۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

اشتباهاتی که مردم در تظاهرات مرتکب میشوند.

بزرگترین اشتباه اینست که مردم فکر میکنند تظاهرات امدن به خیابان وشعار دادن است. اینکه مردم با ترس ولرز یک جایی جمع شوند ونیروهای مزدور جلویشان را بگیرند و انها شروع به دادن شعار بکنند و یک دفعه مزدوران به انها حمله کنند وانها هم بدون هیچ دفاعی از خود شروع به فرار کنند که فایده ای ندارد.  اگر هم میخواهیم تظاهرات بکنیم باید ان با هدف ضرب شصت نشان دادن به نیروهای سرکوبگر رژیم باشد. انهم زمانی ممکن است که این نیروها با سلاح گرم به خیابان نیامده باشند.  تصور کنید که  میدان انقلاب پر از مامور میباشد. مردم هم مثلا میتوانند در دو سه خیابان منتهی به این میدان روی هم رفته چند ده هزار نفر تجمع کنند. خوب یک زمانی مردم میبینند که مزدوران دستور حمله میگیرند و  اول گاز اشک اور پرتاب میکنند و دنبالش میخواهند حمله کنند.  ردیف اول صف مردم به محض اینکه دیدند اینها میخواهند گاز اشک اور شلیک کنند باید هجوم را به سوی اینها اغاز کنند و ردیف های بعدی به دنبالشان. فقط ردیف اول اگر بتواند  یک  تنه  به مزدوران بزند و یک کمی تعادل اینها را بر هم بزند، ردیف دوم با تنه زدن به انها انها را بر زمین میزند و کارشان تمام میشود.  سپس  مردم مثلا میتوانند این مزدوران را لختشان کنند و اسم و قرارگاه شان را بپرسند و یک کمی هم گوشمالی بهشان بدهند و یک کمی هم سرزنش لفظی بهشان بکنند و بعد رهایشان کنند وخود سریعا متفرق شوند. این فقط یک گوشه کوچکی از تاکتیکی است که مردم میتوانند به کار ببرند و بسیار قابل بسط میباشد. اما در اینجا  مردم میدانند که حداقل یک چیزی به دست اورده اند و انهم ایجاد ترس و رعب در بین این مزدوران میباشد. اینکه بروید تو تظاهرات کتک بخورید باعث این میشود که مزدور بسیجی هم میره تو وبلاگش مثلا مینویسد که به به عجب قهرمانانی ما بسیجی ها هستیم. متاسفانه ما مردم ایران به خاطر بی اتحادی و بی پشتکاری و نشناختن قدرت متحد بودن، اجازه داده ایم که یک مشت واقعا بی مخ  پست فطرت پول خود ما را با زور ازمان بگیرند وبا ان خود را پروار کنند و وسایل سرکوب خودشانرا هم تهیه کنند ومردم زحمتکش ما را با زور به بردگی  ودادن باج به انها مجبور کنند.  یک ویدیو از تظاهرات 25 بهمن نشان میداد که یک دسته تظاهر کننده  حدودا 1000 نفری دارند  فرار میکنند. دنبالشان حداگثر 50 نفر مامور فقط مسلح به سپر وباتوم بودند. در اینجا ادم از خودش میپرسد که یک جمعیت هزار نفری چگونه اینچنین ترسی پیدا میکند از یک دسته مزدور به این کوچکی. ایا اینها اگر  به جای فرار فقط میایستادند و یک هجوم خیلی عادی به سوی مزدوران میکردند ایا راحت تر نمیبود؟ خلاصه اگر که تظاهرات هم میخواهیم در اینده بکنیم باید هدف این باشد که در خیابان رفته و با امکانات خودمان با کمی اتحاد وشجاعت این مزدوران بی مخ را گوشمالی بدهیم. با چند بار گوشمالی دیگر این مزدوران جرات نمیکنند به خیابانها بیایند و ما میتوانیم  تظاهرات میلیونی خود را هم در اینده برگزار کنیم.
 البته میتوانیم دور تظاهرات را فعلا خط بکشیم و با کاغذ نویسی متداوم همانگونه که در مقاله های نهضت کیف توضیح داده شده ، رای و شعار خود را به گونه گسترده تر و مداوم به همدیگر و جهان نشان دهیم و رژیم کودتایی را مداوم زیر فشار بگذاریم بدون انکه بتواند عکس العملی از خودش نشان دهد. امتحان کردنش چندان خرجی ندارد.