راه سوم هم اینکه شورای ملی با پشتیبانی مردم باید شرایطی را به وجود اورد تا امریکا مجبور شود از مردم ایران برای نابودی رژیم اسلامی حمایت سیاسی ونظامی بکند.
همانگونه که میدانیم اگر که رژیم به طور قابل قبولی برای غرب دست از اتم بازی برندارد حمله نظامی قطعا صورت میگیرد. این حمله به چند رویه ممکن است صورت گیرد: 1. حمله ااسرائیل به تاسیسات اتمی که نتیجه ان کشته شدن بسیاری از مردم و الودگی اتمی میشود و رژیم هم پابرجا میماند و سرنگونی ان هم بسیار مشکل تر میشود. 2. حمله امریکا در حد حمله تشریح شده در بالا با اثرات مشابه. 3. حمله تمام عیار امریکا با نابودی تمام توان نظامی رژیم. در این حالت هم رژیم بر جا میماند و مردم به فقر و فلاکتی عجیب گرفتار میشوند و رژیم به حکومتش به شیوه ای مخلوط از طالبانی شیعی و کره شمالی و صدامی ادامه خواهد داد. در صورتی که امریکا در این حالت بعد از حمله چراغ سبز نشان دهد حداقل امارات جزایر سه گانه را اشغال وبه خاک خود ملحق میکند.
در اینجا یک راه حل چهارمی هم وجود دارد که تنها راهی میتواند باشد، که مردم ایران میتوانند در صورت اجتناب ناپذیر بودن حمله نظامی ازنظر امریکا و توسط امریکا، با ان موافق باشند. به این ترتیب که شورای ملی با امریکا وارد مذاکره شود و امریکا را ترغیب کند که در صورت تصمیم به حمله باید تنها هدفش نابودی رژیم باشد و ان هم نه از طریق اشغال ایران ونه در هم کوبیدن توان نظامی ونه کشتن مردم و سربازان در پادگان ها و نه زدن تاسیسات اتمی وایجاد الودگی اتمی؛ بلکه از طریق بمباران محدود پادگان های سرکوبگر سپاه با اعلام قبلی و اخطار دادن به انها که خود را تسلیم مردم کنند وگرنه بمباران انها تا تسلیمشان به مردم ادامه خواهد یافت؛ انجام شود. در اینجا باید شورای ملی منتخب در خارج به امریکا اطمینان دهد که مردم ایران از ان پشتیبانی میکنند و پس از سرنگونی رژیم اینده منتخب مردم ایران دارای ثبات خواهد بود وهرج ومرجی در کار نخواهد بود. هم چنین خود امریکایی ها بهتر ازهر کسی دیگر میداند که رژیم کوچکترین توانایی ندارد به هر گونه حمله امریکا کوچکترین پاسخ نظامی بدهد. تنها توا ناییش اینست که در صورت حمله امریکا چند تا موشک در خلیج فارس شلیک کند که این کار را هم مسلما نخواهد کرد زیرا: میداند که اگر امریکا حتی اگر نخواهد تمام نیروهایش را از بین ببرد با این شلیک ها مسلما ترغیب میشود که بقیه نیروهایش را هم از بین میبرد. پاسدار جانی و اخوند حیله گر فقط به مردم غیر مسلح حمله میکنند و دیگر هیچ. امریکا اگر باور ندارد بیاید یک پیشنهاد ما را بپذیرد. اعلام کند که مثلا در فلان روز مثلا پادگان ثاراله را میزند و این مقدمه ای برای زدن تدریجی تمام پادگان های سپاه در اینده خواه بود، مگر انکه رژیم وسپاه تسلیم مردم شوند. شورای ملی هم مردم رابه خالی کردن دور این پادگان فرمان دهد. امریکا در موعد اعلام شده این پادگان را میزند. فکر میکنید که عکس العمل رژیم چه خواهد بود؟ ایا یک گلوله در خلیج فارس شلیک خواهد کرد؟ مسلما نه. فرض کنید که نه رژیم ونه سپاه با این حمله تسلیم نشدند. امریکا به همین روال پادگان های مورد هدف بعدی سپاه را معرفی کند. در صورت تسلیم نشدن دروباره سر وقت اعلام شده بمباران میکند. مسلما یک زمانی وقتی که اون پاسدار مزدور میبیند که دیگر کارش مفتخوری و کشتن مردم نیست بلکه بمبخوری و کشته شدن است، یا از پادگان فرار میکند یا دسته ای از پاسداران شروع میکنند به حمله مسلحانه کردن به دسته دیگری از سپاه که هنوز از رژیم پشتیبانی میکنند وچون در اینجا نیروی امریکا ومردم هم مسلما پشتیبان این گروه میشوند، این گروه پیروز میشوند وشورای ملی میتواند دولت موقت را در داخل کشور تشکیل دهد. البته امریکا میتواند بیت خامنه ای را هم بزند ویا عملیاتی دیگر در این سطح که به احدی از مردم اسیب نرسد وتا حد تسلیم سردمداران رژیم و پاسدارانش را بمباران کند.البته اگر تصمیم به چنین عملیاتی گرفته شد باید متخصصان ایرانی اشنا به وضع نظامی رژیم وا امکانات اجرایی بودن این عملیات با وزارت دفاع امریکا همکاری کنند که سرنگونی رژیم بدون تلفات جانی برای مردم به انتها برسد. فرض کنیم حالا رژیم امد ومثلا یک موشک شلیک کرد در این حالت امریکا بیاید همان عملیات نظامی مورد نظر خودش را انجام دهد که دیگر ما جلوی انها را نمیتوانیم بگیریم. ولی ما حداقل باید کوشش کنیم که با این پیشنهاد به امریکا سعی کنیم با یک تیر دو نشان بزنیم. 1. حمله اجتناب ناپذیر امریکا را ان جور تطبیق دهیم که به مردم حتی الامکان کمترین اسیبی نرسد. 2. حمله امریکا به سقوط حتمی رژیم بیانجامد که تنها با این سقوط اینده ای خوب را میتوانیم داشته باشیم. حالا پرسش میشود که امریکا چرا بیاید اینچنین کاری بکند. اولا شورای ملی باید روی امریکا از چه از راه مذاکره و چه از لحاظ رسانه های همگانی فشار بیاورد و گوشزد کند که عمل نکردن مستقیم برای سرنگونی رژیم کمک به دیکتاتوری خواهد بود وضمنا گوشزد کند که امریکا براساس حقایق تاریخی مانند کودتای 28 مرداد که همیشه بر ضد دمکراسی در ایران عمل کرده است، در قبال مردم ایران وظیفه تاریخی و اخلاقی دارد که به انها اکنون کمک مستقیم وموثر بکند تا به دمکراسی برسند. دوما اگر چه کشور های غربی و کشور های لاشخور و تمامی همسایه های ایران و چین و هند و روسیه همه دوست دارند که یک ایران عقب مانده زیر یوغ حکومت اسلامی وجود داشته باشد ولی کشورهای غربی لااقل باید بدانند که یک ایران دمکراتیک در این منطقه بسیاری از مشکلاتشان در این منطقه را میتواند مطمئنا حل کند. مردم ایران هم در اینجا باید توجه داشته باشند که دشمنان ما به هیچ وجه امریکا واسرائیل نیستند بلکه عرب های همسایه و برخی دیگر از کشورهای همسایه هستد. ایا در این وضعی که یک رژیم بیوطن برای ما به وجود اورده وشرف مارا که برباد داده هیچ، حتی خاک کشور ما را در معرض خطر قرار داده؛ سزاوار است که ما طرف دار عدم کمک محدود نظامی ان هم توسط کشوری مثل امریکا باشیم که نشان داده است طمعی به خاک کسی ندارد؟ ایا ترکیه که وابسته به امریکا میباشد خاکش محفوظ تر است وعزتش در جهان بیشتر یا ما با رژیم اسلامی بی وطن؟ پس هر کمکی که به مردم ما اسیب نرساند وباعث سقوط این رژیم بی وطن شود، عین وطن پرستی هر ایرانی وطن پرست میباشد.
همانگونه که میدانیم اگر که رژیم به طور قابل قبولی برای غرب دست از اتم بازی برندارد حمله نظامی قطعا صورت میگیرد. این حمله به چند رویه ممکن است صورت گیرد: 1. حمله ااسرائیل به تاسیسات اتمی که نتیجه ان کشته شدن بسیاری از مردم و الودگی اتمی میشود و رژیم هم پابرجا میماند و سرنگونی ان هم بسیار مشکل تر میشود. 2. حمله امریکا در حد حمله تشریح شده در بالا با اثرات مشابه. 3. حمله تمام عیار امریکا با نابودی تمام توان نظامی رژیم. در این حالت هم رژیم بر جا میماند و مردم به فقر و فلاکتی عجیب گرفتار میشوند و رژیم به حکومتش به شیوه ای مخلوط از طالبانی شیعی و کره شمالی و صدامی ادامه خواهد داد. در صورتی که امریکا در این حالت بعد از حمله چراغ سبز نشان دهد حداقل امارات جزایر سه گانه را اشغال وبه خاک خود ملحق میکند.
در اینجا یک راه حل چهارمی هم وجود دارد که تنها راهی میتواند باشد، که مردم ایران میتوانند در صورت اجتناب ناپذیر بودن حمله نظامی ازنظر امریکا و توسط امریکا، با ان موافق باشند. به این ترتیب که شورای ملی با امریکا وارد مذاکره شود و امریکا را ترغیب کند که در صورت تصمیم به حمله باید تنها هدفش نابودی رژیم باشد و ان هم نه از طریق اشغال ایران ونه در هم کوبیدن توان نظامی ونه کشتن مردم و سربازان در پادگان ها و نه زدن تاسیسات اتمی وایجاد الودگی اتمی؛ بلکه از طریق بمباران محدود پادگان های سرکوبگر سپاه با اعلام قبلی و اخطار دادن به انها که خود را تسلیم مردم کنند وگرنه بمباران انها تا تسلیمشان به مردم ادامه خواهد یافت؛ انجام شود. در اینجا باید شورای ملی منتخب در خارج به امریکا اطمینان دهد که مردم ایران از ان پشتیبانی میکنند و پس از سرنگونی رژیم اینده منتخب مردم ایران دارای ثبات خواهد بود وهرج ومرجی در کار نخواهد بود. هم چنین خود امریکایی ها بهتر ازهر کسی دیگر میداند که رژیم کوچکترین توانایی ندارد به هر گونه حمله امریکا کوچکترین پاسخ نظامی بدهد. تنها توا ناییش اینست که در صورت حمله امریکا چند تا موشک در خلیج فارس شلیک کند که این کار را هم مسلما نخواهد کرد زیرا: میداند که اگر امریکا حتی اگر نخواهد تمام نیروهایش را از بین ببرد با این شلیک ها مسلما ترغیب میشود که بقیه نیروهایش را هم از بین میبرد. پاسدار جانی و اخوند حیله گر فقط به مردم غیر مسلح حمله میکنند و دیگر هیچ. امریکا اگر باور ندارد بیاید یک پیشنهاد ما را بپذیرد. اعلام کند که مثلا در فلان روز مثلا پادگان ثاراله را میزند و این مقدمه ای برای زدن تدریجی تمام پادگان های سپاه در اینده خواه بود، مگر انکه رژیم وسپاه تسلیم مردم شوند. شورای ملی هم مردم رابه خالی کردن دور این پادگان فرمان دهد. امریکا در موعد اعلام شده این پادگان را میزند. فکر میکنید که عکس العمل رژیم چه خواهد بود؟ ایا یک گلوله در خلیج فارس شلیک خواهد کرد؟ مسلما نه. فرض کنید که نه رژیم ونه سپاه با این حمله تسلیم نشدند. امریکا به همین روال پادگان های مورد هدف بعدی سپاه را معرفی کند. در صورت تسلیم نشدن دروباره سر وقت اعلام شده بمباران میکند. مسلما یک زمانی وقتی که اون پاسدار مزدور میبیند که دیگر کارش مفتخوری و کشتن مردم نیست بلکه بمبخوری و کشته شدن است، یا از پادگان فرار میکند یا دسته ای از پاسداران شروع میکنند به حمله مسلحانه کردن به دسته دیگری از سپاه که هنوز از رژیم پشتیبانی میکنند وچون در اینجا نیروی امریکا ومردم هم مسلما پشتیبان این گروه میشوند، این گروه پیروز میشوند وشورای ملی میتواند دولت موقت را در داخل کشور تشکیل دهد. البته امریکا میتواند بیت خامنه ای را هم بزند ویا عملیاتی دیگر در این سطح که به احدی از مردم اسیب نرسد وتا حد تسلیم سردمداران رژیم و پاسدارانش را بمباران کند.البته اگر تصمیم به چنین عملیاتی گرفته شد باید متخصصان ایرانی اشنا به وضع نظامی رژیم وا امکانات اجرایی بودن این عملیات با وزارت دفاع امریکا همکاری کنند که سرنگونی رژیم بدون تلفات جانی برای مردم به انتها برسد. فرض کنیم حالا رژیم امد ومثلا یک موشک شلیک کرد در این حالت امریکا بیاید همان عملیات نظامی مورد نظر خودش را انجام دهد که دیگر ما جلوی انها را نمیتوانیم بگیریم. ولی ما حداقل باید کوشش کنیم که با این پیشنهاد به امریکا سعی کنیم با یک تیر دو نشان بزنیم. 1. حمله اجتناب ناپذیر امریکا را ان جور تطبیق دهیم که به مردم حتی الامکان کمترین اسیبی نرسد. 2. حمله امریکا به سقوط حتمی رژیم بیانجامد که تنها با این سقوط اینده ای خوب را میتوانیم داشته باشیم. حالا پرسش میشود که امریکا چرا بیاید اینچنین کاری بکند. اولا شورای ملی باید روی امریکا از چه از راه مذاکره و چه از لحاظ رسانه های همگانی فشار بیاورد و گوشزد کند که عمل نکردن مستقیم برای سرنگونی رژیم کمک به دیکتاتوری خواهد بود وضمنا گوشزد کند که امریکا براساس حقایق تاریخی مانند کودتای 28 مرداد که همیشه بر ضد دمکراسی در ایران عمل کرده است، در قبال مردم ایران وظیفه تاریخی و اخلاقی دارد که به انها اکنون کمک مستقیم وموثر بکند تا به دمکراسی برسند. دوما اگر چه کشور های غربی و کشور های لاشخور و تمامی همسایه های ایران و چین و هند و روسیه همه دوست دارند که یک ایران عقب مانده زیر یوغ حکومت اسلامی وجود داشته باشد ولی کشورهای غربی لااقل باید بدانند که یک ایران دمکراتیک در این منطقه بسیاری از مشکلاتشان در این منطقه را میتواند مطمئنا حل کند. مردم ایران هم در اینجا باید توجه داشته باشند که دشمنان ما به هیچ وجه امریکا واسرائیل نیستند بلکه عرب های همسایه و برخی دیگر از کشورهای همسایه هستد. ایا در این وضعی که یک رژیم بیوطن برای ما به وجود اورده وشرف مارا که برباد داده هیچ، حتی خاک کشور ما را در معرض خطر قرار داده؛ سزاوار است که ما طرف دار عدم کمک محدود نظامی ان هم توسط کشوری مثل امریکا باشیم که نشان داده است طمعی به خاک کسی ندارد؟ ایا ترکیه که وابسته به امریکا میباشد خاکش محفوظ تر است وعزتش در جهان بیشتر یا ما با رژیم اسلامی بی وطن؟ پس هر کمکی که به مردم ما اسیب نرساند وباعث سقوط این رژیم بی وطن شود، عین وطن پرستی هر ایرانی وطن پرست میباشد.
۷ نظر:
آیا در مورد نهاد مردمی می دانید؟ نهاد مردمی برای تشکیل یک شورای ملی تشکیل شده و به نظر تا این لحظه کارشان خوب پیش میرود:
http://thenewiran.com/pdf/Nahade%20mardomi-version-31.pdf
دوست گرامی اقای امید پیروزی...
سپاس از کامنت شما. اگر مایل باشید میتوانید مقاله های این وبلاگ را در سایت نهاد مردمی چاپ کنید.
وبلاگ نویس این وبلاگ: دماوند
سلام دوست من
این رو هیچ وقت باور نکن که دل امریکا برای ما می سوزه. کودتای 28 مرداد رو امریکا ترتیب داد (هرچند کاشانی در به ثمر نشستن اون بی تاثیر نبود) ولی 25 سال استبداد پهلوی و 31 سال استبداد دینی نتیجه ی اون کودتا است وگرنه داشت یک حکومت ملی و جمهوری بدون دخالت هیچ بیگانه ای شکل می گرفت.(دیگر اقداماتشون که هیج، مثل زدن هواپیما مسافری).
اگر امروز کاری باید بکنیم 1) نه دست دادن با امریکای بیگانه، که اتحاد و مبارزه ی مسالمت امیز مثل نافرمانی مدنی و غیره و یا در مواقعی حضور خیابانی و در مواقع رخوت اطلاع رسونیه. 2)ونه از خارج(که البته اون هم کمک می کته) که از داخل هست.
همین که فکر میکنی و مطلب می نویسی و خودت رو مسئول میدونی خیلی خوبه، و همین کارهاست که باعث شکل گیری یک عقیده ی واحد و ان شا الله پیروزی واستقرار حکومت جمهور مردم میشه.
البته این حرف ها با فرض اینه که به نهاد بیگانه ای وابسته نیستی مزدگیرشون نیستی (که کم نیستن ای جور ایرانی ها). وگرنه که هیچ.
خوشحال می شم اگه نقدی داری اخر حرف های من یا تو متن مستقل بنویسی. با ارزوی موفقیت
دوست گرامی
من مزدور نگاه مظلومانه "ندا" هستم. من نه گفتم که بیاییم از امریکا دعوت به حمله نظامی بکنیم ونه اینکه امریکا دوست یا دشمن ماست. پیشنهادم فقط اینست که با حرکت هایی هوشمندانه حمله نظامی را که احتمالا اجتناب ناپذیر است در راهی هدایت کنیم که بدون اسیب رسیدن به شهروندان حکوت ملایان را سرنگون کند. اگر امریکا بخواهد میتواند این اقدام را به راحتی انجام دهد. شما به ترکیه نگاه کنید. ایا از همکاری با امریکا ضرری دیده ویا استقلالش به خطر افتاده؟ امریکا هیچ دشمنی ای با مردم ایران ندارد وچنانچه متفاعد شود که ایرانی قوی و دمکرات در منطقه برای امنیت منطقه مفید است، مطمئن باشید که هر گونه کمکی را به مردم ورژیم اینده ایران ازاد خواهد کرد. اگر که فکر میکنید که کشور ما بدون همکاری با امریکا میتواند در اینده استقلال ارضی خود را حفظ کند و یا پیشرفتی داشته باشد، از نظر من در اشتباه هستید. رژیمی دمکرات در ایران در اینده با پایگاه مردمی نه تنها فرمانبر امریکا نخواهد بود بلکه میتواند حتی امریکا را در جهت منافع خودش به کار بگیرد.
از نظر من اگر ما بخواهیم از اتفاقات 50 سال پیش وسیاست امریکا در ان زمان استدلال کنیم که سیاست امریکا همان سیاست 50 سال پیش است، اشتباه بزرگی میکنیم. به احتمال زیاد ان دوران با کودتای 28 مرداد امریکا میخواسته منافع خود ودیگر کشور های غربی را تامین کن. ولی در زمان حال ایا واقع بینانه است که فکر کنیم امریکا در این منطقه 1000 میلیارد دلار خرج کند ویک جنگ راه بیاندازد که مثلا چند تا شرکت نفتی امریکایی در عراق چند تا قرارداد چند میلیاردی به دست اورند؟ مطمئن باشید که اگر امریکا بخواهد نفت ما را هم تاراج کند! ، استقلال ارضی و انتقال تکنولوژی ای که دولت دمکرات ایران در اینده از طریق همکاری با امریکا به دست میاورد، بسیار ارزشمند تر است.
از انجایی که خود سیاستمداران امریکا به کودتای 28 مرداد اعتراف کرده اند، مردم ونماینده گان ملی ومنتخب انها در خارج باید با مطرح کردن این واقعیت روی دولت مردان امریکا فشار بیاورند که امریکا از لحاظ تاریخی واخلاقی مدیون مردم ایران است که به مردم ایران کمک کند از شر رژیم ملاتاریا که نتیجه غیرمستقیم همان کودتای 28 مرداد هم هست، خلاص شوند.
سلام دوست من
از گفته ی من ناراحت نشو، دلیلش اینه که نمی دونم مخاطبم چه کسی است.
من هنوز هم می گویم که حکومتی که با دخالت کشور بیگانه ای برقرار شود، به هیچ وجه نمی تواند ضامن استقلال ایران شود.مقایسه با ترکیه قیاس غلطی است. چرا که ترکیه، خود برای استقلالش کوشیده و آن را هم کما گذشته حفظ کرده. و سپس تصمیم به رابطه با هر کشوری گرفته. و روابطش با امریکا از موضع منافعش است. من نمی گم که بعد از سرنگونی این حکومت دوباره روابط را قطع کنیم. نه. ان موقع که خود استقلال و ازادی را به دست گرفیم، دولت و مجلس مردمی تصمیم به رابطه با امریکا یا جای دیگر بگیرد.
گفتید: مریکا هیچ دشمنی ای با مردم ایران ندارد وچنانچه متفاعد شود که ایرانی قوی و دمکرات در منطقه برای امنیت منطقه مفید است، مطمئن باشید که هر گونه کمکی را به مردم ورژیم اینده ایران ازاد خواهد کرد.
جواب: شما یک پیش فرض دارید که((منافع امریکا این است که ایرانی قوی دموکرات در منطقه باشد)) .نخیر.منافع امریکا این است که کشوری حضور داشته باشد که خواسته های او را تحقق بخشد. چرا که زمان شاه یران استقلال نداشت و قدرتش چوبی بر سر مردم بود.ولی مورد حمابت انها همین طور کشور های عرب.
من هم نگفتم شما می گویید امریکا به ایران حمله کند . من میگویم. ما مردم ایران نباید راه رهایی خود را در دست دیگران ببینیم.حتی اگر به سرنگونی حکومت ملا تاریا بینجامد(که نمی انجامد)و حکومت دموکرات شود. که در ان صورت امریکا اهرم های فشار خود را حفظ می کند. من فکر می کنم راه رهایی ما تنها و تنها به دست خودمان است و راه آن برقراری حکومت جمهور مردم است که می سازیمش. و من بر خلاف شما فکر نمی کنم که حمله اجتناب نا پذیر است چرا که اگر این طور بود تا به حال صد بار اتفاق افتاده بود.و اگر ما این گونه فکر نکنیم هیچ کشوری اجازه ی تجاوز به خود نمی دهد.
گفتید: اگر که فکر میکنید که کشور ما بدون همکاری با امریکا میتواند در اینده استقلال ارضی خود را حفظ کند و یا پیشرفتی داشته باشد، از نظر من در اشتباه هستید
جواب: نخیر. اگر ما با انقلابی مانند انقلاب 57 (از لحاظ مردمی بودن) جمهور مردم را حاکم کنیم به چنان پیشرفتی می رسیم که هیچ کس اجازه ی تعارض به ایران را نکند . حتی در حال حاضر هم نمی توانند این کار را بکنند
بیش از این را دیگر لازم نمی دانم
موفق و پیروز باشید
دوست عزیز سلام بر شما ... هر چه که شما میفرمائید درست. اما واقعیت اینست که همه سیاست جهان زیر نظر امریکاست. اتفاقا امریکا سیاستش الان روی اینست که حکومت ملاتاریا روی کار بماند. ایرانیان مقیم خارج باید با انتخاب یک شورای ملی با انجام رای گیری که مورد تائید ایرانیان درون ایران هم میباشد قدمی در راه گوشزد کردن منافع واقعی مردم ایران بردارند. نمایندگان این شورا باید با دولتمردان امریکایی مذاکره کنند وبه انها گوشزد کنند که دست از پشتیبانی پنهانی از حکومت اسلامی بردارند و چنانچه دولت امریکا باز هم به این سیاست ادامه داد، با افشاگری رسانه ای در امریکا و دیگر نقاط جهان امریکا را مجبور به این کنند که حق مردم ایران را مانند دیگر ملت های جهان به رسمیت بشناسد. بنابراین میبینید که انتخاب یک شورای ملی باعث میشود که از همان اول خواسته مردم ایران در نظر گرفته شود. نشانه های بارز حمایت امریکا از این رژیم ملاتاریا ازاد گذاشتن خرید نفت از ان است که پول سرکوب ونابود کردن جنبش های ازادیخواهانه مردم ایران را به جیب ملاتاریا میریزد. بنابراین نمایندگان منتخب ایران باید امریکا را مجبور کنند که جلوی ریخته شدن پول نفت به ملاتاریا را بگیرد. راه ان هم بسیار ساده است. امریکا باید هر کشتی ای را که میخواهد در پایانه های نفتی ایران نفت بار بزند کنترل کرده وتنها به کشتیهایی اجازه دهد نفت بزنند که با مدارک بتوانند ثابت کنند که پول خرید نفت را به حساب ملی برای ایرانیان افتتاح شده در یک کشور خارجی و زیر کنترل شورای ملی، واریز کرده اند. این پول هم چنانچه دزدان حکومت ملاتاریا بگذارند خرج اذوقه ودارو وغیره میشود و برای مردم ایران فرستاده میشود. ایرانیان خارج هم نه تنها سهمی از این حساب نخواهند داشت بلکه به دلیل قدرت مالی بالایشان میتوانند پول اضافه هم در این صندوق برای ازادی کشورشان واریز هم بکنند.در مورد حمله نظامیای هم که ما به هیچوجه نمیتوانیم جلوی ان را بگیریم(نیروی هوایی 0 در برابر دو ابر قدرت نیروی هوایی جهان) حالا که اینقدر حساس هستید دیگر حرفی نمیزنیم.
باز هم سلام
اولا:قربون تو برم که به فکر ایرانی. واقعا متشکرم. اگه 1 درصد از مردم ایران به اندازه تو فکر و تلاش میکردن روزگارمون این نبود.
ثانیا: چرا حرف نمی زنی؟ من هم حساس نیستم. تو کامنت قبلی هم گفتم هدف از این بحث ها رسیدن به اندیشه ی واحده. من هم گفتم نظر من اینه نه که من واقعا به حقیقت مطلق رسیدم. و بهبود یک عقیده راهش بحثه. و همچنین تشکر کردم از این که این بلاگ رو ساختی و تلاش می کنی برای استقرار دموکراسی. نه. شما به مطلب نوشتن ادامه بده. ان شا الله موفق می شیم.
ثالثا: من با کلی از حرف های تو موافقم. خوب ادم رو چیزی که دو طرف قبول دارن بحث نمی کنه که.
ارسال یک نظر