ما میدانیم که هدف وظیفه این شورا در وهله نخست باید حفظ منافع مردم ایران در همه زمینه ها باشد. الویت های بعدی هم اقدام در همه زمینه ها ومهیا کردن شرایط برای براندازی جمهوری اسلامی میباشد تا مردم بتوانند با کمترین تلفات و با اطمینان از اینکه اقداماتشان با پشتیبانی موثر و منتهی به پیروزی حتمی مواجه خواهد شد، اقدام به براندازی ج.ا بکنند.
بدیهی است که این شورا هر چه فراگیرتر و بزرگتر باشد قدرتمند تر خواهد بود. اما بزرگی وفراگیری نه به هر قیمتی. گروه ها واحزاب وافرادی که میتوانند این شورا را تشکیل دهند در وهله اول باید ملی گرا بوده ومنافع ایران برایشان بیشترین اهمیت را داشته باشد. دوم باید خواهان نابودی و براندازی کامل جمهوری اسلامی باشند. این موضوع هم امری بدیهی است که احزاب وافراد تشکیل دهنده این شورا باید سکولار باشند. اما در ابتدا نباید اقرار به سکولار بودن شرط لازم برای ورود به این شورا باشد. هر گروه و حزبی دارای هر «ایسم» وهر ایدئولوژی و کیش ومرامی میتواند به شرطی که رای مردم را داشته باشد در این شورا وارد شود. اما همه این گروه ها باید ایدئولوژی و طرح و برنامه خود برای اینده ایران را در اولویت دوم قرار دهند. در چنینن شورایی اولین و دشوارترین وظیفه کار و تلاش برای حفظ منافع ملت ایران و طرح وبرنامه ریزی برای براندازی ج.ا میباشد.
واما تکلیف اصلاح طلبان چه میشود. البته فقط ان دسته از انها که از ج.ا کاملا بریده اند و خواهان براندازی ج.ا هستند در اینجا برای ما مطرح میشوند. چون این اصلاح طلبان پیشین از نمونه اقای سازگارا و سید مجتبی واحدی به دلیل انکه در ایران بوده اند و متاسفانه مردم درون ایران هم بیشتر یک چنین کسانی را به عنوان چهره سیاسی میشناسند، باید به انها هم اجازه شرکت در این شورا را داد. اما به چند شرط: اولا نه اینکه بخواهند یکباره همه کاره چنین شورایی بشوند و با ته مانده افکار مخربی مانند دشمنی با اسرائیل که از همان دوران فعالیتشان در ج.ا دارند وارد این شورا شده و خودکامگی و بی سیاستی ارث برده از دوران پیشین خود را در این شورا ادامه دهند. دوم اینکه بپذیرند که اگر فعلا در بین مردم رای یی دارند، بخشی از این رای شان بخاطر ان مزیت در ایران بودنشان است و بپذیرند که حد واندازه خود را در این شورا بشناسند و رعایت کنند.
در پایان باید گفته شود که تکیه زیاد بر روی سکولار بودن بهای بیش از اندازه به ج.ا میدهد. مردم ایران پیش از انقلاب اسلامی سکولارترین مردم منطقه بوده اند و مسلما با تجربه 33 سال حکومت مخرب دینی بر ضد هر نوع حکومت دینی ای واکسینه شده اند. ما باید از این هراس داشته باشیم که پس از ج.ا سردچار شکل های دیگری از حکومت های دیکتاتوری مانند دیکتاتوری سلطنتی و دیکتاتوری جمهوری استالینستی و صدام حسینی و بشاز اسدی نشویم.
پس بیایید این شورا را اولا ملی بنامیم و دوما واقعا کارمان هم در ان فقط ملی و دمکراتیکی باشد و نه ایدئولوژیکی وفرصت طلبانه و خدعه امیز و با هدف به قدرت رسیدن خود و حزبمان.
در همین زمینه: ایرانیان درون مرزی چگونه میتوانند به هم میهنان برون مرزی شان وکالت انتخاباتی بدهند؟ .
بدیهی است که این شورا هر چه فراگیرتر و بزرگتر باشد قدرتمند تر خواهد بود. اما بزرگی وفراگیری نه به هر قیمتی. گروه ها واحزاب وافرادی که میتوانند این شورا را تشکیل دهند در وهله اول باید ملی گرا بوده ومنافع ایران برایشان بیشترین اهمیت را داشته باشد. دوم باید خواهان نابودی و براندازی کامل جمهوری اسلامی باشند. این موضوع هم امری بدیهی است که احزاب وافراد تشکیل دهنده این شورا باید سکولار باشند. اما در ابتدا نباید اقرار به سکولار بودن شرط لازم برای ورود به این شورا باشد. هر گروه و حزبی دارای هر «ایسم» وهر ایدئولوژی و کیش ومرامی میتواند به شرطی که رای مردم را داشته باشد در این شورا وارد شود. اما همه این گروه ها باید ایدئولوژی و طرح و برنامه خود برای اینده ایران را در اولویت دوم قرار دهند. در چنینن شورایی اولین و دشوارترین وظیفه کار و تلاش برای حفظ منافع ملت ایران و طرح وبرنامه ریزی برای براندازی ج.ا میباشد.
واما تکلیف اصلاح طلبان چه میشود. البته فقط ان دسته از انها که از ج.ا کاملا بریده اند و خواهان براندازی ج.ا هستند در اینجا برای ما مطرح میشوند. چون این اصلاح طلبان پیشین از نمونه اقای سازگارا و سید مجتبی واحدی به دلیل انکه در ایران بوده اند و متاسفانه مردم درون ایران هم بیشتر یک چنین کسانی را به عنوان چهره سیاسی میشناسند، باید به انها هم اجازه شرکت در این شورا را داد. اما به چند شرط: اولا نه اینکه بخواهند یکباره همه کاره چنین شورایی بشوند و با ته مانده افکار مخربی مانند دشمنی با اسرائیل که از همان دوران فعالیتشان در ج.ا دارند وارد این شورا شده و خودکامگی و بی سیاستی ارث برده از دوران پیشین خود را در این شورا ادامه دهند. دوم اینکه بپذیرند که اگر فعلا در بین مردم رای یی دارند، بخشی از این رای شان بخاطر ان مزیت در ایران بودنشان است و بپذیرند که حد واندازه خود را در این شورا بشناسند و رعایت کنند.
در پایان باید گفته شود که تکیه زیاد بر روی سکولار بودن بهای بیش از اندازه به ج.ا میدهد. مردم ایران پیش از انقلاب اسلامی سکولارترین مردم منطقه بوده اند و مسلما با تجربه 33 سال حکومت مخرب دینی بر ضد هر نوع حکومت دینی ای واکسینه شده اند. ما باید از این هراس داشته باشیم که پس از ج.ا سردچار شکل های دیگری از حکومت های دیکتاتوری مانند دیکتاتوری سلطنتی و دیکتاتوری جمهوری استالینستی و صدام حسینی و بشاز اسدی نشویم.
پس بیایید این شورا را اولا ملی بنامیم و دوما واقعا کارمان هم در ان فقط ملی و دمکراتیکی باشد و نه ایدئولوژیکی وفرصت طلبانه و خدعه امیز و با هدف به قدرت رسیدن خود و حزبمان.
در همین زمینه: ایرانیان درون مرزی چگونه میتوانند به هم میهنان برون مرزی شان وکالت انتخاباتی بدهند؟ .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر