یک ترس و نگرانی بزرگ مردم ایران اینست که چه تضمینی وجود دارد که پس از سقوط ج.ا دوباره در ایران یک گروهی فورا ویا پس از گذشت مدت زمانی یک حکومت دیکتاتوری در ایران ایجاد نکنند. این خطر با توجه به بافت جامعه ایران و تاریخ دردناک شکست نهضت های ازادی خواهانه در ایران واقعا وجود دارد. در اینجا همیشه یک روند مشاهده شده است که یک دسته ای گروهی متحد شده اند ویا یک شخص قلدری یک گروه را به دور خود جمع کرده است و با زور و ارعاب و کشتار مردم منابع مالی را زیر سلطه خود در اورده است و از ان مرحله به بعد امر استبداد برایش کار ساده ای شده است. بدین صورت که با زور وارعاب مردم هم مجبور شده اند بیشتر به اینها باج بدهند و اینها هم مزدوران بیشتری را توانسته اند به کار بگیرند و یک چرخه فقر و چاپلوسی و مزدوری و زورمندتر شدن مستبد اغاز شده است. نمونه بارزش هم تمام تاریخ دوران حکومت ننگین ج.ا میباشد. یک ویژگی هم در کشور ما وجود داشت و ان وجود نفت بود که کار تمام این حکومت های دیکتاتوری را در برقراری دیکتاتوری اسانتر کرد. یکی اینکه اصلا اینها را حریص کرد زیرا می دیدند که با دزدی از درامد نفت میتوانند ثروت های افسانه ای جمع کنند و دیگر اینکه توانستند هم خرج مزدورهایشان را راحت تر بدهند وهم در مقاطعی با سیر نگه داشتن شکم مردم از قیام گرسنگان جلوگیری کنند.
اتفاقا همین در امد نفت میتواند در اینده نقش موثری در جلوگیری از دیکتاتوری ایفا کند. مطمئن باشیم که اگر در امد نفت به همین روالی که تا به حال وجود داشته است باعث خواهد شد که عده ای دوباره به طمع دیکتاتوری بیافتند و این کار با در دست داشتن درامد نفت نسبتا برایشان ساده خواهد بود. یعنی دوباره پادگان ها و پلیس خودشان را درست میکنند و دوباره زور حکفرما میشود. اما با طرح: «پول نفت واقعا در دست مردم» خطر شکل گیری زودرس دیکتاتوری بالکل از بین میرود. چون با بودن درامد نفت در دست مردم، نظامیان که خطر اصلی هستند، مستقیما ویا غیرمستقیم بخواهند دیکتاتوری ایجاد کنند، میتوانند مهار شوند. زیرا برای اینکه بتوانند حقوقشان رابگیرند باید مورد اعتماد مردم باشند و این را ثابت کنند و چموشی هم نکنند. دولتی هم که سر کار است باید سرسپردگیش را به مردم نشان دهد. هر زمانی هم که این دو ارگان خواستند کوچکترین خلافی بکنند فورا حقوقشان قطع شده و برکنار میشوند.
حالا این طرح پول نفت در دست مردم چگونه در عمل میتواند انجام شود. یک راه اینست که مردم معتمدانی ایرانی را انتخاب کنند که یا در کشور های دمکرات و قانونمند دنیا مقیم هستند و یا به انجا رفته و مقیم شوند و «خزانه دار» ملت ایران شوند. خزانه هم باید یک حساب بانکی بزرگ ملی در خارج از کشور باشد که زیر نظر و در اختیار کامل این شورای معتمدان اداره میشود. دولت منتخب در ایران هم برای هر پروژه و هر کاری که در پیش دارد باید پیش این خزانه داران برود و خزانه داران بررسی می کنند که پول دوباره برای سرکوب مردم و دیکتاتوری خرج نمیشود و این پول و بودجه را پس از این بررسی به انها میدهند.
ممکن است پرسیده شود که حالا چه تضمینی است که خریداران نفت ایران پول را به این خزانه واریز کنند زمانی که دولت حاکم برایران روی چاه های نفت دست دارد و صادرات نفت در دست اوست. در اینجا باید به عنوان اولین کار پس از برکناری ج. ا به همه خریداران نفت ایران ابلاغ شود که باید مالکیت ملت و نه دولت ایران را بر نفت به رسمیت بشناسند ومتعد شوند که تا ابد پول نفت را فقط به خزانه در خارج کشور حواله کنند. با این تدبیر مسلما فکر به دست گرفتن قدرت و راه انداختن دیکتاتوری ا ی دیگر از سر هر کاندید تشکیل دولت میافتد و فقط کسانی پا جلو میگذارند که واقعا اعتقاد به دمکراسی دارند و سیاست را مسئولیت و خدمت میبینند و نه قدرت و خود کامگی.
البته زمانی که کشور از لحاظ اقتصادی و سطح فرهنگ و استقرار دمکراسی راه خودش را پیدا کرده و ثبات پیدا کرد، با رای مردم این خزانه هم منحل میشود و کشور به روش معمول مرسوم در بین دیگر کشورهای دمکرات جهان به کار خودش ادامه میدهد.
اتفاقا همین در امد نفت میتواند در اینده نقش موثری در جلوگیری از دیکتاتوری ایفا کند. مطمئن باشیم که اگر در امد نفت به همین روالی که تا به حال وجود داشته است باعث خواهد شد که عده ای دوباره به طمع دیکتاتوری بیافتند و این کار با در دست داشتن درامد نفت نسبتا برایشان ساده خواهد بود. یعنی دوباره پادگان ها و پلیس خودشان را درست میکنند و دوباره زور حکفرما میشود. اما با طرح: «پول نفت واقعا در دست مردم» خطر شکل گیری زودرس دیکتاتوری بالکل از بین میرود. چون با بودن درامد نفت در دست مردم، نظامیان که خطر اصلی هستند، مستقیما ویا غیرمستقیم بخواهند دیکتاتوری ایجاد کنند، میتوانند مهار شوند. زیرا برای اینکه بتوانند حقوقشان رابگیرند باید مورد اعتماد مردم باشند و این را ثابت کنند و چموشی هم نکنند. دولتی هم که سر کار است باید سرسپردگیش را به مردم نشان دهد. هر زمانی هم که این دو ارگان خواستند کوچکترین خلافی بکنند فورا حقوقشان قطع شده و برکنار میشوند.
حالا این طرح پول نفت در دست مردم چگونه در عمل میتواند انجام شود. یک راه اینست که مردم معتمدانی ایرانی را انتخاب کنند که یا در کشور های دمکرات و قانونمند دنیا مقیم هستند و یا به انجا رفته و مقیم شوند و «خزانه دار» ملت ایران شوند. خزانه هم باید یک حساب بانکی بزرگ ملی در خارج از کشور باشد که زیر نظر و در اختیار کامل این شورای معتمدان اداره میشود. دولت منتخب در ایران هم برای هر پروژه و هر کاری که در پیش دارد باید پیش این خزانه داران برود و خزانه داران بررسی می کنند که پول دوباره برای سرکوب مردم و دیکتاتوری خرج نمیشود و این پول و بودجه را پس از این بررسی به انها میدهند.
ممکن است پرسیده شود که حالا چه تضمینی است که خریداران نفت ایران پول را به این خزانه واریز کنند زمانی که دولت حاکم برایران روی چاه های نفت دست دارد و صادرات نفت در دست اوست. در اینجا باید به عنوان اولین کار پس از برکناری ج. ا به همه خریداران نفت ایران ابلاغ شود که باید مالکیت ملت و نه دولت ایران را بر نفت به رسمیت بشناسند ومتعد شوند که تا ابد پول نفت را فقط به خزانه در خارج کشور حواله کنند. با این تدبیر مسلما فکر به دست گرفتن قدرت و راه انداختن دیکتاتوری ا ی دیگر از سر هر کاندید تشکیل دولت میافتد و فقط کسانی پا جلو میگذارند که واقعا اعتقاد به دمکراسی دارند و سیاست را مسئولیت و خدمت میبینند و نه قدرت و خود کامگی.
البته زمانی که کشور از لحاظ اقتصادی و سطح فرهنگ و استقرار دمکراسی راه خودش را پیدا کرده و ثبات پیدا کرد، با رای مردم این خزانه هم منحل میشود و کشور به روش معمول مرسوم در بین دیگر کشورهای دمکرات جهان به کار خودش ادامه میدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر