۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

پیشنهادات و توصیه هایی به اقای دکتر ارام حسامی.

 توضیح: ایشان عضو سکولارهای سبز هستند و در حال تلاش هستند که با گرد هم اوردن اپوزیسیون، یک تشکل و ارگان کارامد از اپوزیسون ایجاد کنند.
 اولا کار شما راحتتر میشود اگر در ابتدا وظایف این تشکل و ارگان را به  برعهده گرفتن الویت های مهمتر محدود کنید. الولیت ها در این شرایط زمانی و سیاسی جهان به ترتیب اینها هستند: 1) جلوگیری از حمله نظامی به ایران. 2) حفظ منافع وحقوق بین المللی ملت ایران. مهمترین این حقوق تمامیت ارضی ایران، حفظ منافع ایران در حوزه های مشترک نفت وگاز با کشورهای همسایه، حقوق ایران در دریای خزر میباشند. 3) برنامه ریزی برای براندازی ج.ا در کوتاه مدت ویا دراز مدت.
 با در نظر گرفتن اولویت اول ما میبینیم که وقت برای تشکیل این ارگان اگر که مدتها تمام نشده باشد، بسیار کم است. بنابراین اپوزیسون باید سریعا حتی اگر شده فقط برای انجام این الویت این ارگان را تشکیل دهد و رئیس خود را انتخاب کرده و به کشورهای درگیر در این ماجرا مانند امریکا واسرائیل معرفی کرده و با انها سریعا وارد گفتگو شده و با ارائه پیشنهادات عملی مانند طرح ایجاد دولت موقت ایران در جزایر ایرانی خلیج فارس از سوی اپوزیسیون برای ازاد کردن بقیه ایران، تلاش کند از حمله ویرانگرانه به کشورمان جلوگیری کند.
 طرح شما مبنی بر انتخابات ازاد با شرکت ایرانیان خارج از کشور بهترین وتنها طرح منطقی میباشد. البته میتوانید این طرح و دیگر طرح های موجود از جمله طرح های مطرح شده در کنفرانس واشنگتن را به نظرسنجی بگذارید. خواهید دید که طرح شما با فاصله زیاد بیشترین رای را میاورد.
وقت خود را بیش از اندازه روی این تلف نکنید که حتما ادم های سیاسی کار مطرح را دور هم جمع کنید تا بتوانید الترناتیو را شکل بدهید. یک فردی که مانند این اقایی که زود عصبانی میشود و همیشه در موقع حرف زدن سرش را حداقل 45 درجه به عقب خم میکند و نه قیافه درستی دارد و نه اخلاق درستی و طرح انتخابات ازاد را میدهد که مرغ پخته را به خنده وا میدارد، صرفا به خاطر اینکه این اقا زود عصبانی میشود و اگر در نشستی دعوت نشود فکر میکند که ان نشست از بیخ بی اعتبار است؛ اگر در الترناتیو وجود نداشته باشد خیلی کار الترناتیو سازی را راحت تر میکند. افرادی که عضو این ارگان الترناتیو میشوند کافی است چند خصلت داشته باشند. 1) میهن پرست بوده و فقط به منافع میهن شان فکرکنند. 2) پر تلاش و پرکار باشند. 3) انتنی برای دریافت خواسته های مردم داشته باشند و به حرف مردم گوش کنند. 4) تا حدودی از چم وخم کار لابی گری و تماس با سیاستمداران کشورهای دمکرات اگاهی داشته باشند.
 در مورد مقبولیت طرح خود، شما نباید این اندازه  خود را دست کم بگیرید وفکر کنید که مثلا اگر 3000 نفر در انتخاباتی که شما برگزار میکنید شرکت کردند شما فقط نماینده ان 3000 نفر میباشید. اولا شما این انتخابات را برگزار کنید، خواهید دید که نه 3000 نفر، شاید حتی 30000 نفر و شاید 300000 نفر وبیشتر در این انتخابات شرکت خواهند کرد. در ضمن هر تعداد کمی هم که شرکت کنند افرادی که انتخاب میشوند حتما نماینده همه ایرانیان مقیم خارج  و بلکه نماینده همه ایرانیان هستند.  زیرا که مردم درون ایران که امکان شرکت در این انتخابات را ندارند واگر فرض را بر این بگذاریم که انها ج.ا را نمیخواهند مجبورند که انتخاب هم میهنان خود در خارج را به عنوان انتخاب خودشان بپذیرند. والبته  ما فرض را بر این میگذاریم که انها اتفاقا درخواستشان هم از هم میهنان مقیم خارجشان همین است که حالا که دست خودشان بسته میباشد این کار را ایرانیان خارج برایشان انجام دهند. پس ایرانیان خارج باید بدانند که نه تنها برای خودشان بلکه هر کدام از انها برای حدود 20 نفر هم میهن درون ایران هم رای میدهد. در ضمن این شورا در ابتدا وظیفه خود را حفظ منافع و حقوق بین المللی مردم ایران میداند و تصور نمیشود که هیچ ایرانی ای چه در داخل وچه در خارج بر این عقیده باشد که حکومت اخوندی ایران فروش، حکومتی باشد که بتواند یا بخواهد حقوق ومنافع بین المللی مردم ایران را حفظ کند.
 روش رای گیری چگونه باشد؟... اقای رضا پهلوی در مصاحبه اخیرشان اعلام کرده بودند که مخالف انتخاب کنگره ملی به روش پیشنهادی سکولارهای سبز از طریق اینترنت هستند، زیرا انهایی که اینترنت ندارند نمیتوانند در این انتخابات شرکت کنند! اولا ایرانیان خارج از کشور مسلما بیش از 90% دسترسی به اینترنت دارند. مسئله ما اینست که برای رای دادن باید بیاییم التماس کنیم به مردم که بیایند و5 دقیقه وقت بگذارند واز طریق همان اینترنت  رای بدهند! در ضمن رای گیری از طریق اینترنت هر چه هم که بد وناقص باشد که بهتر از کنار گذاشتن کلی رای و انتخابات است که نتیجه اش همین 33 سال به دور خود چرخیدن وبه نتیجه نرسیدن شده است!  تازه این موضوع را هم میتوان مثلا با این روش حل کرد: (انتخابات از طریق برگه رای و پست) :  سکولارهای سبز میتوانند از طریق اینترنت اعلام کنند که تمام ایرانیانی که میخواهند در انتخابات مثلا شورای ملی حفظ حقوق و منافع ایران شرکت کنند، یک کپی از پاسپورت ویا کارت ملی ویا اگر پاسپورت ایرانی ندارند از یک کارت شناسایی کشور محل خود به یک ادرس سکولارهای سبز در کشورهای مختلف ویا از طریق اسکن کردن و فرستادن با ایمیل و یا فکس تقاضای برگ رای بکنند تا به ادرس انها فرستاده شود. سپس انها میتوانند رای خود را با این برگ رای به ادرس سکولارهای سبز بفرستند. البته همه میدانند وسکولارهای سبز هم باید اعلام کنند که نام ونشان رای دهندگان محفوظ میماند. اگر که فرض را بر این بگذاریم که کل ایرانیان خارج از کشور که در این رای گیری میخواهند شرکت کنند تعدادشان 10000 نفر باشد از نظر لجستیکی هم این کار یک کار ساده میباشد. مخارج را هم میتوانند سکولارهای سبز براورد کنند و یک حساب باز کنند و ایرانیان برای تامین این مخارج  هر کدام به اندازه توانشان یک مبلغی 20 سنت و 50 سنت و 1 دلار حواله کنند. مهم اینست که سکولارهای سبز به محض اینکه مخارج برگذاری چنین انتخاباتی تامین شد، به مردم اعلام کنند و حساب را ببندند. زیرا ما میدانیم که ایرانیان به این موضوع خیلی حساس هستند که کسی از این جور راه ها پولی به جیب نزند. مطمئنا مخارج یک چنین برنامه ای در عرض چند روز و چند هفته بوسیله مردم تامین خواهد شد.
 شایسته است که این انتخابات  حداقل در ابتدا در فاصله های زمانی کوتاه تکرار وانجام شود. زیرا مردم با دیدن عملکرد خوب چنین ارگانی مرحله به مرحله با تعداد بیشتر در انتخابات شرکت کرده و اعتبار ان را بالاتر میبرند.
 بزرگترین وتنها اشتباه و خطایی که میتوان الان  انجام داد، برگزار نکردن چنین انتخاباتی و تشکیل ندادن چنین ارگانی  میباشد.
 اشتباهاتی که سکولارهای سبز میکنند: اینکه خیال میکنند حتما باید بدیلی در مقابل ج.ا و حکومت دینی ایجاد کنند و ان حتما باید یک چیزی باشد که سکولار باشد و حتما بر مبنای حقوق بشر باشد. / اینکه خودبخود حکومت اینده ایران سکولار خواهد بود در این شکی نیست واینهمه تکیه و تاکید نمیخواهد واین هم مهمترین مسئله ومشکل ما در حال حاضر نیست. مشکل اصلی ما فعلا بر باد رفتن خاک ومنافع و ابروی کشورمان وشاید ویرانی کامل ان بر اثر حمله نظامی در چند ماه دیگر باشد. حالا سکولارهای سبز امده اند بیخ خرخره مردم را در این وضعیت گرفته اند و میگویند اقا یا الان امضا کنید که میخواهید سکولار باشید و یا ما دنبال الترناتیو درست کردن برای شما نمیرویم. این باز هم همان تحمیل یک ایدئولوژی میباشد، هر چند که ایدئولوژی خوب و درستی باشد.
ما باید این موضوع را در نظر بگیریم که این مته ته خشخاش گذاشتن ها ممکن است کار ما را به جایی برساند که در صورت سقوط ج.ا یک سازمان ایدئولوژیکی مرتجع و مزدور صدام و عربستان، مانند سازمان مجاهدین خلق  بیاید و قدرت را در دست بگیرد و ما دوباره 33 سال دیگر مجبور باشیم به جای  دیکتاتوری اسلامی با دیکتاتوری ارتجاعی دیگری مبارزه کنیم. از سوی دیگر،  ایجاد نکردن یک ارگان و برنیامدن یک چهره ملی و معرف از درون ان که مردم بتوانند به ان اعتماد و اتکا کنند هم ممکن است موجب این شود که بخشی از مردم به شخصی مانند اقای رضا پهلوی اتکا کرده و او با استفاده از جوی هیجانی و رفراندومی کم و بیش تقلبی بتواند نظام پادشاهی در ایران ایجاد کند که انهم در کشوری مانند ایران دیر یا زود به دیکتاتوری شخصی منجر خواهد شد. تکیه بر منشور حقوق بشر هم بسیار خوب و درست است اما ان را بالاتر از رای مردم قرار داددن و اعلام این را کردن که اگر مردم بخواهند قانونی را بر ضد منشور حقوق بشر تصویب کنند ما نباید اجازه ان را به مردم بدهیم ایده ای توهین امیز و نشانه ای از استبداد عقیده میباشد. اولا در کشوری که مردمش دارای فرهنگ و سواد شده باشند معمولا نمی ایند قانونی را  که ضد قانون بشر هست به ان رای بدهند. دوما قانون حقوق بشر قانونی است که 60 سال پیش تصویب شده است و اگر روزگاری مردم ایران مثلا بخواهند قانونی را تصویب کنند که مثلا مالکیت خصوصی را محدود کند کسی حق ندارد بیاید بگوید نه من این اجازه را به شما نمیدهم چون این مخالف منشور حقوق بشر است.
اقای نوری علا، اولا تا انجایی که مردم دوباره جرات پیدا کند و در خیابان ها بروند و انگاه بخواهند صرفا برای الترناتیو سکولار شما فریاد بزنند، اگر هم که شما همین امروز الترناتیو سکولار خود را اماده میداشتید؛ هنوز راه درازی را در پیش داشتیم. (اصلا این رفتن به خیابان ها وفریاد زدن یک چیزی را با وجود این حکومت سرکوبگر از مردم انتظار داشتن، نشانه ضعف برنامه ریزی و راهنمود نشان دادن یک الترناتیو برانداز میباشد). دوما بیایید در ابتدا یک الترناتیو ملی و در عمل توانمند تشکیل بدهیم و با ان بتوانیم بر جامعه بین المللی فشار اورده و یک مقداری از منافع و حقوق بین المللی ملتمان را حداقل برای نسل های اینده حفظ کنیم، براندازی رژیم فعلا پیشکشمان!
وظیفه اپوزیسیون در خارج هم این نیست که یک الترناتیو برای قانون گذاری و قانون اساسی نوشتن و تعیین نوع حکومت اینده و غیره باشد بلکه مهمترین وظیفه اپوزیسون در خارج اینست که الترناتیوی بسازد که به عنوان نماینده مردمی که در زیر دیکتاتوری و در مورد ایران دیکتاتوری ضد ملی و میهنی میباشند، نماینده واقعی وحافظ منافع و حقوق بین المللی انان باشد و در ضمن رهبری و برنامه ریزی براندازی رژیم دیکتاتوری را با هدایت درست مردم در داخل و با همکاری  کشور های دمکرات جهان ، انجام دهد و همچنین اماده در دست گرفتن زمام امور کشور برای مدت کوتاهی پس از سرنگونی دیکتاتوری و انجام انتخابات ازاد هر چه زودتر در داخل کشور باشد.
 پس اقایان بیایید اولا با زبان ساده با مردم حرف بزنید و دوما اولویت ها را بشناسید و سوما بجنبید که بزودی ایران از دست میرود و جز پشیمانی و به همان نظریه پردازی پرداختن چیز دیگری برای شما باقی نمی ماند.

  

هیچ نظری موجود نیست: