این پیشنهاد برای برداشتن یک مانع اساسی در راه شکل گیری یک شورای اپوزیسیون برانداز و حافظ منافع مردم ایران در خارج ارائه میشود.
خلاصه پیشنهاد به ایشان اینست که ایشان فعلا برای مدت زمانی که ج.ا براندازی میشود و تا حداقل 4 سال پس از برانداخته شدن ج.ا، سوگند و ادعای پادشاهی خود را مسکوت بگذارند و بعد از 4 سال که ما یک دوره جمهوری دمکرات را پس از براندازی ج.ا تجربه کردیم انگاه خواستار برگزاری ان رفراندومی را که میخواهند برای تعیین نوع حکومت (پادشاهی یا جمهوری) شوند.
این پیشنهاد به خودی خود یک پیشنهاد واقعا منطقی میباشد زیرا: مردم ایران در انفلاب 57 خواستار رسیدن به جمهوری دمکراتیک بودند. حالا با خواست انگلستان وامریکا و از بخت بد ما یک عده اخوند ارتجاعی ویک عده از شهروندان گدا گشنه و اراذل و اوباش که خوی دیکتاتوریشان بدتر از دیکتاتوری محمد رضا شاه بود، انقلاب مردم را با زور اسلحه وجنایت های هولناک ربودند و ما را به روزگار سیاه کنونی کشاندند. اما این دلیل نمیشود که مردم خواستار بازگشت به حکوت پادشاهی باشند. مگر اینکه تصور کنیم که ما مردم اینقدر نادان هستیم که فکر میکنیم بجز حکومت پادشاهی وجمهوری اسلامی ولایت فقیهی نوع دیگری از حکومت وجود ندارد. بنابراین اگر فرض را بر این بگیریم که ایشان بلافاصله پس از براندازی ج.ا بیایند وحتی یک رفراندم کاملا بدون تقلب را برگزار کنند و در ان هم نظام پادشاهی واقعا از سوی مردم گزیده شود، باز هم متاسفانه همان سوء استفاده ای میشود که اخوند ها از جو موجود بعد از انقلاب کرده و ان رفراندوم را برگزار کردند و مردم با نا اگاهی یک رایی دادند و سریعا پشیمان شدند.
بنابر این اگر ایشان واقعا به فکر ازادی ایران میباشند با قبول پیشنهاد بالا دو تاثیر بسیار مثبت روی وضعیت موجود میگذارند. اولا: رفراندوم اینگونه بعد از حداقل 4 سال، رفراندوم معتبری خواهد بود زیرا انگاه واقعا همه مردم ایران یک حکومت جمهوری دمکراتیک را هم دیده اند و لمس کرده اند و میتوانند اگاهانه تصمیم بگیرند که ایا نظام پادشاهی را بیشتر از جمهوری میخواهند یا نه. دوما: تا مقدار زیادی کار تشکیل یک اپوزیسیون در خارج را ساده تر میکند زیرا: اولا طرفداران پادشاهی در خارج از کشور که انصافا حداکثر 10% ( ما برای اثبات این درصد، موافقیم که یک نظرسنجی علمی به وسیله موسسات معتبر نظرسنجی از ایرانیان مقیم خارج در این مورد انجام شود) از ایرانیان مقیم خارج را تشکیل میدهند و اما رسانه های زیادی را در اختیار دارند میتوانند انرژیشان را روی تشکیل یک شورای صرفا ملی صرف کنند که البته ایشان هم به عنوان یک ایرانی میهن پرست میتوانند در این شورا عضو شوند. ایشان حتما توجه کرده اند که هر قدمی که ایشان برمیدارند مثلا شکایت علیه خامنه ای که بسیار هم اقدامات درستی هستند، با پشتیبانی بسیار کم بقیه اپوزیسیون و ایرانیان مقیم خارج مواجه میشود. دلیل ان هم میتواند این باشد که بقیه اپوزیسیون و اکثریت ایرانیان خواهان نظام پادشاهی دوباره نیستند و میدانند که حمایت از اقدامات ایشان میتواند تلقی بر تایید نظام پادشاهی برای اینده ایران بشود. بنابراین وجود ایشان با باقی ماندن بر ادعای پادشاهی یک حالت دافعه ایجاد میکند که حتی نیت و اقدام خوب ایشان را هم تحت الشعاع خود قرار میدهد.
اگر واقعا ایشان این پیشنهاد راسریعا بپذیرند میتوان گفت یک کار تاریخی بزرگ کرده اند زیرا کمترین اثر ان این میباشد که بقیه اپوزیسیون روش ایشان را سرمشق خود قرار بدهند و سریعا به جای پرداختن به اختلافات و ادعاهای خود، برای دادن صدا و چهره ای به خواست مردم ایران شورای نمایندگان واقعی مردم ایران را هر چه زودتر تشکیل بدهند.
در پایان پیشنهاد دیگری برای زمینه اقدامات بعدی ایشان به ایشان ارائه میکنیم از این قرار: با توجه به اینکه پدر ایشان با سیاستمداران اسرائیل روابط خوبی داشته است و ایشان هم به اعتبار پدرشان در اسرائیل شاید موثرترین و شناخته ترین چهره ایرانی میباشند، ایشان باید تلاش شبانه روزی خود را روی استفاده از این اعتبار، برای تاثیر گذاشتن روی سیاستمداران وافکار عمومی اسرائیل بگذارند و بکوشند که سیاست فعلی اسرائیل را 180 درجه چرخانده و از سیاست حمله به تاسیسات اتمی به جهت حمایت موثر اسرائیل و لابی اسرائیل در امریکا از تغییر هر چه سریعتر رژیم در ایران سوق دهند. با حضورشان در مدیای امریکا واسرائیل و ملاقات هایشان با لابی اسرائیل و سیاستمداران اسرائیلی.
خلاصه پیشنهاد به ایشان اینست که ایشان فعلا برای مدت زمانی که ج.ا براندازی میشود و تا حداقل 4 سال پس از برانداخته شدن ج.ا، سوگند و ادعای پادشاهی خود را مسکوت بگذارند و بعد از 4 سال که ما یک دوره جمهوری دمکرات را پس از براندازی ج.ا تجربه کردیم انگاه خواستار برگزاری ان رفراندومی را که میخواهند برای تعیین نوع حکومت (پادشاهی یا جمهوری) شوند.
این پیشنهاد به خودی خود یک پیشنهاد واقعا منطقی میباشد زیرا: مردم ایران در انفلاب 57 خواستار رسیدن به جمهوری دمکراتیک بودند. حالا با خواست انگلستان وامریکا و از بخت بد ما یک عده اخوند ارتجاعی ویک عده از شهروندان گدا گشنه و اراذل و اوباش که خوی دیکتاتوریشان بدتر از دیکتاتوری محمد رضا شاه بود، انقلاب مردم را با زور اسلحه وجنایت های هولناک ربودند و ما را به روزگار سیاه کنونی کشاندند. اما این دلیل نمیشود که مردم خواستار بازگشت به حکوت پادشاهی باشند. مگر اینکه تصور کنیم که ما مردم اینقدر نادان هستیم که فکر میکنیم بجز حکومت پادشاهی وجمهوری اسلامی ولایت فقیهی نوع دیگری از حکومت وجود ندارد. بنابراین اگر فرض را بر این بگیریم که ایشان بلافاصله پس از براندازی ج.ا بیایند وحتی یک رفراندم کاملا بدون تقلب را برگزار کنند و در ان هم نظام پادشاهی واقعا از سوی مردم گزیده شود، باز هم متاسفانه همان سوء استفاده ای میشود که اخوند ها از جو موجود بعد از انقلاب کرده و ان رفراندوم را برگزار کردند و مردم با نا اگاهی یک رایی دادند و سریعا پشیمان شدند.
بنابر این اگر ایشان واقعا به فکر ازادی ایران میباشند با قبول پیشنهاد بالا دو تاثیر بسیار مثبت روی وضعیت موجود میگذارند. اولا: رفراندوم اینگونه بعد از حداقل 4 سال، رفراندوم معتبری خواهد بود زیرا انگاه واقعا همه مردم ایران یک حکومت جمهوری دمکراتیک را هم دیده اند و لمس کرده اند و میتوانند اگاهانه تصمیم بگیرند که ایا نظام پادشاهی را بیشتر از جمهوری میخواهند یا نه. دوما: تا مقدار زیادی کار تشکیل یک اپوزیسیون در خارج را ساده تر میکند زیرا: اولا طرفداران پادشاهی در خارج از کشور که انصافا حداکثر 10% ( ما برای اثبات این درصد، موافقیم که یک نظرسنجی علمی به وسیله موسسات معتبر نظرسنجی از ایرانیان مقیم خارج در این مورد انجام شود) از ایرانیان مقیم خارج را تشکیل میدهند و اما رسانه های زیادی را در اختیار دارند میتوانند انرژیشان را روی تشکیل یک شورای صرفا ملی صرف کنند که البته ایشان هم به عنوان یک ایرانی میهن پرست میتوانند در این شورا عضو شوند. ایشان حتما توجه کرده اند که هر قدمی که ایشان برمیدارند مثلا شکایت علیه خامنه ای که بسیار هم اقدامات درستی هستند، با پشتیبانی بسیار کم بقیه اپوزیسیون و ایرانیان مقیم خارج مواجه میشود. دلیل ان هم میتواند این باشد که بقیه اپوزیسیون و اکثریت ایرانیان خواهان نظام پادشاهی دوباره نیستند و میدانند که حمایت از اقدامات ایشان میتواند تلقی بر تایید نظام پادشاهی برای اینده ایران بشود. بنابراین وجود ایشان با باقی ماندن بر ادعای پادشاهی یک حالت دافعه ایجاد میکند که حتی نیت و اقدام خوب ایشان را هم تحت الشعاع خود قرار میدهد.
اگر واقعا ایشان این پیشنهاد راسریعا بپذیرند میتوان گفت یک کار تاریخی بزرگ کرده اند زیرا کمترین اثر ان این میباشد که بقیه اپوزیسیون روش ایشان را سرمشق خود قرار بدهند و سریعا به جای پرداختن به اختلافات و ادعاهای خود، برای دادن صدا و چهره ای به خواست مردم ایران شورای نمایندگان واقعی مردم ایران را هر چه زودتر تشکیل بدهند.
در پایان پیشنهاد دیگری برای زمینه اقدامات بعدی ایشان به ایشان ارائه میکنیم از این قرار: با توجه به اینکه پدر ایشان با سیاستمداران اسرائیل روابط خوبی داشته است و ایشان هم به اعتبار پدرشان در اسرائیل شاید موثرترین و شناخته ترین چهره ایرانی میباشند، ایشان باید تلاش شبانه روزی خود را روی استفاده از این اعتبار، برای تاثیر گذاشتن روی سیاستمداران وافکار عمومی اسرائیل بگذارند و بکوشند که سیاست فعلی اسرائیل را 180 درجه چرخانده و از سیاست حمله به تاسیسات اتمی به جهت حمایت موثر اسرائیل و لابی اسرائیل در امریکا از تغییر هر چه سریعتر رژیم در ایران سوق دهند. با حضورشان در مدیای امریکا واسرائیل و ملاقات هایشان با لابی اسرائیل و سیاستمداران اسرائیلی.