۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

یک حساب سرانگشتی

اگر جمهوری اسلامی شرش از سر مردم ایران کنده شود درامد های زیر حتما و یا به احتمال زیاد به بودجه کشور اضافه خواهد شد:
در امد های حتمی: // در حوزه نفت و گاز سالیانه حدود 100 میلیارد دلار در امد اضافی از حوزه های نفت و گاز مشترک با عرب های همسایه که الان توسط عرب ها از این حوزه ها برداشت میشود  و توسط ما نه. // رد یابی و مصادره پول دزدی سردمداران رژیم و سپاه و اقا زاده هایشان که حداقل 500 میلیارد دالار میشود. // وارد کردن تکنولوژی که باعث  استفاده بهینه از منابع نفتی و گازی میشود که خودش سالانه 50 میلیارد دلار درامد اضافه میاورد. // از همه مهمتر ورود تکنولوژی و صنایع تولیدی پیشرفته که با بالا رفتن تولید و صادرات غیرنفتی سالانه 100 ها میلیارد دلار به درامد کشور اضافه میشود.
در امد های  ممکن دیگر: // گرفتن خسارت جنگی از عراق که 1000 میلیارد دلار براورد شده است. // تلاش برای پس گرفتن وام ها  و حاتم بخشی های ج.ا به کشورهای افریقایی وامریکای جنوبی و حماس ولبنان که حداقل 50 میلیارد دالار میشود. //تلاش برای پس گرفتن سهم 50% از منابع دریای خزر که سالانه حداقل 50 میلیارد دلار میشود بعلاوه سهم خورده شده تا کنون که حداقل 500 میلیارد دلار میشود. // تلاش برای پس گرفتن پولهای دزدی شده توسط ترکیه حدااقل ان 20 میلیار دلاری که خودشون با تمسخر تو تلویزیون نشان دادند.
حال چگونه از شر رژیم خلاص شویم؟ اعتصاب پاسخ است. اعتصاب  ممکن نیست، از کار بی کار میشویم؟! نه اینها بی اتحادی و ترس بیهوده است. چرا؟ زیرا اگر همه اعتصاب کنند که رژیم همه را نمی تواند از کار بیکار کند. اجاره خانه باید بدهی؟ خوب وقتی نتوانستی بدهی و بعلت بیکاری و بی پولی همه مردم مستاجر دیگری هم پیدا نشد خوب به احتمال زیاد با اجاره کمتر هم صاحب خانه بیرونت نمیکند. خوراک و اذوقه چی میشود؟ خوب این همه جنسی را که  دسته دزدهای همه کاره یعنی سپاه وارد میکند باید فروخته شود. اگر پولی تو دست مردم نباشه مجبورند قیمت جنس ها را پایین بیاورند و یا جنس ها را مجانی بین مردم پخش کنند. البته با اعتصاب مسلما زندگی مقداری سخت تر میشود اما بگوییم 1 سال گرسنگی کشیدن و بعد به رفاه کامل رسیدن بهتر است یا همین جوری گیج بودن و بی عمل نشستن و منتظر رسیدن وضعیت کره شمالی شدن؟ البته اگر یک دولت منتخب با رای مردم در خارج تشکیل شود این کار اعتصاب بسیار راحت تر میشود و مردم پشت گرمی پیدا میکنند و ان هایی هم که مزدور هستند و یا بسیار محتاط هستند ترس ورشان میدارد و به اعتصاب کنندکان می پیوندند. پس اصل مطلب اینست که ترس از بیکار شدن نداشته باشید. چون این عملا به دلایل ذکر شده در بالا در سطح گسترده ممکن نیست و اگر که هم وضع همین جوری پیش برود همه یکی پس از دیگری در هر صورت در اینده دیر یا زود از کار بیکار خواهند شد.
. خلاصه با به درک واصل شدن ج.ا در همان سال اول مطمئنا در امد مردم حداقل 3 برابر خواهد شد. پس پیش به سوی اعتصاب همگانی با شراکت بیش ار 2/3 کارمندان و کارگران و دیگر شاغلان کشور.

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

در طرح زیر تو خودت رهبر هستی!

خلاصه طرح زیر اینست که مردم از طریق رای و نظر سنجی یک «پکیج و بسته دستور کار» تصویب میکنند و بعدش نمایندگان خود را با این شرط که این «پکیج» را بدون چون وچرا انجام دهند، انتخاب میکنند وبه کار میگمارند.
تنها کاری که مردم باید بکنند با دو کلیک در لینک زیر پشتیبانی خود را از این طرح اعلام کنند.
لینک پشتیبانی و تصویب «پکیج»:  http://computerezoghali.webs.com/
ایا این با یک تیر چند هدف زدن نیست؟ مردم خودشان قوه مقننه میشوند ولی یک قوه اجرائیه هم انتخاب میکنند که تدارکات چی خودشان است. عینا خ.ر و رئیس جمهور هایش بویژه خاتمی و ا.ن تا چند ماه پیش. فرقش اینست که در اینجا نه یک دیکتاتور و نه یک رئیس جمهور واقعا منتخب مانند کشور های دمکرات که 4 سال میتواند اشتباه وخرابکاری هم بکند، رهبر است بلکه واقعا تک تک مردم که قانون و فرمان خودشان را از طریق رای دادن دائما تعیین و تصویب میکنند و میدهند دست نمایندگان تدارکات چی خودشان وانها موظفند این فرمان ها را دقیقا اجرا کنند.
واقعا این طرح باید در این شرایط فعلی و روحیه ای که مردم ایران دارند بهترین طرح باشد زیرا هر گونه  بهانه دو دستگی و تشتتی را از هر گروه و مرامی میگیرد. برای سرنگونی ج.ا هم به بیشتر از این احتیاج نداریم. البته گروه تدارکات چی منتخب ما حال چه از ایرانیانی که هم اکنون مقیم کشور هستند و چه از انهایی که در خارج مقیمند باید پس از انتخاب اقامتشان در خارج از کشور باشد تا از زندان و ترور واز این قبیل در امان باشند.

در اینجا از خوانندگانی که در برابر تاریخ ایران و اینده کشورشان احساس مسئولیت میکنند درخواست میشود تنها به خواندن این مقاله بسنده نکنند و چنانچه پیشنهاد داده شده را مفید وراهگشا میدانند، در اشاعه و پخش شدن هر چه گسترده تر ان به عنوان یک وظیفه ملی بکوشند.
تنها کاری که واقعا لازم است هر ایرانی انجام دهد زدن دو سه تا کلیک برای رای دادن است و با این کار خود میتواند تاریخ را تغییر دهد. برای موفق شدن در سطح سیاست احتیاج به نماینده میباشد. یک یا چند نفر اگر بتوانند ثابت کنند که نماینده مثلا 10000 نفر هستند در کشور های دمکرات غرب بسیار کارهای سیاسی بزرگتری میتوانند انجام دهند تا اینکه مثلا 3 میلیون بیایند تظاهرات کنند که این بیشتر خوراکی است برای شبکه های تلویزیونی خبری.
و اما ما چگونه میتوانیم این نماینده و یا گروه نماینده را جدا بعد از 32 سال انتخاب کنیم. تا به حال اپوزیسیون خاج از کشور هر کار کرده در این رابطه واقعا نتوانسته نتیجه ملموسی به دست بدهد و دائم دور خودش میچرخد. حالا ما مردم ایران چرا بیاییم دائم به امید اینها بنشینیم و یا حتی از روی ناچاری امید به انتخاب بین بد و بدتر در انتخابات جمهوری اسلامی داشته باشیم که ان نمایش هم دور اخرش را دو سال پیش انجام داد. حتی اگر خون هم گریه کنیم نه این اپوزسیون واقعا بی بخار خارج میتوااند یک کار درست وحسابی ای ارائه دهد و نه مردم ایران مردمی هستند ککه اتحاد داشته باشند و بتوانند یک صدا و متحد یک خواسته خودشان را بروز دهند و این اپوزیسیون خارج را لاقل اینجوری به حرکتی مجبور کنند.
راه چاره ای که بسیار عجیب است ولی با توجه به این مشکلات جامعه ایرانی میتواند تنها راه حل باقیمانده محسوب شود اینست : که ما مردم ایران یک ««بسته دستور کار»» تهیه کنیم و همه از طریق رای دادن روی ان اجماع کنیم واعلام کنیم که هر کسی که میخواهد ما را نمایندگی کند اول باید بیاید و خودش را متعهد به اجرای بدون چون وچرای این بسته کند تا ما کاندیداتور شدنش را برای نمایندگی خود قبول کنیم و بعدش ما این چنین کاندید هایی را میگذاریم تو لیست انتخابات و هر کدام که بیشتر رای اوردند این وظیفه را بهشان محول میکنیم. یعنی میتوانند دولت قانونی در خارج تشکیل دهند و ماهم ازشان حمایت خواهیم کرد چون میدانیم همان چیزی را انجام میدهند که ما میخواهیم.
در اینجا این وبسایت به نام وبسایت کامپیوتر ذغالی به شما معرفی میشود که دقیقا در ان همین موضوع به مرحله اجرا در امده است و با درخواست رای دادن از شما خواسته است که این «بسته دستور کار» را با رای خود تصویب کنید تا این اولین مرحله مهم برای برگزاری مرحله دوم یعنی پیدا شدن داوطلب هایی که این شرایط را قبول کنند را پشت سر بگذاریم. مرحله دومش هم مطمئنا راحت تر قابل اجرا خواهد بود. البته همه خوانندگان گرامی میدانند که اگر تعداد شرکت کنندگان این رای گیری کم باشد کسی به ان توجهی نمیکند ولی اگر تعداد زیاد و بسیار زیاد باشد اصلا محال است که یک گروهی که میخواهد اپوزیسیون تشکیل دهد به ان بی اعتنایی کند. پس بنابر این فقط به این اکتفا نکنید که خودتان بروید یک رای بدهید بلکه از هر راهی که خودتان میدانید دیگران را هم تشویق کنید که این کار ساده را برای میهنشان انجام دهند.
اگر بخواهیم وضع فعلی خودمان را در قالب صنعت ساختمان سازی بیان کنیم میتوانیم بگوییم که: ما مردم ایران میخواهیم ساختمان جمهوری اسلامی را که یک ساختمان بسیار بدقواره ای وسط یک پارک زیباست تخریب کنیم و این ساختمان دیوارهای بسیار ضخیمی دارد وما هم کلنگ درست وحسابی ای نداریم. بنابر این ما برای تخریب این ساختمان احتیاج به مهندس نداریم بلکه احتیاج به یک کلنگ بسیار قوی و چند تا عمله پر زور داریم. با انتخاب دولت قانونی خودمان برای وارد شدن در جامعه جهانی این کلنگ را که ابزار دستمان است بدست اورده ایم و عمله ها همان اعضای این دولت هستند که باید کلنگ را به حرکت دراورند وبرای اینکه اینها کلنگ را همان جور به حرکت دراورند که ما میخواهیم باید که انها انتخاب شده ما باشند وبه دستور ما که همان کلنگ زدن است عمل کنند. ما برای خراب کردن ساختمان ج.ا احتیاج به مهندسی نداریم که حتی بلد نیست کلنگ را در دستش بگیرد و اینها همان اپوزیسیون بی خاصیت فعلی هستند که باید به دستشان یک کلنگ داد و گفت مهندسی بی مهندسی فعلا راه چاره کلنگ زدن است و اگر هم کلنگ زدن را در شان خودت نمیبینی برو کنار بذار لااقل ما چند تا عمله را بیاوریم که انها این کار را انجام دهند.
در اینجا مشاهده میکنیم که با این روش یک جا چندین مانع شکل گیری دولت ملی منتخب را از بین میبریم. اختلاف اپوزیسیونی که با هم نمیتواند کنار بیاید حل میشود چون دیگر نباید تئوری و راه حل ارائه دهند و سر ان دعوایشانبشود بلکه ما راه خل را گذاشته ایم جلوی پایشان و وظیفه انجامش را به عهده شان گذاشته ایم. دیگر اینکه این دعوایشان که من بهترم یا تو هم از بین میرود زیرا بهتر انست که رای بیشتری میاورد. از اسب نخوت هم باید بیایند پایین زیرا اگر انها کاندید نشوند ما هر که را که ایرانی باشد وبگوید که من میخواهم و میتوانم این وظیفه را انجام دهم انتخابش میکنیم حالا میخواهد کارگر باشد مهندس باشد و یا نابغه. اپوزیسیون پر نخوت وبی هنر هم برود کشکش رابسابد.
دیگر احتیاجی به گفتن دوباره نیست که اگر با این روش ما بتوانیم یک گروه نماینده خودمان به عنوان یک دولت منتخب قانونی به جامعه جهانی بفرستیم بیش از 90% کار سرنگونی ج.ا را انجام داده ایم. فقط تصور کنید که این دولتملی مستقر در خارج با درخواست و اخطار و تهدید و ابرو بردن دولت های ریا کار موجب شود که در امد نفتی ج. ا قطع شود و بهتر از ان اینکه نفت صادر شود ولی پول ان به خزانه این دولت ملی منتخب در خارج واریز شود و همان مستضعفانی که بسیجی و پاسدار میشوند واین رژیم را حفظ میکنند متوجه شوند که اگر این رژیم ساقط شود صد ها میلیارد دلار میاید توی کشور و بین مردم پخش میشود. مسلم است که خودشان میافتند به جان فرماندهانشان و بعدش هم میگویند ای مردم غلط کردیم بیایید ما را مجازات کنید ولی ما را از این وضع هم نجات دهید.






۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

اگر این پیشنهاد را نپذیرید و جمهوری اسلامی سر جای خود بماند، دیگرتقصیر از خودتان است!

در اینجا از خوانندگانی که در برابر تاریخ ایران و اینده کشورشان احساس مسئولیت میکنند درخواست میشود تنها به خواندن این مقاله بسنده نکنند و چنانچه پیشنهاد داده شده را مفید وراهگشا میدانند، در اشاعه و پخش شدن هر چه گسترده تر ان به عنوان یک وظیفه ملی بکوشند.
تنها کاری که واقعا لازم است هر ایرانی انجام دهد زدن دو سه تا کلیک برای رای دادن است و با این کار خود میتواند تاریخ را تغییر دهد.  برای موفق شدن در سطح سیاست احتیاج به نماینده میباشد. یک یا چند نفر اگر بتوانند ثابت کنند که نماینده مثلا 10000 نفر هستند در کشور های دمکرات غرب بسیار کارهای سیاسی بزرگتری میتوانند انجام دهند تا اینکه مثلا 3 میلیون بیایند تظاهرات کنند که این بیشتر خوراکی است برای شبکه های تلویزیونی خبری.
 و اما ما چگونه میتوانیم این نماینده و یا گروه نماینده را جدا بعد از 32 سال انتخاب کنیم. تا به حال اپوزیسیون خاج از کشور هر کار کرده در این رابطه واقعا نتوانسته نتیجه ملموسی به دست بدهد و دائم دور خودش میچرخد. حالا ما مردم ایران چرا بیاییم دائم به امید اینها بنشینیم و یا حتی از روی ناچاری امید به انتخاب بین بد و بدتر در انتخابات جمهوری اسلامی داشته باشیم که ان نمایش هم دور اخرش را دو سال پیش انجام داد. حتی اگر خون هم گریه کنیم نه این اپوزسیون واقعا بی بخار خارج میتوااند یک کار درست وحسابی ای ارائه دهد و نه مردم ایران مردمی هستند ککه اتحاد داشته باشند و بتوانند یک صدا و متحد یک خواسته خودشان را بروز دهند و این اپوزیسیون خارج را لاقل اینجوری به حرکتی مجبور کنند.
راه چاره ای که بسیار عجیب است ولی با توجه به این مشکلات جامعه ایرانی میتواند تنها راه حل باقیمانده محسوب شود اینست : که ما مردم ایران یک ««بسته دستور کار»» تهیه کنیم  و همه از طریق رای دادن روی ان اجماع کنیم واعلام کنیم که هر کسی که میخواهد ما را نمایندگی کند اول باید بیاید و خودش را متعهد به اجرای بدون چون وچرای این بسته کند تا ما کاندیداتور شدنش را برای نمایندگی خود قبول کنیم و بعدش ما این چنین کاندید هایی را میگذاریم تو لیست انتخابات و هر کدام که بیشتر رای اوردند این وظیفه را بهشان محول میکنیم. یعنی میتوانند دولت قانونی در خارج تشکیل دهند و ماهم ازشان حمایت خواهیم کرد چون میدانیم همان چیزی را انجام میدهند که ما میخواهیم.
در اینجا این وبسایت به نام وبسایت کامپیوتر ذغالی به شما معرفی میشود که دقیقا در ان همین موضوع به مرحله اجرا در امده است و با درخواست رای دادن از شما خواسته است که این «بسته دستور کار» را با رای خود تصویب کنید تا این اولین مرحله مهم برای برگزاری مرحله دوم یعنی پیدا شدن داوطلب هایی که این شرایط را قبول کنند را پشت سر بگذاریم. مرحله دومش هم مطمئنا راحت تر قابل اجرا خواهد بود. البته همه خوانندگان گرامی میدانند که اگر تعداد شرکت کنندگان این رای گیری کم باشد کسی به ان توجهی نمیکند ولی اگر تعداد زیاد و بسیار زیاد باشد اصلا محال است که یک گروهی که میخواهد اپوزیسیون تشکیل دهد به ان بی اعتنایی کند. پس بنابر این فقط به این اکتفا نکنید که خودتان بروید یک رای بدهید بلکه از هر راهی که خودتان میدانید دیگران را هم تشویق کنید که این کار ساده را برای میهنشان انجام دهند.
 اگر بخواهیم وضع فعلی خودمان را در قالب صنعت ساختمان سازی بیان کنیم میتوانیم بگوییم که: ما مردم ایران میخواهیم ساختمان جمهوری اسلامی را که یک ساختمان بسیار بدقواره ای وسط یک پارک زیباست تخریب کنیم و این ساختمان دیوارهای بسیار ضخیمی دارد وما هم کلنگ درست وحسابی ای نداریم. بنابر این ما برای تخریب این ساختمان احتیاج به مهندس نداریم بلکه احتیاج به یک کلنگ بسیار قوی و چند تا عمله پر زور داریم. با انتخاب دولت قانونی خودمان برای وارد شدن در جامعه جهانی این کلنگ را که ابزار دستمان است بدست اورده ایم و عمله ها همان اعضای این دولت هستند که باید کلنگ را به حرکت دراورند وبرای اینکه اینها کلنگ را همان جور به حرکت دراورند که ما میخواهیم باید که انها انتخاب شده ما باشند وبه دستور ما که همان کلنگ زدن است عمل کنند. ما  برای خراب کردن ساختمان ج.ا  احتیاج به مهندسی نداریم که حتی بلد نیست کلنگ را در دستش بگیرد و اینها همان اپوزیسیون بی خاصیت فعلی هستند که باید  به دستشان یک کلنگ داد و گفت مهندسی بی مهندسی فعلا راه چاره کلنگ زدن است و اگر هم کلنگ زدن را در شان خودت نمیبینی برو کنار بذار لااقل ما چند تا عمله را بیاوریم که انها این کار را انجام دهند.
در اینجا مشاهده میکنیم که با این روش یک جا چندین مانع شکل گیری دولت ملی منتخب را از بین میبریم. اختلاف اپوزیسیونی که با هم نمیتواند کنار بیاید حل میشود چون دیگر نباید تئوری و راه حل ارائه دهند و سر ان دعوایشانبشود بلکه ما راه خل را گذاشته ایم جلوی پایشان و وظیفه انجامش را به عهده شان گذاشته ایم. دیگر اینکه این دعوایشان که من بهترم یا تو هم از بین میرود زیرا بهتر انست که رای بیشتری میاورد. از اسب نخوت هم باید بیایند پایین زیرا اگر انها کاندید نشوند ما هر که را که ایرانی باشد وبگوید که من میخواهم و میتوانم این وظیفه را انجام دهم انتخابش میکنیم حالا میخواهد کارگر باشد مهندس باشد و یا نابغه. اپوزیسیون پر نخوت وبی هنر هم برود کشکش رابسابد.
دیگر احتیاجی به گفتن دوباره نیست که اگر با این روش ما بتوانیم یک گروه نماینده خودمان به عنوان یک دولت منتخب قانونی به جامعه جهانی بفرستیم بیش از 90% کار سرنگونی ج.ا را انجام داده ایم. فقط تصور کنید که این دولتملی مستقر در خارج با درخواست و اخطار و تهدید و ابرو بردن دولت های ریا کار موجب شود که در امد نفتی ج. ا قطع شود و بهتر از ان اینکه نفت صادر شود ولی پول ان به خزانه این دولت  ملی منتخب در خارج واریز شود و همان مستضعفانی که  بسیجی و پاسدار میشوند واین رژیم را حفظ میکنند متوجه شوند که اگر این رژیم ساقط شود صد ها میلیارد دلار میاید توی کشور و بین مردم پخش میشود. مسلم است که خودشان میافتند به جان فرماندهانشان و بعدش هم میگویند ای مردم غلط کردیم بیایید ما را مجازات کنید ولی ما را از این وضع هم نجات دهید.
لینک انتخابات و رای گیری:
  http://computerezoghali.webs.com/

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

راه پیمایی های در پیش رو (22 خرداد و ....) را موثرتر کنیم. (یک روش ساده)!


 مسلما شهروندان خودشان تصمیم گرفته اند که چگونه تظاهرات را برگذارکنند. اما از انجایی که حتما نظام با همان روش های سرکوب خودش شدیدا دوباره وارد عمل میشود، ما  سعی میکنیم با یک ترفند غافل گیرش کنیم و به احتمال زیاد با روشی نوظهوراثرگذاری بیشتری کرده باشیم.
پیشنهاد ایینست که علاوه بر انکه طبق برنامه در مسیر های تعیین شده حالا چه با شعار، چه بدون شعار راهپیمایی میکنیم؛ هر شهروند یک برگ کاغذ با خودش بردارد ( تا کند در جیب بگذارد یا زیر پیرهنش پنهان کند و...) و یک عدد ماژیک و یا خودکار هم با خودش بردارد و تا جایی که میتواند به مسیر راهپیمایی نزدیک شود و روی کاغذ شعار ( مرگ بر خامنه ای) را بنویسد و در مسیر راهپیمایی یا نزدیکترین محل به ان کف پیاده رو، خیابان رها کند. خلاصه در پایان راهپیمایی صحبتها علاوه در مورد خود راهپیمایی در مورد این هم باشد که یک برگ کاغذ واحتمالا یک ماژیک و خودکار امروز حروم خامنه ای کردیم. بنابراین اگر راهپیمایی سکوت مجبور شدیم انجام دهیم حداقل فریاد خود را به صورت نوشتاری در مسیر راهپیمایی پخش کرده باشیم. انهایی هم که میترسند مستقیما خطر کنند وبه مسیر راهپیمایی بروند حداقل بیایند هر چه نزدیکتر به مسیر راهپیمایی و این عمل را انجام دهند. بنابر این شاید دوباره میلیونها مردم بتوانند به خیابان بیایند وهر چند نتوانند تجمع میلیونی برگزار کنند اما با به جا گذاشتن میلیونها برگ کاغذ شعارنویسی شده از خود در خیابانها حضور خود را در خیابانها انجام داده باشند و همچنین شعار و رای خود را هم به طریق دیگری داده باشند. بابا نا سلامتی سواد داریم یک برگ کاغذ هم که مفلسمان نمیکند. هر روشی را هم باید بالاخره یک زمانی شروع وامتحان کرد. از دو سال به این طرف ما هیچ نواوری ای در برگزاری راهپیمای ها ندیده ایم. البته با رعایت نکات ایمنی فیلمبرداری هم فراموش نشود.

راه پیمایی های در پیش رو (22 خرداد و ....) را موثرتر کنیم. (یک روش ساده)!

 مسلما شهروندان خودشان تصمیم گرفته اند که چگونه تظاهرات را برگذارکنند. اما از انجایی که حتما نظام با همان روش های سرکوب خودش شدیدا دوباره وارد عمل میشود، ما  سعی میکنیم با یک ترفند غافل گیرش کنیم و به احتمال زیاد با روشی نوظهوراثرگذاری بیشتری کرده باشیم.
پیشنهاد ایینست که علاوه بر انکه طبق برنامه در مسیر های تعیین شده حالا چه با شعار، چه بدون شعار راهپیمایی میکنیم؛ هر شهروند یک برگ کاغذ با خودش بردارد ( تا کند در جیب بگذارد یا زیر پیرهنش پنهان کند و...) و یک عدد ماژیک و یا خودکار هم با خودش بردارد و تا جایی که میتواند به مسیر راهپیمایی نزدیک شود و روی کاغذ شعار ( مرگ بر خامنه ای) را بنویسد و در مسیر راهپیمایی یا نزدیکترین محل به ان کف پیاده رو، خیابان رها کند. خلاصه در پایان راهپیمایی صحبتها علاوه در مورد خود راهپیمایی در مورد این هم باشد که یک برگ کاغذ واحتمالا یک ماژیک و خودکار امروز حروم خامنه ای کردیم. بنابراین اگر راهپیمایی سکوت مجبور شدیم انجام دهیم حداقل فریاد خود را به صورت نوشتاری در مسیر راهپیمایی پخش کرده باشیم. انهایی هم که میترسند مستقیما خطر کنند وبه مسیر راهپیمایی بروند حداقل بیایند هر چه نزدیکتر به مسیر راهپیمایی و این عمل را انجام دهند. بنابر این شاید دوباره میلیونها مردم بتوانند به خیابان بیایند وهر چند نتوانند تجمع میلیونی برگزار کنند اما با به جا گذاشتن میلیونها برگ کاغذ شعارنویسی شده از خود در خیابانها حضور خود را در خیابانها انجام داده باشند و همچنین شعار و رای خود را هم به طریق دیگری داده باشند. بابا نا سلامتی سواد داریم یک برگ کاغذ هم که مفلسمان نمیکند. هر روشی را هم باید بالاخره یک زمانی شروع وامتحان کرد. از دو سال به این طرف ما هیچ نواوری ای در برگزاری راهپیمای ها ندیده ایم. البته با رعایت نکات ایمنی فیلمبرداری هم فراموش نشود.

۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

راهپیمایی 22 خرداد فقط به سود نظام میباشد.

البته نظام مانند گذشته با تمام قوا سعی میکند از شکل گیری ان جلوگیری کند. اما 90% از مردم هم که دریافته اند این راه پیمایی ها اصولا به سقوط ج.ا نمی انجامد خود به خود شرکت نخواهند کرد. از سوی دیگر این راهپیمایی به درخواست شورای هماهنگی راه سبز امید انجام میشود که خود این شورا در این میان یک شورای مشکوک وبسیار بی اعتبار شده است که دیکتاتورانه یک تصمیم هایی را میگیرد و این تصمیم ها وفراخوان هایش هم فاصله زیادی با خواسته اصلی مردم که همان نابودی ج.ا میباشد دارد. طریقه ای هم که برای راهپیمایی یعنی راهپیمایی سکوت تعیین کرده است واقعا بچگانه ومسخره است. ایا مردم دو سال پیش راهپیمایی سکوت چند میلیونی نکردند. ایا نظام در طول دو سال با بکار بردن هر گونه جنایتی تظاهرات را سرکوب نکرده است؟ دوم خواهان ازادی موسوی و کروبی شدن هم واقعا خواسته ایست که خون شهیدان این دو سال را واقعا بی حرمت میکند. مردم برای سقوط ج.ا و دمکراسی شهید دادند ونه به خاطر اقایان موسوی وکروبی. در اینجا البته باید یاداوری شود که اقایان موسوی و کروبی دو شخصیتی بودند که با اینکه میگفتند خواستار بقای نظام هستند ولی هر دو شان این را از روی مصلحت میگفتند و در حقیقت میخواستند یک کار ناممکنی را انجام دهند وان نابودی این حکومت مافیایی پاسداران و خامنه ای و ا.ن با پشتیبانی مردم و یا عقب راندن ان  تا حد یک حکومت تشریفاتی با حمایت توده مردم بود. اثبات ان هم یکی اینکه سازش نکردند و انواع خطر ها و سختی ها را به جان خریدند. اثبات دیگر انکه ا.ن گفته بود که اقا مرا رئیس جمهور کرد زیرا میدانستند اگر موسوی بیاید بساط ولایت فقیه را بر میچیند. اگر یکه حرف راست هم ا.ن در عمرش زده باشد همین بوده است. اما موسوی و کروبی دست به کار غیر ممکنی زده بودند و خودشان هم اینرا میدانستد. و خامنه ای هم میدانست که چه خطری تهدیدش میکند و مسلم بود که چیزی را که تاج و تختش را تهدید میکند قبول نخواهد کرد بویژه که همه ابزار سرکوب را هم در اختیار داشت.  اما وضع موجود که اقایان کروبی و موسوی در حبس خانگی هستند  فعلا هم برای انها بهتر است وهم برای جنبش. برای انها بهتر از این جهت که دیگر نباید زیر توهین و اذیت و فحاشی اراذل واوباش لباس شخصی وغیره برنامه هایی مثل برنامه های قبل از حبس شان را از جمله اعلامیه دادن و بازدید از خانواده شهدا انجام دهند و دوما فعلا در همان خانه هایشان در حبس حداقل جانشان در امان است و نظام هم به احتمال زیاد دست به کشتن انها نمیزند زیرا از مراسم تشیع جنازه انها وحشت بزرگی دارد. برای جنبش از این جهت بهتر است زیرا  دیر یا زود به دنبال پیدا کردن رهبری دیگر انهم در خارج از کشور خواهد افتاد. مگر فردی که در داخل کشور باشد میتواند کوچکترین اقدام و یا هماهنگی ای برای براندازی این نظام جنایتکار بکند؟ اقای موسوی هم نمیتوانست و کسی که نمیتواند لیدر باشد ولی مردم فکر کنند که میتواند و یا از او این را بخواهند بدتر دسترسی به هدف را مشکلتر میکند و انرژی مردم را هدر میدهد. پس مردم باید دنبال یک رهبری برانداز در خارج باشند و هزاران نفر ایرانی که در خارج فعالیت سیاسی دارند خیلی بهتر و باسوادتر و صادق تر، بهتر از موسوی میتوانند وظیفه براندازی نظام را به عهده بگیرند. البته  شرط اینست که مردم ایران  دست از موسوی بردارند واعتماد خودشان را به هم میهنان لایق مقیم خارج به گونه ای گسترده اعلام کنند. زمانی که ج.ا سرنگون شد نه تنها مهندس موسوی و اقای کروبی ازاد خواهند شد بلکه همه زندانیان سیاسی زجر کشیده دیگرهم.
خلاصه راه نجات اینست که دور شورای سبز امید را کلا خط بکشیم و دنبال یک الترناتیو برانداز در خارج بگردیم و به ان رای بدهیم وحمایت گسترده از ان بکنیم. به جای تظاهرات هم که اول به خاطر دزدین هدف اصلی ان به وسیله شورای هماهنگی راه سبز و اصلاح طلبان جاه  طلب دیگر در خارج و دوم به خاطر سرکوب شدید وخونین روز به روز از بزرگی واثرشان کاسته میشود، عملیات دیگری مانند اعتصابات سراسری و یا تظاهرات روز رستاخیزی که به وسیله گروه عقاب ایران دارد تدارک میشود را در نظر داشته باشند. برای روزهای در پیش رو هم مانند 22 خرداد و یا 25 خرداد پیشنهاد میشود که خیلی ساده بیایید به خیابانهای اصلی  محله تان و روی یک برگه کاغذ بنویسید « مرگ بر خامنه ای» و کف خیابان و پیاده رو رها کرده و بعد راحت برگردید خانه یتان . (انصافا هر کسی فقط یک برگ کاغذ بنویسد و رها کند). این کار هم فال است وهم تماشا. ضربه اش به نظام هم از تظاهراتی مانند اسفند که مردم در خیابان نه تنها تجمعی نمیتوانستند بکنند بلکه همین جوری هم باتوم میخوردند مسلما بیشتر است. زیرا اولا انبوه جمعیت را نشان میدهد و خواسته مردم هم روی کاغذ نوشته میشود و در مکان عمومی جلوی چشم همه قرار میگیرد. دوما میلیون ها کاغذ را باید سپورها و بسیجی ها و دیگر اراذل انتظامی از کف خیابان جمع کنند و دائم جلوی چششمشان باید ببینند که مردم به اربابشان چه گفته اند. از همه جالبتر مردم میتوانند با دیدن عکس العمل وفیلم شدن این اراذل اندکی تفریح هم بکنند.
یک کامپیوتر ذغالی ایران دوست پیدا کرده ام که با توجه به این وضع سردرگمی و بی اتحادی مردم یک راه حل واقعا تاریخی وکاملا تازه پیشنهاد کرده است. در مقاله بعدی راه حل این کامپیوتر ذغالی را خواهم نوشت. خواهشم از هم میهنانی که به وبلاگ و وبسایت اشنایی دارند ، پاسخ بفرمایند که ایا سیستم وبلاگی از نوع مثلا ورد پرس و بلاگر وجود دارد که قابلیت کلیک خوردن بالایی مثلا 1000 کلیک در ساعت را داشته باشد؟ برای ارائه این طرح به چنین وبلاگی نیاز دارم.

۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

بهترین راه در شرایط فعلی برای پایین کشیدن جمهوری اسلامی

 به احتمال بسیار زیاد راه پیشنهادی زیر شاید تنها راه ممکن باشد و ان شرکت فعال برای انتخاب یک دولت الترناتیو و بدیل در خارج از کشور میباشد. ایرانیان مقیم خارج که به راحتی میتوانند در چنین انتخاباتی شرکت کنند و ایرانیان مقیم کشور تنها راه ممکن برایشان از طریق اینترت میباشد که انهم ممکن است اشکالات زیادی در مرحله عملی اش بوجود اید. اگر که ایرانیان مقیم ایران توانستند که شرکت کنند که چه بهتر ولی اگر نتوانستند باید از هر طریق ممکن پشتیبانی خود را از چنین دولتی در صورت انتخاب نشان دهند. دو سازمان یکی به نام «نهاد مردمی» و دیگری به نام «شبکه سکولارهای سبز» دراین زمینه فعالیت میکنند. بویژه نهاد مردمی الان هدف مشخصی دارد. از ایرانیان بویژه مقیم کشور تقاضا میشود که فعالیت این سازمان را بررسی کنند وبا عضو شدن و یا هر گونه فعالیت دیگری که خود میدانند باعث انجام گرفتن هدف این سازمان که انتخاب و تشکیل یک شورای گذار موقت میباشد، شوند.
بویژه ایرانیان مقیم کشور نباید اجازه دهند که فکرشان از هدف اصلی منحرف شود. به ایرانیان مقیم خارج هم نباید الرژی داشته باشند. این هم وطنان اکثرشان فعالان سیاسی ضد رژیم بوده اند و بسیاری هم برای کار مقیم خارج شده اند. بسیاری هم از همین دو سال پیش از ترس زندان وشکنجه به خارج گریخته اند. بنابر این رای انها نموداری از رای مردم ازادی خواه درون ایران میباشد. و ایرانیان درون ایران باید در هر فرصتی به جهان نشان دهند که انها با رای ایرانیان مقیم خارج در مورد کشورشان موافق میباشند. از کراوات و طرز رفتار برخی از انان هم نترسید. مطمئن باشید انها با اینکه از وطن دور بوده اند به اندازه شما دلسوز ایران میباشند و به علت زندگی کردن در کشور های دمکرات فکرشان هم بازتر از برخی از ایرانیان میباشد که دسترسی به اطلاعات ازاد ندارند و یا فقر مالی  باعث فقر فرهنگی برخی از انها  شده است. البته در بین ایرانیان مقیم خارج افراد سودجو و بیوجدان هم هستند ولی اکثریت ایرانیانی هستند که دلسوز کشور و سرنوشت ان میباشند. فرق انها با ایرانیان مقیم ایران در این است که انها میتوانند فعالیت سیاسی ازادانه داشته باشند و به این دلیل براندازی ج.ا  تنها با انتخاب و واگذاری نمایندگی ایرانیان درسطح جهانی به یک ارگان (دولت الترناتیو) مقیم خارج امکان پذیر است. فقط یک نمونه از کارهایی که این دولت الترناتیو میتواند انجام دهد ذکر میشود: فرض کنید که این دولت الترناتیو انتخاب شد و از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته شد و در اجلاس سازمان ملل به جای ا.ن ، رئیس این دولت الترناتیو به عنوان نماینده ایران سخنرانی کند.