این تحریم ها همان شیمی درمانی ای هست که ملت ما برای درمان غده سرطانی گریبانگیر ایران یعنی ج.ا باید دریافت کند. متاسفانه ما ایرانیان تا تا زمانی که تا یک حدودی وضع زندگیمان درست باشد به فکر تلاش بنیادی برای تغییر در وضع ناجور موجود نمی افتیم. این سستی یکی به سرکوب حکومت های حاکم مربوط میشود و دیگری به اینکه ما دنبال راه حل های دیگر برای سرنگونی رژیم ضد میهنی حاکم نمیرویم. تنها راهکاری که به نظرمان میرسد، « تظاهرات» میباشد که انهم همیشه به راحتی بوسیله رژیم سرکوب میشود. راهکارهای دیگر مانند انتخاب یک دولت نماینده خود در خارج از طریق طرح انتخاب اقای ایکس* مورد توجه قرار نمیگیرد. حتی توصیه من در دو سال پیش مبنی بر تشکیل یک حساب تراست (امانتی) در خارج و تبدیل پول مردم به ارزهای خارجی و انتقال ان به ان حسابهای خارجی برای ضربه زدن به نظام و نجات پول خود، مورد توجه کسی قرارنگرفت. توصیه به کارمندان شرکت نفت برای اعتصاب هم مورد تمسخر قرار گرفت و این کارمندان تغذیه گر اصلی حکومت بیشتر دلشان به حقوق بالایشان خوش بود تا عزت و اینده کشورشان.
اکنون اما ما میبینیم که همه این بلاها با تحریم ها بر سر مردم امد و بدترش هم هنوز خواهد امد. اگر حالا مردم بیایند و داد وفغان راه بیاندازند که تحریم ها را بردارید دوباره شیر تغذیه نظام باز شده و نظام دوباره جانی تازه میگیرد و در انتها مانند سرطان درمان نشده کشور را کاملا نابود خواهد کرد. بنابراین ما باید امیدوار باشیم که این شیمی درمانی که از سوی دیگران دارد اجبارا اجرا میشود، قطع نشود. مردم ما باید هر سختی ای را به جان بخرند و از این تحریم ها حمایت کنند. زیرا در انتها حقوق ان بسیجی چماق زن اگر قطع نشود حتما کمتر خواهد شد و او را هم به فکر میاندازد که ایا باید هنوز دنبال این شغل چماق زنی باشد و یا نه؟ زیرا در انتها بودجه موجود برای دزدی های کلان سردمداران و پاسداران جنایتکار نظام هم به شدت پایین میاید و جنگ گرگ ها را شدید تر میکند.
مردم افریقای جنوبی هم در زمان حکومت اپارتید از تحریم های جامعه جهانی حمایت میکردند. ما که از مردم افریقای جنوبی کمتر نیستیم. بیایید هر گونه که میتوانید صدای خود را به جامعه جهانی برای تشدید تحریم ها بلندتر برسانید و در داخل هم تا میتوانید فحش به نظام داده و مزدوران رژیم را به این راه حل راهنمودی کنید که بروند ان زمانی که زمانش شد، چماقشان را بر سر ان فرماندهان شکم گنده جنایت کارشان فرود اورند و نه جوان سوسول و در اینده نزدیک ان جوان فقیر کارگر جنوب شهری!
اکنون اما ما میبینیم که همه این بلاها با تحریم ها بر سر مردم امد و بدترش هم هنوز خواهد امد. اگر حالا مردم بیایند و داد وفغان راه بیاندازند که تحریم ها را بردارید دوباره شیر تغذیه نظام باز شده و نظام دوباره جانی تازه میگیرد و در انتها مانند سرطان درمان نشده کشور را کاملا نابود خواهد کرد. بنابراین ما باید امیدوار باشیم که این شیمی درمانی که از سوی دیگران دارد اجبارا اجرا میشود، قطع نشود. مردم ما باید هر سختی ای را به جان بخرند و از این تحریم ها حمایت کنند. زیرا در انتها حقوق ان بسیجی چماق زن اگر قطع نشود حتما کمتر خواهد شد و او را هم به فکر میاندازد که ایا باید هنوز دنبال این شغل چماق زنی باشد و یا نه؟ زیرا در انتها بودجه موجود برای دزدی های کلان سردمداران و پاسداران جنایتکار نظام هم به شدت پایین میاید و جنگ گرگ ها را شدید تر میکند.
مردم افریقای جنوبی هم در زمان حکومت اپارتید از تحریم های جامعه جهانی حمایت میکردند. ما که از مردم افریقای جنوبی کمتر نیستیم. بیایید هر گونه که میتوانید صدای خود را به جامعه جهانی برای تشدید تحریم ها بلندتر برسانید و در داخل هم تا میتوانید فحش به نظام داده و مزدوران رژیم را به این راه حل راهنمودی کنید که بروند ان زمانی که زمانش شد، چماقشان را بر سر ان فرماندهان شکم گنده جنایت کارشان فرود اورند و نه جوان سوسول و در اینده نزدیک ان جوان فقیر کارگر جنوب شهری!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر