این مسلما خواسته اکثریت قاطبه مردم ایران است. ما باید با جدیت این را از دبیرکل سازمان ملل بخواهیم. ما میبینیم که الان با اینکه در لیبی قذافی نرفته است ولی چندین ماه است که رسما شورای موقت لیبی نمایندگی مردم لیبی را در تمام مجامع بین المللی انجام میدهد. ما هم باید صرف نظر از اینکه قوانین بین المللی چه میگویند این حق را از مجامع بینالمللی مصرا برای خودمان بخواهیم. حتی اگر ا.ن امسال به اجلاس راه داده شود باید در کنار ان به نماینده مردم ایران هم اجازه سخنرانی داده شود تا مواضع واقعی مردم ایران و نه حکومت اشغالگر ج.ا را امسال در اجلاس سازمان ملل برای جهانیان بازگو کند. در تمام همه پرسی های جسته و گریخته اینترنتی و غیر اینترنتی که انجام شده است همیشه مردم ایران به پرسش: جمههوری اسلامی اری یا نه؟، همواره بیش ار 90% به گزینه «نه» پاسخ داده اند. اگر که جهان فکر میکند که مردم ایران ج.ا را میخواهند باید روی این فرض باشد که یک مرمی در جهان پیدا شده اند که از دیکتاتوری ویک حکومت ادمکش و غارتگر که حتی مانند دیکتاتوری های دیگر حداقل ملی هم نیست بلکه صریحا اعلام میکند که حامی گروه های اسلامی و شیعی تروریستی میباشد و منافع انها را بر منافع ملی ترجیح میدهد، خوششان میاید و با ان موافق هستند. چون هیچ کشوری نمیتواند اقرار کند که این فرض را دارد پس نتیجه میگیرم که همه کشور های جهان میدانند که ج.ا به هیچوجه نماینده مردم ایران نیست. اگر که بهانه جامعه جهانی اینست که مردم ایران میبایستی این ضدیت خود را با ج.ا در رفراندوم وانتخاباتی نشان دهند میدانیم که ج.ا ده ها سال است که این موضوع را رد میکند. همین رد کردن هم بهترین اثبات بر این است که ج.ا از سوی اکثریت مردم رد میشود. وگرنه اگر ج.ا حمایت اکثریت مردم را میداشت همانگونه که ادعا میکند، ایا راحتتر این نمی بود که یک رفراندوم با نظارت بین المللی انجام دهد و همه جهان را یکباره متقاعد کند به جای اینکه صدها هزار نیروی سرکوبگر جورواجور را با هزینه های میلیاردی اجیر کند که یک اقلیت کوچک مخالف (به ادعای خودش) را سرکوب کنند؟ بنابر این کوشش ما باید روی این باشد که جامعه جهانی یا یک پاسخی به این پرسش ها بدهد و یا ج.ا را به عنوان نماینده مردم ایران دیگر به رسمیت نشناسد.
و اما موضوع سخنرانی این نماینده مردم ایران در اجلاس سازمان ملل چه باید باشد؟ با توجه به خطر حمله صد در صد اسرائیل به تاسیسات هسته ای باید محور این سخنرانی روی اعلام به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب مردم ایران باشد. اسرائیل و اعراب دعوا دارند به ما چه؟ در ضمن ما هر چه در تاریخ ضرر دیده ایم از سوی اعراب بوده است. در همین دوران حکومت ننگین ج.ا هم اعراب هم به کشور ما حمله کردند وهم منابع نفتی و گازی مشترک را میدزدند و هم ما را دائما به انحاء گوناگون مانند تغییر نام خلیج فارس و فروش دختران ایرانی در شیخ نشینها به بدترین روشها تحقیر وتوهین میکنند. از همه بدتر دشمنی اسرائیل و تحریمها و خطر بمباران شدن هم به خاطر حمایت حکومت اشغالگر بی وطن اسلامی از عرب های فلسطینی و لبنانی میباشد. پس اعراب دشمنان اصلی ما هستند ونه اسرائیل. این نماینده ملی ایران باید در سخنرانی اش علاوه بر به رسمیت شناختن اسرائیل مانند تا حدود 33 سال پیش از اسرائیل بخواهد شدیدا از حمله به تاسیسات هسته ای ایران به خاطر الودگی رادیو اکتیو خودداری کند. دوما از جامعه جهانی بخواهد با منزوی کردن کامل سیاسی (با به رسمیت شناختن مخالفان ج.ا ایرانی در خارج از کشور) واقتصادی ( از همه مهمتر تحریم نفت) و نظامی ج.ا، به مردم ایران کمک کند که هر چه سریع تر ج.ا را از بین برده و به دمکراسی و در نتیجه به یک رابطه صلح امیز و عادی با جامعه جهانی برسند.
چه کسی ویا گروهی باید به عنوان نماینده مردم ایران سخنرانی کند؟ از انجایی که متاسفانه به دلیل کند کاری ایرانیان و گروه های سیاسی مقیم خارج و پرهیز کردن باز اصل مهم رجوع به رای گیری وقبول رای اکثریت هنوز یک شورای گذار نتوانسته است تشکیل شود و از انجایی که موضوع سخنرانی هم معلوم است هر فرد ایرانی که خواهان سرنگونی ج.ا و برقراری دمکراسی در ایران باشد و سابقه خیانت اشکار به کشور در گذشته اش نداشته باشد به تئوری میتواند این سخنرانی را انجام دهد. همکاری در زمان جنگ با دشمن ارتجایی وقسم خورده ملت ایران یعنی صدام خیانت محض است. بنابر این سازمان مجاهدین خلق و خانم مریم رجوی به هیچ وجه مجاز به برگزاری این سخنرانی نیستند. با توجه به اینکه که بجز اعضای سازمان مجاهدین خلق تعداد بسیار معدودی از ایرانیان داخل وخارج از کشور چیزی در حدود شاید 1% موافق این سازمان هستند. این در همه همه پرسی های بی طرفانه هم ثابت شده است و اگر سازمان مجاهدین ادعایی غیر از این دارند بفرمایند در خارج از کشور همه پرسی، انتخابات بدون تقلب راه بیاندازند، اگر نتیجه ای غیر از این به دست امد ایرانیان ان را قبول خواهند کرد.
اما شخصیت های ملی دیگر که تا اندازه ای چهره شناخته شده ای دارند هر کس خواست بیاد خودش را معرفی کند مسلما خودشان میتوانند یکی را از میان خودشان انتخاب کنند و یا یک همه پرسی اینترنتی با شرکت مردم میتواند این شخص را تعیین کند.
و اما موضوع سخنرانی این نماینده مردم ایران در اجلاس سازمان ملل چه باید باشد؟ با توجه به خطر حمله صد در صد اسرائیل به تاسیسات هسته ای باید محور این سخنرانی روی اعلام به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب مردم ایران باشد. اسرائیل و اعراب دعوا دارند به ما چه؟ در ضمن ما هر چه در تاریخ ضرر دیده ایم از سوی اعراب بوده است. در همین دوران حکومت ننگین ج.ا هم اعراب هم به کشور ما حمله کردند وهم منابع نفتی و گازی مشترک را میدزدند و هم ما را دائما به انحاء گوناگون مانند تغییر نام خلیج فارس و فروش دختران ایرانی در شیخ نشینها به بدترین روشها تحقیر وتوهین میکنند. از همه بدتر دشمنی اسرائیل و تحریمها و خطر بمباران شدن هم به خاطر حمایت حکومت اشغالگر بی وطن اسلامی از عرب های فلسطینی و لبنانی میباشد. پس اعراب دشمنان اصلی ما هستند ونه اسرائیل. این نماینده ملی ایران باید در سخنرانی اش علاوه بر به رسمیت شناختن اسرائیل مانند تا حدود 33 سال پیش از اسرائیل بخواهد شدیدا از حمله به تاسیسات هسته ای ایران به خاطر الودگی رادیو اکتیو خودداری کند. دوما از جامعه جهانی بخواهد با منزوی کردن کامل سیاسی (با به رسمیت شناختن مخالفان ج.ا ایرانی در خارج از کشور) واقتصادی ( از همه مهمتر تحریم نفت) و نظامی ج.ا، به مردم ایران کمک کند که هر چه سریع تر ج.ا را از بین برده و به دمکراسی و در نتیجه به یک رابطه صلح امیز و عادی با جامعه جهانی برسند.
چه کسی ویا گروهی باید به عنوان نماینده مردم ایران سخنرانی کند؟ از انجایی که متاسفانه به دلیل کند کاری ایرانیان و گروه های سیاسی مقیم خارج و پرهیز کردن باز اصل مهم رجوع به رای گیری وقبول رای اکثریت هنوز یک شورای گذار نتوانسته است تشکیل شود و از انجایی که موضوع سخنرانی هم معلوم است هر فرد ایرانی که خواهان سرنگونی ج.ا و برقراری دمکراسی در ایران باشد و سابقه خیانت اشکار به کشور در گذشته اش نداشته باشد به تئوری میتواند این سخنرانی را انجام دهد. همکاری در زمان جنگ با دشمن ارتجایی وقسم خورده ملت ایران یعنی صدام خیانت محض است. بنابر این سازمان مجاهدین خلق و خانم مریم رجوی به هیچ وجه مجاز به برگزاری این سخنرانی نیستند. با توجه به اینکه که بجز اعضای سازمان مجاهدین خلق تعداد بسیار معدودی از ایرانیان داخل وخارج از کشور چیزی در حدود شاید 1% موافق این سازمان هستند. این در همه همه پرسی های بی طرفانه هم ثابت شده است و اگر سازمان مجاهدین ادعایی غیر از این دارند بفرمایند در خارج از کشور همه پرسی، انتخابات بدون تقلب راه بیاندازند، اگر نتیجه ای غیر از این به دست امد ایرانیان ان را قبول خواهند کرد.
اما شخصیت های ملی دیگر که تا اندازه ای چهره شناخته شده ای دارند هر کس خواست بیاد خودش را معرفی کند مسلما خودشان میتوانند یکی را از میان خودشان انتخاب کنند و یا یک همه پرسی اینترنتی با شرکت مردم میتواند این شخص را تعیین کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر