فرض کنیم که اقای اوباما بخواهد در طی 4 سال دوره دوم ریاست جمهوریش به سیاست 4 سال گذشته اش و به مماشات با ج.ا ادامه داده و در نتیجه ادامه حکومت ایران فروش ان را ممکن سازد. ایا ما باید بیکار بنشنیم و این اجازه را به او بدهیم؟ اگر که بخواهیم کاری بکنیم چه ابزاری را باید بکار ببریم؟ انجوری که ما در طول این 4 سال مشاهده کردیم، ایشان یک انسان دیکتاتور منش است و علاقه ای هم به رهایی مردم ایران از چنگال این رژیم ندارد و این سیاستش هم شاید به خاطر این باشدد که ایشان بیشتر علاقه به کشورهای عربی دارند و ما میدانیم که دشمن ترین کشورها از نظر تاریخی و عملی با ما کشورهای عرب همسایه میباشند. در اینجا ما میتوانیم راحت پیش بینی بکنیم که اگر بخواهیم با روش چند سال گذشته یعنی خواهش ودرخواست و گاه گاهی سرزنش و شماتت او برای همراهیش با اخوندها بسنده بکنیم، احتمالا به هیچ نتیجه ای نخواهیم رسید. بنا براین باید از راه فشار سیاسی واخلاقی از طریق افشاگری و شکایت در دادگاه های امریکا ودادگاه های بین المللی بر ضد امریکا وارد عمل بشویم.
اما شکایت به چه دلیل ودلایلی؟ ما میدانیم که رژیم های گذشته که یکی پادشاهی دیکتاتوری و دیگری دیکتاتوری مذهبی غارتگر و ضد ایرانی بوده اند، هر دو با دخالت مستقیم امریکا بر روی کار امدند و سرنگونی اولی و ابقای دومی هم با مماشات و موافقت اشکار وپنهانی امریکا صورت گرفته است. بنابراین هر بلایی که بر سر کشور ما در این دوران امده است و هر اندازه که کشور ما نسبت به کشورهای دیگر عقب افتاده است و هر چه ثروت هایش حیف ومیل و غارت و حقوق بین المللی اش پایمال شده است، همه کمابیش تقصیر امریکا بوده و امریکا باید در این زمینه از سوی اپوزیسیون ایران در خارج از کشور به نمایندگی از سوی ملت ایران، به محاکمه کشیده شود.
اگر بخواهیم خسارت ایران را در این دوران در قالب ارقام بگنجانیم میتوانیم برای نمونه چنین لیستی را تهیه کنیم: 1000 میلیارد دلار برای اینکه به دلیل وجود ج.ا ملت ایران نتوانسته است خسارت جنگ 8 ساله را از عراق بگیرد. 1000 میلیارد دلار برای اینکه به همین دلیل ایران نتوانسته است به گونه ای معمولی ار مخازن مشترک نفتی و گازی مشترک با کشورهای عربی استفاده برابر و انچه حقش بوده را بکند. در اینجا قابل توجه است که امریکا عملا با وضعی که در خلیج فارس بوجود اورده است، ملت ایران را در بن بستی قرار داده است که او باید حتی به قطع کامل صادرات نفت ایران راضی باشد زیرا در غیر این وجه حکومت ج.ا با فروش نفت مستحکمتر و پایدارتر شده وبا وجود این حکومت، ایران هیچگاه روی سعادت و پیشرفت را نخواهد دید. در هر حال امریکا با به وجود اوردن این وضع مستقیما دارد به کشورهای عربی اجازه میدهد که سالیانه حداقل 100 میلیارد دلار از ثروت ایران را راحت بدزدند و در حقیقت نه تنها شریک دزد شده است بلکه کلا باعث شده است که دزد بتواند اصلا اینگونه دزدی کند. وکلای بین المللی باید تحقیق کنند که این پدیده چه نام دارد و چه قانون بین المللی ای برای ان وجود دارد. همین وضعیت بدترش در دریای خزر برای ما بوجود امده است که انهم مسئولیتش غیرمستقیم متوجه امریکاست زیرا با بر سر کار اوردن این حکومت ضد ایرانی و با در افتادن ظاهری با ان تا به حال ویا واقعی با ان (اما نه به خاطر سرنگونیش بلکه به خاطر نابودی و ضعیف نگاه داشتن و احتمالا تجزیه کردن کشور ایران)؛ باعث شده است که این رژیم مجبور شود به دامن روسیه پناه برده و بهای ان را با واگذاری منافع و خاک ایران بپردازد. در اینجا هم میتوان یک خسارت 500 میلیارد دلاری منظور کرد. حال اگر بخواهیم ضررهایی که مردم ایران برای پرداخت واردات بی کیفیت وگرانتر از چین و سراسر جهان و باج دهی های نقدی و کمک های مالی کلان به گروه های تروریستی و هم چنین خسارت شهیدان و مجروهان جنگ و خسارت به سلامت مردم از بابت تصادفات رانندگی و فقر و داروها و مود غذایی سمی وغیره را به حساب بیاوریم؛ مبلغ حاصل شده سر به تریلیون ها میزند.
ایا این شکایت ها فایده ای خواهد داشت؟ هر چه هم که بی فایده باشد، فایده اش بیشتر ار نشستن و هیچ اقدامی نکردن است. کمترین فایده اش اینست که افکار عمومی مردم امریکا و جهان به ناعدالتی های کشورهایشان در مورد مردم ایران اگاهی پیدا میکند و مسلما فشار افکار عمومی روی کمتر کردن و یا پایان دادن این ناعدالتی ها نسبت به مردم ایران تنظیم میشود. این کم اثری نیست و میتواند فشارهای تعیین کننده ای روی سیاستمداران این کشورها وارد کند.
ایا اصلا میشود این شکایت ها را انجام داد و چه کسانی باید این شکایت ها را انجام دهند؟ این را باید حقوقدانان ایرانی تبار و یا ایرانیانی که حقوقدانان امریکایی را میتوانند به این کار مامور کنند، روشن کنند. اگر هم به احتمال بسیار ضعیف در این جهت هیچ شکایتی در هیچ مرجع قضایی ممکن نباشد باید ایرانیان بگونه سمبلیک چنین شکایتی را مطرح کرده و رسانه ای کنند. از انجایی که ما ایرانیان بسیار خسیس هم هستیم و مخارج چنین شکایت هایی سر به میلیون ومیلیارد میزند ما باید در پی وکیلان جوان و یا دانشجویان زمسترهای اخر رشته های حقوقی چه ایرانی تبار و چه امریکایی باشیم و از انها بخواهیم این کیس ها را برای معرفی و توصیه کردن خودشان به جامعه ایرانی به صورت افتخاری به عهده بگیرند.
مسلما اگر چنین برنامه ای به گونه ای فراگیر ومورد حمایت بسیاری از ایرانیان در جریان بیافتد، میتواند در حد بسیار کم تا بسیار زیاد روی جناب اوباما اثر بگذارد و احتمالا سیاست او را در جهت سرنگونی رژیم ج.ا جهت دهد.
اما شکایت به چه دلیل ودلایلی؟ ما میدانیم که رژیم های گذشته که یکی پادشاهی دیکتاتوری و دیگری دیکتاتوری مذهبی غارتگر و ضد ایرانی بوده اند، هر دو با دخالت مستقیم امریکا بر روی کار امدند و سرنگونی اولی و ابقای دومی هم با مماشات و موافقت اشکار وپنهانی امریکا صورت گرفته است. بنابراین هر بلایی که بر سر کشور ما در این دوران امده است و هر اندازه که کشور ما نسبت به کشورهای دیگر عقب افتاده است و هر چه ثروت هایش حیف ومیل و غارت و حقوق بین المللی اش پایمال شده است، همه کمابیش تقصیر امریکا بوده و امریکا باید در این زمینه از سوی اپوزیسیون ایران در خارج از کشور به نمایندگی از سوی ملت ایران، به محاکمه کشیده شود.
اگر بخواهیم خسارت ایران را در این دوران در قالب ارقام بگنجانیم میتوانیم برای نمونه چنین لیستی را تهیه کنیم: 1000 میلیارد دلار برای اینکه به دلیل وجود ج.ا ملت ایران نتوانسته است خسارت جنگ 8 ساله را از عراق بگیرد. 1000 میلیارد دلار برای اینکه به همین دلیل ایران نتوانسته است به گونه ای معمولی ار مخازن مشترک نفتی و گازی مشترک با کشورهای عربی استفاده برابر و انچه حقش بوده را بکند. در اینجا قابل توجه است که امریکا عملا با وضعی که در خلیج فارس بوجود اورده است، ملت ایران را در بن بستی قرار داده است که او باید حتی به قطع کامل صادرات نفت ایران راضی باشد زیرا در غیر این وجه حکومت ج.ا با فروش نفت مستحکمتر و پایدارتر شده وبا وجود این حکومت، ایران هیچگاه روی سعادت و پیشرفت را نخواهد دید. در هر حال امریکا با به وجود اوردن این وضع مستقیما دارد به کشورهای عربی اجازه میدهد که سالیانه حداقل 100 میلیارد دلار از ثروت ایران را راحت بدزدند و در حقیقت نه تنها شریک دزد شده است بلکه کلا باعث شده است که دزد بتواند اصلا اینگونه دزدی کند. وکلای بین المللی باید تحقیق کنند که این پدیده چه نام دارد و چه قانون بین المللی ای برای ان وجود دارد. همین وضعیت بدترش در دریای خزر برای ما بوجود امده است که انهم مسئولیتش غیرمستقیم متوجه امریکاست زیرا با بر سر کار اوردن این حکومت ضد ایرانی و با در افتادن ظاهری با ان تا به حال ویا واقعی با ان (اما نه به خاطر سرنگونیش بلکه به خاطر نابودی و ضعیف نگاه داشتن و احتمالا تجزیه کردن کشور ایران)؛ باعث شده است که این رژیم مجبور شود به دامن روسیه پناه برده و بهای ان را با واگذاری منافع و خاک ایران بپردازد. در اینجا هم میتوان یک خسارت 500 میلیارد دلاری منظور کرد. حال اگر بخواهیم ضررهایی که مردم ایران برای پرداخت واردات بی کیفیت وگرانتر از چین و سراسر جهان و باج دهی های نقدی و کمک های مالی کلان به گروه های تروریستی و هم چنین خسارت شهیدان و مجروهان جنگ و خسارت به سلامت مردم از بابت تصادفات رانندگی و فقر و داروها و مود غذایی سمی وغیره را به حساب بیاوریم؛ مبلغ حاصل شده سر به تریلیون ها میزند.
ایا این شکایت ها فایده ای خواهد داشت؟ هر چه هم که بی فایده باشد، فایده اش بیشتر ار نشستن و هیچ اقدامی نکردن است. کمترین فایده اش اینست که افکار عمومی مردم امریکا و جهان به ناعدالتی های کشورهایشان در مورد مردم ایران اگاهی پیدا میکند و مسلما فشار افکار عمومی روی کمتر کردن و یا پایان دادن این ناعدالتی ها نسبت به مردم ایران تنظیم میشود. این کم اثری نیست و میتواند فشارهای تعیین کننده ای روی سیاستمداران این کشورها وارد کند.
ایا اصلا میشود این شکایت ها را انجام داد و چه کسانی باید این شکایت ها را انجام دهند؟ این را باید حقوقدانان ایرانی تبار و یا ایرانیانی که حقوقدانان امریکایی را میتوانند به این کار مامور کنند، روشن کنند. اگر هم به احتمال بسیار ضعیف در این جهت هیچ شکایتی در هیچ مرجع قضایی ممکن نباشد باید ایرانیان بگونه سمبلیک چنین شکایتی را مطرح کرده و رسانه ای کنند. از انجایی که ما ایرانیان بسیار خسیس هم هستیم و مخارج چنین شکایت هایی سر به میلیون ومیلیارد میزند ما باید در پی وکیلان جوان و یا دانشجویان زمسترهای اخر رشته های حقوقی چه ایرانی تبار و چه امریکایی باشیم و از انها بخواهیم این کیس ها را برای معرفی و توصیه کردن خودشان به جامعه ایرانی به صورت افتخاری به عهده بگیرند.
مسلما اگر چنین برنامه ای به گونه ای فراگیر ومورد حمایت بسیاری از ایرانیان در جریان بیافتد، میتواند در حد بسیار کم تا بسیار زیاد روی جناب اوباما اثر بگذارد و احتمالا سیاست او را در جهت سرنگونی رژیم ج.ا جهت دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر