۱۳۹۰ بهمن ۲۶, چهارشنبه

از "بعد از" جمهوری اسلامی نباید نگرانی ای داشت.

 خلاصه هر چه بشود بدتر از وضع فعلی نمیشود. در بدترین حالت ممکن است سازمان مجاهدین خلق قدرت را به دست بگیرد که انهم  فقط زمانی میتواند اتفاق بیفتد که پس از یک حمله کاملا ویرانگر، غرب بخواهد که یک حکومتی را جایگزین ج.ا کند که کاملا مزدور و دنبال قدرت باشد. البته اگر غرب ابن اشتباه را بکند، سازمان مجاهدین یک حکومت دیکتاتوری تشکیل میدهد و اگر هم در ابتدا مزدور غرب باشد بعدها مجبور میشود مانند ج.ا به دامن چین و روسیه بغلتد. وضعیت بد دوم به قدرت رسیدن شاه الهی ها میباشد که البته میتوان مطمئن بود که حداقل به دامن چین و روسیه نخواهند غلتید و فرهنگ و خاک ایران را حفظ کرده و برای دیگر پیشرفت ها هم کمتر مانع ایجاد میکنند.
توجه داشته باشید که وضعیت الان بسیار با سال 57 فرق دارد. دلیل اصلی اینکه انقلاب سال 57 به ان سرنوشت دچار شد این بود که یک مشت گدا و گشنه (حالا چه روستایی و چه شهری) از قشرهای بی فرهنگ جامعه، ناگهان بوی کباب به مشامشان خورد و یکدفعه دیدند که یک خوان پرنعمتی جلویشان گسترده شده است و گفتند که چرا نه؟ تا به حال ان مستکبرها خورده اند و حالا ما میخوریم. زمانی هم که اسلحه فشنگی دست یک گروهی افتاد، وهدفشان هم غارتگری است و بی ابرو هم هستند، دیگر احدی جلودار اینها نمیتواند باشد. یک دور باطل غارت کردن و مسلح تر شدن  و با خرید اسلحه  بهتر و بیشتر، راحت تر غارت توانستن کردن و باز هم قویتر شدن؛ اغاز میشود و به اینجایی میرسد که حالا اخوندها و پاسداران و بسیجی ها رسیده اند.
ممکن است که ایرانیان درون مرزی اصلا از این موضوع نگران باشند که یک فرد ویا گروهی از ایرانیان خارج نشین بخواهند بیایند حکومتی برایشان در ایران تشکیل دهند و با این موضوع اصلا میانه خوبی نداشته باشند. البته این متاسفانه خودخواهی نامربوطی است که ایرانیان خارج از کشور را کاملا از شراکت در سرنوشت کشورشان بخواهیم محروم کنیم واین اصلا از نظر قوانین بین المللی هم ممکن نیست وبا توجه به این حقیقت که اکثر ایرانیان خارج از روی میهندوستی و برای کمک به هم میهنان اسیرشان ممکن است الترناتیو حکومتی موقتی را ارائه کنند و این تنها راهکار، ممکن است باشد، این بی لطفی ایرانیان درون مرزی فقط به ضرر خودشان تمام میشود.
برای حل این مشکل پیشنهاد میشود که هر فرد یا گروهی که در خارج اقدام به تشکیل الترناتیو حکومتی میکنند، اولین تعهدشان این باشد که بعد از سرنگونی ج.ا (اگر مردم انها را بخواهند)، حداکثر بعد از 2 ماه انتخابات کاملا ازادی را در درون کشور برای انتخاب یک شورای موقت برای اداره کشور، برگزار خواهند کرد. بدین ترتیب مردم ایران بدون هیچ عجله ای در انتخاباتی ازاد، این شورا را انتخاب میکنند و مدت کار ان و وظایف ان را هم (مانند برگزاری انتخابات مجلس موسسان) تعیین میکنند. دیگر نگرانی از این نیست که اگر کسانی امدند مثلا سوء استفاده بکنند و انتخابات را به عقب بیاندازند و یا انتخابات تقلبی راه بیاندازند و یا با یک رفراندوم یک نوع حکومتی را به مردم قالب کنند.
گذشته از ان در عمل اینگونه وضعی پیش خواهد امد که با قیام مردم سران ج.ا دستگیر شده اند و مثلا یک شخص و گروهی از خارج مدیریت این قیام را به عهده داشته است و مردم زندانیان سیاسی از جمله اقای موسوی و کروبی را ازاد کرده اند. خوب در این وضعیت، انتخاب برای بقدرت رساندن مدعی قدرت، مستقیما در دست مردم است.
فرض کنیم سازمان عقاب ایران قیام مردم را  مدیریت کرده وج.ا سرنگون شده و زندانیان سیاسی ازجمله سیاستمداران  داخلی مورد قبول مردم هم ازاد شده اند. خوب چون قیام را مردم کرده اند میتوانند به جای اینکه اجازه دهند افراد سازمان عقاب ایران پست های بالای حکومت را به دست بگیرند، همان سیاستمداران  مورد قبول داخل کشور مثلا اقایان موسوی ، تاج زاده، کروبی و یا افراد ملی میهنی دیگری که هم اکنون در ایران زندگی میکنند،  این پست ها و در نتیجه قدرت را به دست بگیرند.
 در نتیجه شما بیایید با یک قیام ج.ا را سرنگون بکنید، مطمئن باشید بقیه ماجرا کما بیش بر طبق خواسته شما پیش خواهد رفت.

هیچ نظری موجود نیست: