موسوی هرگز نمیتوانسته و نخواهد توانست که حکومت اسلامی را سرنگون کند هر چند که خواسته اصلی وقلبی او هم به احتمال زیاد همین می باشد. اصلا هر کسی (به عنوان اپوزیسیون) که در داخل ایران باشد هیچ امکانی برای سرنگونی این رژیم ندارد. فقط میتواند بازیچه این رژیم قرار گیرد و به بقای ان خواسته یا نا خواسته کمک کند. فرض کنید الان به موسوی اجازه داده شود دوباره اعلامیه بدهد. ایا مردم ما هر چه خوشبین و یا ساده دل، نباید دو زاریشان بیافتد که این یک فریبی بزرگتر و دوباره از سوی رژیم است؟ ایا ما باید باز هم برای عمل کردن منتظر اعلامیه های موسوی شویم و دلمان را به دستورهای او خوش کنیم که رژیم فقط در صورتی دوباره اجازه انتشار انها را میدهد که در جهت منافع و بقای خودش باشد. پس اگر هدفتان سرنگونی رژیم اسلامی است باید بعد از این همه شکست و سرخوردگی دنبال اعلامیه دهنده و هماهنگ کننده ایرانی مقیم خارج باشید که اسیر چنگال رژیم نیست وازادی عمل دارد. اقای موسوی چه چیزی دارد که مثلا فلان ایرانی میهن پرست دلسوز مقیم خارج و احتمالا فراری از دست رژیم اخوندی ندارد؟ کم اثر بودن افراد و یا گروه های نامنتخب مقیم خارج مانند شورای هماهنگی راه سبز امید را هم دیدید. پس دنبال «انتخاب» یک گروهی هماهنگ کننده درخارج از کشور باشید.
وضعیت ما به وضعیت مردم لیبی از دیگر انقلاب های اخیر منطقه شبیه تر است. دولت های غربی الان به این نتیجه رسیده اند که دیکتاتورهای دیوانه منطقه مانند قذافی، دیگر فایده ای برایشان ندارند و برای خلاص شدن از شر اینچنین دیکتاتور هایی حاضرند که از مردم این کشور ها بدون هیچ چشمداشتی حتی از راه پشتیبانی نظامی کمک بکنند. نمونه بارزش هم اعلام به رسمیت شناختن شورای انقلاب لیبی از طرف اتحادیه اروپا بود.
البته از مردم ایران انتظار نمیرود که قیام مسلحانه ای مانند مردم لیبی کنند. اما چنانچه مردم ایران یک کنگره وشورای ملی را انتخاب بکنند، دیر یا زود کشورهای غربی ان را به رسمیت میشناسند. از ان موقع دیگر سقوط ج.ا دیگر حتمی است. فقط تصورش را بکنید که دولت های غربی ا.ن را دیگر به شورای امنیت راه ندهند وبه جای او نماینده منتخب مردم ایران در شورای امنیت سخنرانی کند. هزاران سود بالقوه دیگر هم انتخاب کنگره ویا شورای ملی خواهد داشت که بر شمردن انها بسیار طولانی میشود.
پس بیایید از همین امروز دنبال راهکارهایی برای انتخاب این کنگره و شورای ملی با شرکت هر چه بیشتر مردم ایران چه درون وچه برون مرزی باشیم.
وضعیت ما به وضعیت مردم لیبی از دیگر انقلاب های اخیر منطقه شبیه تر است. دولت های غربی الان به این نتیجه رسیده اند که دیکتاتورهای دیوانه منطقه مانند قذافی، دیگر فایده ای برایشان ندارند و برای خلاص شدن از شر اینچنین دیکتاتور هایی حاضرند که از مردم این کشور ها بدون هیچ چشمداشتی حتی از راه پشتیبانی نظامی کمک بکنند. نمونه بارزش هم اعلام به رسمیت شناختن شورای انقلاب لیبی از طرف اتحادیه اروپا بود.
البته از مردم ایران انتظار نمیرود که قیام مسلحانه ای مانند مردم لیبی کنند. اما چنانچه مردم ایران یک کنگره وشورای ملی را انتخاب بکنند، دیر یا زود کشورهای غربی ان را به رسمیت میشناسند. از ان موقع دیگر سقوط ج.ا دیگر حتمی است. فقط تصورش را بکنید که دولت های غربی ا.ن را دیگر به شورای امنیت راه ندهند وبه جای او نماینده منتخب مردم ایران در شورای امنیت سخنرانی کند. هزاران سود بالقوه دیگر هم انتخاب کنگره ویا شورای ملی خواهد داشت که بر شمردن انها بسیار طولانی میشود.
پس بیایید از همین امروز دنبال راهکارهایی برای انتخاب این کنگره و شورای ملی با شرکت هر چه بیشتر مردم ایران چه درون وچه برون مرزی باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر