایران چه در داخل و چه در خارج که خواهان سرنگونی ج.ا هستنیم میباشند. میتوانیم در نظر بگیریم که جامعه برانداز ایرانی در خارج از کشور دولتی به نمایندگی از خودش انتخاب میکند واین دولت از جامعه جهانی این درخواست را میکند. درخواست هم میتواند یک شکل عملی پیشنهاد کند به ترتیب زیر: ایرانیان خارج از کشور در ضمن انتخاب یک دولت اعلام میکنند که ما خواهان براندازی ج.ا هستیم و چون از نظر قوانین ج.ا این هدف مجازات اعدام دارد، بدیهی است که این عده از ایرانیان دیگر نمیتوانند به کشور خود برگردند و چون بر طبق مفاد حقوق بشر این حق هر کسی است، کشورهای غربی میتوانند به این دسته از ایرانیان کمک کنند که به نسبت جمعیتشان بخشی از خاک زادگاهشان یعنی ایران را زیر کنترل سیاسی و نظامی خود داشته باشند و در انجا حکومت خود را تشکیل داده و ازادانه زندگی کنند. فرض کنیم اگر 70000 ایرانی هم چنین خواسته ای را داشته باشند، یک هزارم از خاک ایران میتواند برای انها در نظر گرفته شود که تقریبا مساحت تمام جزیره های ایرانی خلیج فارس از جمله قشم و کیش میشود. ایا به خودی خود این خواسته خواسته ای غیر منطقی است؟ پاسخ "نه" میباشد. پس بنابراین کافی است که این تعداد از ایرانیان مقیم خارج یک چنین خواسته ای را مطرح کنند و یک دولت هم انتخاب کرده و ان را به جامعه جهانی معرفی کنند و خواستار حمایت از ان شوند. سپس از ج.ا خواسته میشود که یک هزارم خاک ایران را از نظر سیاسی و نظامی در اختیار این گروه از ایرانیان قرار دهد و حاکمیت انان را بر ان محدوده به رسمیت بشناسد. این موضوعی مسلم است که جمهوری اسلامی با ان خواسته موافقت نمیکند اما این را ما فعلا به عنوان یک فرضیه در نظر میگیریم که قبول نخواهد کرد. در چنین حالتی ما به سازمان ملل و کشورهای غربی میگوییم که دوستان، ما گروهی از مردمان ایران با دولتی دمکرات ومتعهد به منشور حقوق بشر این پیشنهاد را داریم و روی میز گذاشته ایم و میخواهیم یک کشور "ایران ازاد" در بخشی از محدوده خاک کنونی ایران تشکیل دهیم و از همین الان هم میخواهیم وارد پیمان ناتو بشویم. ایا حاضرید به ما کمک نظامی بکنید تا ما بخشی از کشور خود را در اختیار بگیریم و در انجا حکومت دمکرات خود را تشکیل دهیم؟ فرض کنیم که در این زمان کار به جایی رسیده باشد که ناتو تصمیم قطعی گرفته باشد که تاسیسات اتمی را از بین ببرد با همه ان تبعاتش برای مردم ما و جامعه بین المللی. از طرفی غرب این پیشنهاد را هم میبیند که میتواند به این صورت اجرا شود که تمام جزیره های خلیج فارس را با قدرت نظامی خود محاصره کرده و در اختیار این دولت موسوم به ایران ازاد بگذارد. غرب میداند که اگر این کار را بکند این دولت میتواند مثلا فوری یک نیروی هوایی و دریایی درجه یک تشکیل دهد و با پشتیبانی ناتو تمام نیروی دریایی ج.ا مثلا به این دولت جدید در جزیره ها پناهنده میشوند و خود ج.ا اسلامی ممکن است از ترس همه انها را جمع کند. در اینجا یک خلیج فارس خالی از وجود کلیه نیروهای پشه مزاحم ج.ا ایجاد خواهد شد و یک دولت ایران ازاد متحد ناتو حقوق دریایی ایران را در خلیج فارس و دریای عمان اعمال میکند و پس از مدت کوتاهی خود این دولت وظیفه نابودی ج.ا در بقیه خاک ایران را بر عهده میگیرد. در اختیار گرفتن جزیره های ایرانی خلیج فارس و تحویل انها به دولت ازاد ایران، که واقعا به قول ان سردار حلبی به دوش برای نیروهای ناتو مانند "اب خوردن" میباشد. کافی است که ناوگان ناتو این جزیره ها را محاصره کرده و اعضای دولت ازاد ایران همراه با فرماندهان ملی ومیهنی ارتشی و انتظامی در این جزیره ها پیاده شوند و تمام نیروهای انتظامی و ارتشی وسپاهی مستقر در این جزیره ها و هم چنین ساکنان ایرانی این جزیره ها با اغوش باز این دولت و فرماندهان نظامی جدید را پذیرفته و به احتمال بسیار زیاد حتی یک قطره خون هم در کل این عملیات ریخته نخواهد شد. ایا در چنین عملیاتی ج.ا یک گلوله و یا یک موشک به سوی نیرو های ناتو شلیک خواهد کرد؟ پاسخ قطعا نه میباشد. اولا یک مشت پاسدار دزد که تمام دغدغه شان پول است و یا یک اخوند مفلوک که میگوید ایران اصلا مهم نیست و اسلام ولایت فقیهی مهم است و یا ا.ن که میگوید اگر تمام خاک ما را اشغال کنند ما میرویم به اذربایجان و از انجا میجنگیم ، میایند برای نگهداری چند جزیره ریسک نابودی کامل خود رابکنند؟ دوما این مفلوکان حیله گر به خوبی میدانند اگر که یک گلوله شلیک کنند طومارشان به طور کامل در طی 2 روز در هم پیچیده خواهد شد اما اگر دمشان را روی کولشان بگذارند و بچه های خوبی باشند ممکن است بتوانند چند صباحی به عمرشان ادامه دهند. بنابراین بدون شک راه دوم را انتخاب خواهند کرد. البته نیروهای ناتو که خود هم این را میدانند باید اینگونه تصمیمی را بگیرند. چون هدف تشکیل دولت ازاد ایران با این طرح و برنامه جلوگیری از بمباران ویرانگرانه خاک ایران و حفظ حتمی مهمترین بخش خاک ایران در این شرایط موجود و ازاد کردن بقیه خاک ایران بعدا میباشد. (توجه داشته باشید که همسایگان عربی که اینقدر مشتاق حمله ناتو به ایران هستند قطعا دندان را برای گرفتن سهمی تیز کرده اند و ان سهم علاوه بر امکانات دزدی هایی از منابع انرژی مشترک که فعلا برایشان مهیا شده است، تصاحب بخشی از خاک ایران هم میباشد.) ما به نیروهای ناتو پیشنهاد میکنیم که قبل از اعلام انجام این عملیات دریایی صریحا اعلام کنند که در صورت مشاهده کوچکترین عکس العملی در برابر این عملیات سریعا خانه های سرداران پاسداران و بیت خامنه ای و مجلس شورای اسلامی بمباران خواهند شد. مردم تهران هم روز انجام این عملیات باید از شهر خارج شده تا اسیبی بهشان نرسد. البته پیش بینی میشود که ج.ا با اعلام این اخطارها کوچکترین حرکتی از خود نشان ندهد.
با استقرار دولت ازاد ایران در این جزیره ها یک حکومت دمکرات مورد قبول جهانیان بوجود امده و شروع به کارهای سیاسی بین المللی برای ازاد کردن بقیه خاک ایران میکند. از جمله ج.ا را حکومت اشغالگر ایران اعلام کرده و تقاضای اخراج ان را از سازمان ملل خواهد کرد. اثبات اشغاگر بودن این حکومت هم از راه های بسیاری میتواند انجام شود. مثلا از طریق سازمان ملل به ان ابلاغ شود که باید سریعا اجازه انجام یک رفراندوم به وسیله خود سازمان ملل را بدهد و در غیر این صورت حکومت نامشروع اعلام خواهد شد. چون ج.ا این اجازه را نخواهد داد، رسما در جهان مشروعیت خود را از دست میدهد و به دولت ازاد ایران حق براندازی ان داده خواهد شد. اگر مسئله اتمی فرصت بدهد، دولت ازاد میتواند سریعا شروع به استخراج گسترده نفت وگاز در فلات قاره ایران کرده و با ان درامد سریعا مدرنترین نیروی هوایی را از ناتو خریداری کرده و انگاه با حمله بسیار محدود و کم خسارت به یکی دو تا پادگان سرکوبگر سپاه انها را وادار به تسلیم به قیام هماهنگ شده مردم بکند و طومار ج.ا را به این طریق در هم بپیچد. این علیات میتواند تلفاتی در حد انگشت شمار داشته باشد. البته با قطع در امد نفت و پشت گرمی به حمایت نظامی دولت ازاد ممکن است خود ارتش و بخشی از سپاه بخش وفادار سپاه را پس زده و خود را همراه با مردم و دولت ازاد اعلام کنند و ج.ا اینگونه خیلی زودتر از این حرف ها سرنگون شود.
توجه داشته باشید که در تاریخ جهان چند موردی وجود داشته است که یک بخشی از یک کشور توانسته است با حمایت دیگر کشورها حکومت بخش دیگر ان کشور را سرنگون کرده و کشور واحدی را تشکیل دهد. نمونه بارز ان جنگ ویتنام است که البته متاسفانه در ان جنگ بخش کمونیستی ان کشور بخش غیرکمونیستی را تسخیر کرد. البته در شرایط بسیار متفاوت کشور ما، ایجاد حکومتی دمکرات و ازاد در بخشی از خاک ایران و تلاش برای رهایی تمام ایران با شرح بالا؛ هیچگونه جنگ خونینی را ایجاد نخواهد کرد و یکی از معدود راهکارهایی است که در شرایط فعلی میتواند از بر باد رفتن خاک ایران ونابودی کامل اقتصادی وسیاسی ایران جلوگیری کند.
البته باید توجه داشت که این طرح یک مدل نمونه میباشد و در عمل بر حسب شرایط مسلما تغییراتی باید در ان ایجاد شود که انهم با تشکیل ابتدایی این دولت ازاد با انتخاب مردم و یا وارد عمل شدن یک شورای اپوزیسیون کارامد مورد اعتماد مردم ایران و مایل به همکاری با غرب و هماهنگی و بررسی همه برنامه ها با غرب ؛ این تغییرات میتواند انجام شده و این طرح به اجرا گذاشته شود. با توجه به اینکه طرح هایی که تا کنون غرب ارائه داده است، هیچکدام کارامدی نداشته است و طرح نهایی غرب هم منجر به نسل کشی مردم اسیر و بی گناه ایران خواهد شد وحتی در ظاهر هم به اقتصاد غرب وجهان لطمه میزند و شاید بنا به برخی از تفسیرها منجر به جنگ جهانی شود؛ شایسته است که این طرح و یا طرح های دیگری که اهداف این طرح را براورده میکنند مورد توجه جدی همه ایرانیان و کشورهای غربی قرار بگیرد.
چنانچه خوانندگان گرامی ایراداتی به این طرح دارند و یا پرسش هایی دارند، در بخش نظرات مطرح بفرمایند. بزودی در مقاله ای جداگانه به انها پاسخ داده خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر